بصیـــــــــرت
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁ ◇ مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق #هوالعشـــــــــق #عاشقانه_مذهبی #قسمت_پنجاه_
◇ ❁ ❥◇ ❁ °•❤️•° ❁ ◇❥ ❁
مـدافعـــــ عشـــ💞ـــق
#هوالعشـــــــــق
#عاشقانه_مذهبی
#قسمت_پنجاه_نه 9⃣5⃣
جلومیآیم.ب سرتاپایم نگاه میڪنی.😍لبخندت ازهزاربار تمجید و تعریف برایم ارزشمنـــــدتراست. پدرت بهمه اشاره میڪند ڪ داخل خانه برگردند تامـــــا خداحافظی ڪنیم.زهراخانوم درحالیڪ باگوشه روسری اش اشڪش راپاڪ میڪند میگوید
_ خب این چه خداحافظی بود؟
تاجلودرمگه نباید ببریمش!؟
تازه آب میخوام بریزم پشتش
بچـــــم ب سلامت بره ...
حس میڪنم خیلی دقیق شده ام چون ي لحظه باتمام شدن حرف مادرت دردلم میگذرد" چرا نگفت ب سلامت بره وبـــــرگرده؟...خدایاچرا همه حرفها بوی رفتن میده....بوی خداحافظی برای همیـــــشه"
حسین اقا باآرامش خاصی چشمهایش رامیبنددو بازمیڪند
_ چراخانوم...ڪاسه آبو بده عروســـــت بریزه پشت علی...اینجوری بهترم هست! بعدم خودت ڪ میبینی پسرت ازون مدل خداحـــــافظی خوشش نمیاد.
زهراخانوم ڪاسه رالب حوض میگذارد تاآخرســـــر برش دارم.
حسین آقا همه راسمت خانه هدایت ڪرد.لحظه اخروقتی ڪ جلوی در ایستاده بودن تاداخل بروندصدایشان زدی
_ حـلااااال ڪنید....
یڪ دفعه مـــــادرت داغ دلش تازه میشود وباهق هق😭 داخل میرود. چنددقیقه بعدفقط مـــــن بودم و تـــــو.دستم رامیگیری و باخودت میڪشی درراهروی اجری ڪوتاه ڪ انتهایش میخورد ب در ورودی.دست درجیبت میڪنی وشڪلات نباتی🍬 رادرمی آوری وسمت دهانم می گیری.پس برای این لحظه نگهش داشتی!میخندم و دهانم را باز میڪنم.شڪلات را روی زبانم میگذاری وباحالتی بانمڪ میگویی
_ حالا بگوآممم...
ودهانش رامیبندد! میگویم آممممم و دهانم رامیبندم ...میخندی و لپـــــم راآرام میڪشی.😉
_ خب حالا وقـــــتشه...
دستهایت راسمت گردنت بالا می آوری
انگشت اشاره ات رازیریقه ات میبری و زنجیری ڪ دورگردنت بسته ای بیرون میڪشی.انگشتری حڪاڪی شده و زیبا ڪ سنگ ســـــرخ عقیق رویش برق میزنددرزنجیرت تاب میخورد. ازدور گردنـــــت بازش میڪنی وانگشتر رادر می آوری
_ خب خانوم دست چپتو بده بمن...
باتعجب نگاهت میڪنم😳
_ این مال منـــــه؟
_ اره دیگه! نڪنه میخوای بدون حلقه عروس شی؟
مات ومبهوت لبخندعجیبت میپرسم
_ چرااینقدزحمـــــت....
خب...چراهمونجا دستم نڪردی
لبخندت محومیشود.چادرم راڪنار میزنی ودست چپم رامیگیری وبالا می آوری
_ چون ممڪن بود خانواده ها فڪر ڪنن من میخوام پابنـــــد خودم ڪنمت...حتی بعدازینڪ ....
دستم راازدستت بیرون میڪشم و چشمهایم راتنگ میڪنم😕
_ بعد چـــــی؟
_ حالا بده دستتو
دستم راپشتم قایم میڪنم
_ اول توبگو!
بایڪ حرڪت سریع دستم رامیگیری وبزور جلومی آوری
_ حالا بلاخره شاید مام لیـــــاقت پیدا ڪنیم بپریم...
