بصیـــــــــرت
#معرفی_شهدا #شهید_محمد_معافى" 👈متولد شهرستان نکا در استان مازندران، فرمانده زبده نظامی و مستشار ایر
🔰در عملیات خانطومان تلفات زیادی از دشمن گرفت🌷🕊
🥀محمد یک انسان بسیار بااخلاق، صبور و خلاق بود😍 و همه او را بهعنوان یک فرمانده میدانی قوی میشناختند. در عملیات خانطومان ضربههایی که محمد به تکفیریها وارد کرد اصلاً قابل وصف نیست. از آنها تلفات زیادی گرفت ولی دشمن کوردل همیشه دنبال جوانان ماست تا آنها را شهید کند و بتواند بهاندازه یک نفر هم که شده از یاران ولایت کم کند.😓
🥀همه دوستانی که در این راه به شهادتـــ🌷 رسیدند، دوستان و حافظان ولایت بودند. الآن در این شرایط مملکت به این بچهها نیاز داشتیم ولی دست تقدیر خواست شهادت نصیبشان شود.🕊🌷
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
#روایت_از_همرزم_شهید
بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_پنجاه_
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجاه_نه 9⃣5⃣
جلومیآیم.ب سرتاپایم نگاه میڪنی.😍لبخندت ازهزاربار تمجید و تعریف برایم ارزشمنـــــدتراست. پدرت بهمه اشاره میڪند ڪ داخل خانه برگردند تامـــــا خداحافظی ڪنیم.زهراخانوم درحالیڪ باگوشه روسری اش اشڪش راپاڪ میڪند میگوید
_ خب این چه خداحافظی بود؟
تاجلودرمگه نباید ببریمش!؟
تازه آب میخوام بریزم پشتش
بچـــــم ب سلامت بره ...
حس میڪنم خیلی دقیق شده ام چون ي لحظه باتمام شدن حرف مادرت دردلم میگذرد" چرا نگفت ب سلامت بره وبـــــرگرده؟...خدایاچرا همه حرفها بوی رفتن میده....بوی خداحافظی برای همیـــــشه"
حسین اقا باآرامش خاصی چشمهایش رامیبنددو بازمیڪند
_ چراخانوم...ڪاسه آبو بده عروســـــت بریزه پشت علی...اینجوری بهترم هست! بعدم خودت ڪ میبینی پسرت ازون مدل خداحـــــافظی خوشش نمیاد.
زهراخانوم ڪاسه رالب حوض میگذارد تاآخرســـــر برش دارم.
حسین آقا همه راسمت خانه هدایت ڪرد.لحظه اخروقتی ڪ جلوی در ایستاده بودن تاداخل بروندصدایشان زدی
_ حـلااااال ڪنید....
یڪ دفعه مـــــادرت داغ دلش تازه میشود وباهق هق😭 داخل میرود. چنددقیقه بعدفقط مـــــن بودم و تـــــو.دستم رامیگیری و باخودت میڪشی درراهروی اجری ڪوتاه ڪ انتهایش میخورد ب در ورودی.دست درجیبت میڪنی وشڪلات نباتی🍬 رادرمی آوری وسمت دهانم می گیری.پس برای این لحظه نگهش داشتی!میخندم و دهانم را باز میڪنم.شڪلات را روی زبانم میگذاری وباحالتی بانمڪ میگویی
_ حالا بگوآممم...
ودهانش رامیبندد! میگویم آممممم و دهانم رامیبندم ...میخندی و لپـــــم راآرام میڪشی.😉
_ خب حالا وقـــــتشه...
دستهایت راسمت گردنت بالا می آوری
انگشت اشاره ات رازیریقه ات میبری و زنجیری ڪ دورگردنت بسته ای بیرون میڪشی.انگشتری حڪاڪی شده و زیبا ڪ سنگ ســـــرخ عقیق رویش برق میزنددرزنجیرت تاب میخورد. ازدور گردنـــــت بازش میڪنی وانگشتر رادر می آوری
_ خب خانوم دست چپتو بده بمن...
باتعجب نگاهت میڪنم😳
_ این مال منـــــه؟
_ اره دیگه! نڪنه میخوای بدون حلقه عروس شی؟
مات ومبهوت لبخندعجیبت میپرسم
_ چرااینقدزحمـــــت....
