❇️تقویم امروز ⬇️ ⚜ امروز سه شنبه ⚜ ☀️ ۲ اردیبهشت ١۳۹۹ خورشيدی 🌙 ۲۷شعبان ۱۴۴۱ قمری 🎄 ۲۱ آوریل ۲۰۲۰ میلادی 💠 ذکر روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) #حدیث_روز #پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله: 🌹بعد از ایمان به خدا، نعمتی بالاتر از همسر موافق و سازگار نیست.‌ 📚مستدرک الوسائل،ج۲ ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺 @khstiker ╚═ ⚘════⚘ ═╝

بهترین تک‌تیرانداز تاریخ ایرانی است نه آمریکایی! #شهید_عبدالرسول_زرین که بین بعثی‌ها به صیاد خمینی معروف بود و شهید خرازی به او گردان تک نفره می‌گفت! شهید زرین با 700 شلیک موفق بهترین تک‌تیرانداز تاریخ شناخته می‌شود #صبحتون‌_شهدایی به بروزترین کاتال معرفی شهدا بپیوندید👇 ــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

🔺۲ اردیبهشت، سالروز تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر سرو قامتان سبز پوش گرامی باد. ـــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

در سایه سار کلام رهبری رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت اللّه خامنه‌ای در خصوص جایگاه سپاه در نظام جمهوری اسلامی ایران می‌فرمایند «سپاه در تاریخ شناخته شده خود ما، یک پدیده کم نظیر و شاید بی نظیر است؛ یعنی سپاه، موجودی است که ولادت و رشد و نمای آن در صحنه انقلاب، آن هم در عرصه دشوارترین آزمون‌های انقلاب بود». روز تاسیس سپاه بر همه سبز پوشان رشید سپاه مبارکباد ــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

#معرفی_کتاب #اردیبهشت_نام_دیگر_توست عاشقانه ای برای مدافعان حرم این کتاب روایت زندگی عاشقانه زن و شوهری است که دور از وطن مدتی را با سختی و لمس جنگ و ترس روزگار را سپری می‌کنند. نویسنده این اثر با خلق موقعیت‌های خاص تلاش کرده تا حدی به اوضاع و تحولات سامرا در زمان داعش بپردازد. نویسنده : زینب بخشایش این کتاب عالیه حتما بخوانید 👆👆 ـــــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

#جرعه_ای_کتاب #اردیبهشت_نام_دیگر_توست در بخشی از متن کتاب می‌خوانیم: مرد اسلحه‌اش🔫 را از روی دوشش برمی‌دارد. می‌گیرد رو به من. حس می‌کنم الان است که محمد از جا برخیزد. با سر اسلحه‌اش پوشیه‌ام را عقب می‌زند. عصبانی می‌شوم😡. سرم را برمی‌گردانم رو به مامور. نمی‌دانم چه می‌شود که تا این حد شجاع می‌شوم. با تحقیر خیره‌خیره نگاهش می‌کنم. او هم با دقت به خال‌های آبی بالای ابرو و زیر چانه‌ام نگاه می‌کند. دوباره چشمان سرمه کشیده‌ام را برانداز می‌کند. زود پوشیه‌ام را می‌کشم روی صورتم. منتظر واکنش مامور هستم.🙄 لحظاتی با خودش کلنجار می‌رود و راهش را می‌کشد و به ته هایس می‌رود... ـــــــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

ادامه رندگینامه #شهید کورسل بعد از مدتی حضور در مدرسه حجتیه تصمیم گرفت کتابهای دینی را به زبان فرانسه ترجمه کند. کتب " شیعه در اسلام "، " مسئله حجاب "، سی و شش صفحه ازیکی از کتابهای میرزا جواد آقای تبریزی، چند صفحه از قرآن، " چهل حدیث "، " رسالة الحقوق امام سجاد (ع) " از ترجمه های وی می باشد. با شروع جنگ تحمیلی کمال علاقه زیادی به شرکت در جنگ داشت اما مسئولین با این موضوع مخالفت می کردند. پس از چندین بار پیگیری برای رفتن به جبهه، با راهنمایی بعضی از دوستانش، از طریق سپاه بدر که مخصوص مجاهدین عراقی بود پیگیر شد. به این ترتیب در گردان شهید دستغیب ثبت نام کرد و به جبهه اعزام شد. عملیات کربلای دو اولین عملیاتی بود که در آن شرکت کرد. سرانجام کمال کورسل در عملیات مرصاد به مقام شهادت رسید. او تنها شهید اروپایی دفاع مقدس است. #روحمان_با_یادش_شاد ــــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