بادردنگاهت میڪنم.سرت راپایین انداخته ای.حلقــ💍ـــه سفیدو درانگشتم فرو میبری
_ وای چقد تو دستت قشنگ تره!!
عین برگ گل ...ریحانه بـــــرازندته...
نمیتوانم بخندم...فقط ب توخیره شده ام.حتی اشڪ هم نمیریزم.
سرت را بالا می آوری وب لبهایم خیره میشوی
_ بخند دیگه عروس خانـــــوم...
نمیخندم...شوڪه شده ام! میدانم اگر طوری بشوددیـــــوانه میشوم.
بازوهایم رامیگیری ونزدیڪ صورتم می آیی وپیشانی ام را میبـــ💋ــوسی.طولانی...و طولانی...
بوسه ات مثل یڪ برق درتمام وجودم میگذرد وچشمهایم رامیسوزاند... یڪدفعه خودم رادرآغـــــوشت میندازم و باصدای بلندگریه میڪنم...
خدایاعلیمو ب تومیسپـــــارم
خدایا میدونی چقدردوسش دارم
میدونم خبرای خوب میشنوم
نمیخوام ب حرفهای بقیه فڪرڪنم
علی برمیـــــگرده مثل خیلیای دیگه
مابچه دارمیشیم...
ما...
ي لحظه بی اراده فڪرم ب زبانم می آیدو باصدای گرفته وخش دارهمانطور ڪ سر روی سینـــــه ات گذاشته ام میپرسم...
♻️ #ادامه_دارد...
#داستان_عاشقانه_مذهبی 💘
#مدافع_عشق
@khamenei_shohada
#کلام_شهید
وظیفهی ما در قبال خون این شهیدان چیست؟
آیا باید بازاریان ما گران فروشی کنند؟
و خواهران با وضعیتی زننده در سطح شهر خود را نمایان کنند؟
و بازاریان جنس مردم را احتکار نموده و در اختیار مردم نگذارند؟
کارکنان ما در کارخانه کم کاری کنند؟
ولی باید بدانیم که با یک کار اشتباه و خلاف در جمهوری اسلامی ... امام زمان (عج) را از خود ناراضی کردهایم...
🌹 #شهید_مصطفی_تقی_جراح
@khamenei_shohada
🌺تقدیم به مادران صبور شهدای گمنام
قربون دلِ مادرانِ شهدای جاویدالاثر ♡❤
مغازه دار میگفت :
بیست و نه ساله هر وقت میره از خونه بیرون، کلیدشو میده به من...
میگه: شاید پسرم وقتی بر میگرده من نباشم ...
کلید رو بده بره استراحت کنه،
آخه تازه از راه رسیده خسته اس...
#سلامتی_مادران_صبور_شهدا_صلوات
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
#سالروز_شهادت_۱۶ تن از آتشنشانان حادثه پلاسکو در ۳۰دی ماه سال ۱۳۹۵ 💢اسامی شهدای آتش نشان 👇 🔘شهیدآ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#معرفی_شهدا
🌷سردار #شهید_یدالله_کلهر🌷
🔹نام: یدالله کلهر
🔹نام پدر: نبی الله
🔹ولادت: 1333/06/12 (کرج/شهریار/باباسلمان)
🔹شهادت: 1365/11/01 (کربلاے۵/شلمچه)
🔹اخرین مقام: سرباز امام خمینی(ره)و جانشین فرماندهی لشکر۲۷محمدرسول(ص)
#فرازی_از_وصیتنامه شهید:
خدایا میخواهم شهادتم نه به معنای خسته شدن از دنیا بلکه نمیخواهم وجودم مانع رشد دیگران شودتا شاید خونم بتواند این موضوع را جبـران ڪند و نهـال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیـاری ڪند...»
#سالروز_شهادت
@khamenei_shohada
تصویر #پروفایل👆
اول بهمن
#سالروز_ولادت
سردار بزرگ و پرافتخار سپاه اسلام
فرمانده دلاور و شجاع لشکر27محمد رسول اللهﷺ
#فاتح_خرمشهر
سردار سرلشکر پاسدار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
گرامیباد
بایدکه اسرائیل از جهان زدوده شود
@khamenei_shohada