خب...چراهمونجا دستم نڪردی
لبخندت محومیشود.چادرم راڪنار میزنی ودست چپم رامیگیری وبالا می آوری
_ چون ممڪن بود خانواده ها فڪر ڪنن من میخوام پابنـــــد خودم ڪنمت...حتی بعدازینڪ ....
دستم راازدستت بیرون میڪشم و چشمهایم راتنگ میڪنم😕
_ بعد چـــــی؟
_ حالا بده دستتو
دستم راپشتم قایم میڪنم
_ اول توبگو!
بایڪ حرڪت سریع دستم رامیگیری وبزور جلومی آوری
_ حالا بلاخره شاید مام لیـــــاقت پیدا ڪنیم بپریم...
بادردنگاهت میڪنم.سرت راپایین انداخته ای.حلقــ💍ـــه سفیدو درانگشتم فرو میبری
_ وای چقد تو دستت قشنگ تره!!
عین برگ گل ...ریحانه بـــــرازندته...
نمیتوانم بخندم...فقط ب توخیره شده ام.حتی اشڪ هم نمیریزم.
سرت را بالا می آوری وب لبهایم خیره میشوی
_ بخند دیگه عروس خانـــــوم...
نمیخندم...شوڪه شده ام! میدانم اگر طوری بشوددیـــــوانه میشوم.
بازوهایم رامیگیری ونزدیڪ صورتم می آیی وپیشانی ام را میبـــ💋ــوسی.طولانی...و طولانی...
بوسه ات مثل یڪ برق درتمام وجودم میگذرد وچشمهایم رامیسوزاند... یڪدفعه خودم رادرآغـــــوشت میندازم و باصدای بلندگریه میڪنم...
خدایاعلیمو ب تومیسپـــــارم
خدایا میدونی چقدردوسش دارم
میدونم خبرای خوب میشنوم
نمیخوام ب حرفهای بقیه فڪرڪنم
علی برمیـــــگرده مثل خیلیای دیگه
مابچه دارمیشیم...
ما...
ي لحظه بی اراده فڪرم ب زبانم می آیدو باصدای گرفته وخش دارهمانطور ڪ سر روی سینـــــه ات گذاشته ام میپرسم...
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada
#کلام_شهید
وظیفهی ما در قبال خون این شهیدان چیست؟
آیا باید بازاریان ما گران فروشی کنند؟
و خواهران با وضعیتی زننده در سطح شهر خود را نمایان کنند؟
و بازاریان جنس مردم را احتکار نموده و در اختیار مردم نگذارند؟
کارکنان ما در کارخانه کم کاری کنند؟
ولی باید بدانیم که با یک کار اشتباه و خلاف در جمهوری اسلامی ... امام زمان (عج) را از خود ناراضی کردهایم...
🌹 #شهید_مصطفی_تقی_جراح
@khamenei_shohada
🌺تقدیم به مادران صبور شهدای گمنام
قربون دلِ مادرانِ شهدای جاویدالاثر ♡❤
مغازه دار میگفت :
بیست و نه ساله هر وقت میره از خونه بیرون، کلیدشو میده به من...
میگه: شاید پسرم وقتی بر میگرده من نباشم ...
کلید رو بده بره استراحت کنه،
آخه تازه از راه رسیده خسته اس...
#سلامتی_مادران_صبور_شهدا_صلوات
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#سالروز_شهادت_۱۶ تن از آتشنشانان حادثه پلاسکو در ۳۰دی ماه سال ۱۳۹۵ 💢اسامی شهدای آتش نشان 👇 🔘شهیدآ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#معرفی_شهدا
🌷سردار #شهید_یدالله_کلهر🌷
🔹نام: یدالله کلهر
🔹نام پدر: نبی الله
🔹ولادت: 1333/06/12 (کرج/شهریار/باباسلمان)
🔹شهادت: 1365/11/01 (کربلاے۵/شلمچه)
🔹اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره)و جانشین فرماندهی لشکر۲۷محمدرسول(ص)
#فرازی_از_وصیتنامه شهید:
خدایا میخواهم شهادتم نه به معنای خسته شدن از دنیا بلکه نمیخواهم وجودم مانع رشد دیگران شودتا شاید خونم بتواند این موضوع را جبـران ڪند و نهـال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیـاری ڪند...»
#سالروز_شهادت
@khamenei_shohada