🎥کلیپ رو حتما ببینید 🌹داستان شهیــــ🌷ـدی که بعد از #تمفحص زنده شد! «از زبان استاد ماندگاری» «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» ( آل عمران آیه 169) ـــــــــــــــــــــــــ🕊🌷ــــــــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

💞🧡💞🧡💞🧡💞🧡💞🧡💞🧡💞🧡 #رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا #قسمت_سی_و_پنجم ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ . ﺳﯿﺪ ﺍﺫﻥ ﺩﺧﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪ، ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ . ﻋﺒﺎﺭﺍﺕ ﻫﺮﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﺳﯿﺪﻣﻬﺪﯼ ﻣﯽ ﺷﮑﺴﺘﻨﺪ . ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﺍﺯ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺖ . ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﮐﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺻﻼ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ . ﻣﻦ ﻫﻢ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﻣﻌﻨﻮﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﺍﺻﻼ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﻃﺮﺍﻓﺶ ﻧﺒﻮﺩ . ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻨﺒﺪ ﻃﻼﯾﯽ ﺣﺮﻡ ﺩﻭﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺫﮐﺮ ﻣﯿﮕﻔﺖ، ﺳﻼﻡ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﺷﻌﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ . ﺩﺳﺘﺶ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﻪ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ . ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺗﻨﺎﻣﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﻢ . ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﻐﺮﺏ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﭘﯿﭽﯿﺪ، ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺪ . ﺻﺪﺍﯼ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﺁﻫﻨﮕﯿﻨﺶ ﺭﺍ ﺷﻨﯿﺪﻡ : ﻫﻤﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺻﻒ ﺑﺴﺘﻦ / ﮐﻪ ﺍﺫﺍﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﻮﺫﻥ ﺯﺍﺩﻩ … ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ : ﮐﻮﻟﻪ ﺑﺎﺭ ﻏﺼﻪ ﺑﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﻩ / ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻧﺎﺕ ﺳﭙﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﻩ / ﺑﺎ ﯾﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺳﻮﺯ ﻭ ﮔﺪﺍﺯ / ﺁﺏ ﺳﻘﺎﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻩ … ﺑﯿﻦ ﻫﺮ ﻣﺼﺮﺍﻉ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﺴﺖ . ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺗﮑﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ … # ﺑﺴﺘﻪ _ ﺍﻡ _ ﺩﺭ _ ﺧﻢ _ ﮔﯿﺴﻮﯼ _ ﺗﻮ _ ﺍﻣﯿﺪ _ ﺩﺭﺍﺯ # ﺁﻥ _ ﻣﺒﺎﺩﺍ _ ﮐﻪ _ ﮐﻨﺪ _ ﺩﺳﺖ _ ﻃﻠﺐ _ ﮐﻮﺗﺎﻫﻢ … #ادامه_دارد... 📚 #از_داستانهای_نازخاتون http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88

‍ باران رحمت خدادرماه شعبان🌧🌙 روبه پایان است⌛️⏰ بشتابیدتازیرباران 🌨 رحمت الهی قلب های💞 غبارگرفته امان راشستشودهیم وخود را برای مهمانی خدا آماده کنیم🙏 تاشاید ما هم یکی ازمهمانهای ماه رمضان باشیم ـــــــــــــــــــ🕊🌷ـــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/joinchat/935919616C80381eda88