📕برشی از کتاب #یادت_باشد:
کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم،
حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه
بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر سلامتی آقای من!
📕کتاب سراسر عاشقانه #یادت_باشد رو حتما مطالعه بفرمایید.
شهید مدافع حرم
شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
بصیـــــــــرت
بسم رب الشهدا . . معرفی کتاب در زمینه شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و سایر شهدا لطفا منتشر کنید ت
آقای شهردار /شهید مهدی باکری
معلم فراری /شهید همت
تکه ای از آسمان /شهید محمد بروجردی
پرواز سفید و #پرواز_تا_بینهایت /شهید عباس بابایی
پروانه در چراغانی /شهید حسین خرازی
#پاوه_سرخ /شهید چمران
مردی با چفیه سفید /شهید عباس کریمی
فوتبال و جنگ /شهید ناصر کاظمی
فرمانده جدید /حاج احمد متوسلیان
#مسافر /شهید حسن باقری
مهاجر کوچک /شهید اسماعیل دقایقی
چه کسی ماشه را خواهد کشید /شهید غلامعلی پیچک
غریبه /شهید یدالله کلهر
چهلمین نفر /شهید مجید بقایی
فرمانده شهر /شهید محمد جهان آرا
#در_کمین_گل_سرخ /شهید صیاد شیرازی
حرمان هور /شهید احمدرضا احدی
#همسفر_خورشید /شهید سیدمرتضی آوینی
#خاکهای_نرم_کوشک /شهید عبدالحسین برونسی
از برف تا برف /شهید مهدی زین الدین
#تو_شهید_نمی_شوی /شهید محمودرضا بیضایی
بیست سال و سه روز /شهید سیدمصطفی موسوی
دلتنگ نباش /شهید روح الله قربانی
#چمروش /شهید کمال شیرخانی
#رفیق_مثل_رسول /شهید رسول خلیلی
#یادت_باشد /شهید حمید سیاهکالی مرادی
قصه دلبری و #عمار_حلب /شهید محمدحسین محمدخانی
#ابوعلی_کجاست /شهید مرتضی عطایی
سید زنده است /شهید سیدمجتبی ابوالقاسمی
پیغام ماهی ها و خداحافظ سالار /شهید حاج حسین همدانی
سِرّ سَر /شهید حاج عبدالله اسکندری
#طائر_قدسی /شهید امین کریمی
#قرار_بی_قرار و #سرباز_روز_نهم /شهید سیدمصطفی صدرزاده
#مجید_بربری /شهید مجید قربانخانی
@khamenei_shohada
📚برشی از کتاب #یادت_باشد
📕بین این ده روز استراحت مطلقی که دکتر برای حمید نوشته بود، تولد حضرت زهرا(س)🎉 و #روز_زن بود.
به خاطر شرایط جسمی حمید، اصلا به فکر هدیه🎁 گرفتن از جانب او نبودم.
📗سپاه برای #خانمها برنامه گرفته بود. به اصرار حمید در این جشن🎊 شرکت کردم. اول صبح رفتم تا زود برگردم. در طول جشن تمام هوش و حواسم در خانه، پیش حمید♥️ مانده بود.
📘وقتی برگشتم دود از کله ام بلند شد🤯 حمید با همان حال رفته بود بیرون و برای من دسته گل💐 و هدیه روز زن خریده بود.
قشنگترین هدیه روز زنی بود که گرفتم😍 نه به خاطر ارزش مادی، به این خاطر که غافلگیر شدم.
📖اصلا فکر نمی کردم حمید با آن شرایط جسمی و درد کمر از پله ها پایین برود و برایم در شلوغی بازار👥 هدیه تهیه کند و این شکلی من را سورپرایز کند.
📒همان روز به من گفت: "کمرم خیلی درد می کرد. نتونستم برای #مادر خودم و مادر تو چیزی بخرم. خودت زحمتش رو بکش🙏"
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#روحمان_با_یادش_شاد
ـــــــــــــــــــــ🌷🕊ــــــــــــــــــــ
بخشی از کتاب #یادت_باشد :
به در ورودی معراج که رسیدم عطر اسپند و گلاب همه جا رو گرفته بود .
معراج شهدا بیست تا پله بیشتر ندارد اما تا به بالا برسم یک ساعت طول کشید .
دقایق آخر کلی حرف آماده کرده بودم ولی همه یادم رفته بود . سرم رو بردم کنار گوشش و گفتم : حمیدجان دوستت دارم خیلی دوستت دارم.......
ببخش اگه دلت رو لرزوندم حلالم کن . شهادتت مبارک عزیزم .....
سلام من رو به سید الشهدا برسون ....
#شهیدمدافع
#کتاب
#یادت_باشه
@khamenei_shohada