eitaa logo
بصیـــــــــرت
2.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
70 فایل
﷽ با عرض ارادت به مقام بلندو بی بدیل شهدا وبا کسب اجازه ازولی امر مسلمین مقام معظم رهبری و آقا با توجه به فرمایش اخیر رهبر به افزایش بصیرت افزایی نام کانال به بصیرت تغییر یافت البته همچنان فرمایشات آقاو معرفی شهدا در برنامه های کانال در ارجعیت هستند🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
بصیـــــــــرت
⚘﷽⚘ برشی‌از #کتاب_سربلند📗 وقتی روز اعزام معلوم شد: ‌ دو هفته بعد (از نوشته شدن اسمش تو اعزامی ها)
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 برشی از راوی:مادرشهید ماه رمضان آخری ده روز مرخصی گرفت و من و پدرش را برد مشهد. گرم بود ظهر که نماز جماعت میخواندیم من را با تاکسی برمی‌گرداند هتل که اذیت نشوم. خودش نمی‌خوابید،دوباره بر‌میگشت حرم. می‌ایستاد به دعا و نماز. شب توی صحن هدایت نشسته بودم.پیام محسن آمد روی گوشی‌ام. قسمم داده بود: مامان تورو خدا دعا کن یه بار دیگه قسمتم بشه برم سوریه و روسفید بشم. همان شب ،قران که روی سر گرفتیم از ته دل برایش دعا کردم که بی‌بی بطلبد،پسرم برود. داداش محسن برا روسفیدی ما هم دعا کن💐 🕊 @khamenei_shohada
🍃 پنجره زیباست اگر بگذارند 🍃 چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند 🍃 من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم 🍃 عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند و خدا عاشق او شد.. 🕊 @khamenei_shohada
سردار شهید همزمان با شهادت امام حسن عسکری(ع) محفل انسی با شهید والامقام با حضور خانواده شهید والامقام شهید مدافع حرم و مردم استان برگزار می گردد. 🌹زمان : چهارشنبه ۹۸/۸/۱۵ 🌹ساعت : ۱۴ الی ۱۶ 🌹مکان :حسینیه گلزار شهدای خرم آباد 🌹سخنران: آیت الله سیداحمد میرعمادی(نماینده محترم ولی فقیه در استان لرستان) ✅ @khamenei_shohada
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽وصیت تصویری چندتن از شهدای عزیزمون با صدای خودشون...❤️🌷 شهید شهید شهید شهید شهید ــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــــ @khamenei_shohada
23.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 لحظه دردناک شهادت فرمانده شهید 🎥تصاویری از لحظه دردناک شهادت فرمانده شلمانی (حسین قمی) را مشاهده می‌کنید. ـــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــ @khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
🕊️بسم رب الشهدا والصدیقین🕊️ سالروز شهادت... به نام شهیدی که عباس وار جنگید زینب گونه اسیر شد حسین
🕊🍂 🍂🕊 ‌شب اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشی‌اش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.‌طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعت‌های خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد. ‌ موقع نماز صبح، از خواب پرید.🌹 نقشه‌هایم، نقشه بر آب شد. او خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانه‌ی مامانم. مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. می‌خواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم. من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود… ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید ـــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @khamenei_shohada
💠روز آخر که میخواست بره سوریه بهش گفتم یادت باشه حرم حضرت زینب(س) که رفتی من رو دعا کن. موقع برگشت هم یه دونه پرچم برام بیار. نگاهم کرد و گفت من دیگه بر نمیگردم. گفتم این حرفا چیه؟ تو بچه کوچیک داری . حرف از نیامدن نزن. دستش را زد به گردنش و گفت این رو می بینی ؟ گفتم خُب . گفت بابِ بریدنه ! شهید مدافع حرم ـــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ @khamenei_shohada