eitaa logo
᚛᯽᚜بــآ شـهـدآ تـآ شـهـآدتـ᚛᯽᚜
158 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
15 فایل
🌹🌹مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🌹🌹 🎉سلام، خوش آمدید،همگی دعوت شده ی شهدا هستید🌹 👈هدف این کانال فقط زنده نگه داشتن یادشهداست ✅ التماس دعای شهادت🤲🌹 نظر، پیشنهاد، ارسال مطلب: https://eitaa.com/talabehshahideh
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 دانشجوی شهیدی كه آرزویش در تگزاس برآورده نمی شد. 🔹 شهید نخبه ای که زندگی و تحصیل در آمریکا را به عشق اسلام و انقلاب رها کرد و به ایران برگشت. ◇◇ به سال 1336 در کاشان متولد شد. احسان پس از پایان تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل عازم ایالات متحده شد و در دانشگاه کنیگزویل واقع در تگزاس مشغول تحصیل بود. ◇ شهید قاسمیه به گواه مدرک تحصیلی و هم درسی هایش از دانشجویان ممتاز این دانشگاه محسوب می شد و به جد و با قوت در رشته مهندسی برق تحصیل می‌کرد. ◇ در همین حین زمزمه هایی به گوشش رسید که در ایران جنگ شده و دشمن در حال پیشروی است. اوضاع ابدا در ایران مساعد نبود و خیلی ها هر چه داشتند می فروختند و سعی می کردند به خارج از کشور ببرند، اما احسان کاری خلاف روال مردم عادی انجام داد. به کشورش آمد و عازم جنگ شد. ◇ شهید قاسمیه در این جنگ مدتی فرماندهی گردان حضرت امیرالمؤمنین (ع) (گردان نه قدر پادگان ولیعصر «عج» تهران) را بر عهده داشت. ◇ با آغاز عملیات بیت المقدس به همراه شهید احمد ملاسلیمانی و شهید اکبر شیرازی عازم جنوب شد و در مرحله سوم عملیات بیت المقدس در تاریخ 20 اردیبهشت 61 در سن 24 سالگی به شهادت رسید. ◇ پیکر پاک این سرباز اسلام در شهر کاشان به خاک سپرده شد تا پرچمی باشد برای سربلندی این خطه از خاک کشورمان. 🎓 روز دانشجو بر تمامی رهپویان علم ومعرفت گرامی ‌باد. 🌷 @Bashohadatashahadatt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°~🦋 "مالڪیت‌آسمـٰان‌را بہ‌نـام‌ِڪسانی‌نوشتـہ‌اند ڪہ‌بہ‌زمیـن‌دل‌نبستـہ‌اند"🕊 🌱 @bashohadatashahadatt
❖❖ راز عجیب زیلوی آبی رنگ حسینیه و بیت رهبر انقلاب علی قنبرلو فرزند شهید قنبرلو در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: ☑️ به همراه عزیزی رفته بودیم موزه عبرت ساواک، همین طور که طبقات را به دنبال راهنما می‌گشتیم یک لحظه، کف سلّولی که رهبر انقلاب در آخرین بازداشت از سری دستگیری‌ها و زندانی شدن‌هایشان به مدت هشت ماه در آنجا به صورت انفرادی زندانی بودند به وسیله رنگ و رو رفته‌ی آبی رنگی پوشیده شده که در حسینیه امام خمینی (ره) و در تصاویر سخنرانی‌های رهبری همیشه دیده می‌شود و دقیقاً همان طرح و همان رنگ، چند دقیقه‌ای را جلوی درب آهنی بازداشتگاه ایستاده و چشم به کف سلّول دوخته و افسوس می‌خوردم که چرا تا به حال متوجه این قضیه نشده بودم. خیلی‌ها فکر می‌کنند این نشان‌دهنده ساده‌زیستی حضرت آقاست که روی فرش سخنرانی نمی‌کنند و نماز نمی‌خوانند. ولی من فکر می‌کنم حضرت آقا با این کار نمی‌خواهند گذشته را فراموش کنند و این ، سدّ محکمی در برابر وسوسه‌های شیطان در خصوص قدرت و بزرگی جایگاه برای ایشان هست. خون‌هایی که به ناحق و با شکنجه ساواک روی این قالی‌های آبی رنگ ریخته شده تا انقلاب، انقلاب شود و به امثال ما برسد. وقتی این موضوع را با مسئول موزه مطرح کردم گفت: اولین نفری هستی که متوجّه شدی و تا به امروز کسی متوجّه این شباهت نشده بود و اگر هم بوده مطرح نکرده بود. ➖➖➖➖➖➖➖ @Bashohadatashahadatt
علاقه شدید شهید مدافع حرم محمودرضا بیضایی به دخترش «کوثر» عشق «محمودرضا» به دخترش کوثر مثال زدنی بود، دائم از دخترش می‌گفت، از کارهایش تعریف میکرد ، از کلمات جدیدی که یاد گرفته و .... میگفت از قبل از ازدواج آرزو داشته خداوند در آینده به او یک دختر بدهد که اسمش را کوثر بگذارد، همین هم شد! محمودرضا پُز دخترش را زیاد می‌داد. وقتی تماس می‌گرفت، بعد از دوسه کلمه احوال‌پرسی، معمولا اولین حرفش دخترش بود. با آب و تاب تعریف می‌کرد که کوثر چقدر بزرگ شده و چه کار‌های جدیدی انجام می‌دهد. به دوستان خودش هم که زنگ می‌زد، اگر دختر داشتند، با آن‌ها درباره اینکه «دختر من بهتر است یا دختر تو» بحث می‌کرد... محمودرضا چند باری به سوریه اعزام شده و بازگشته بود ، یکبار که با برادرش در مورد شهادت صحبت میکردند به برادرش گفته بود : برای شهید شدن باید از همه چیز دنیا دل بکنیم ، من بارها در سوریه در کمین تکفیری ها قرار گرفته و حتی در تیررس مستقیم تکفیری ها بوده ام ،در آن لحظات مدام چهره دخترم کوثر جلوی چشمم می آمد «مطمئنم بخاطر همین شهید نمی‌شوم!» بعد از شهادت محمودرضا یکی از همرزمان شهید به برادرش گفته بود دفعه آخر موقع اعزام محمودرضا به من گفت :« ایندفعه از کوثرم هم گذشتم» {دل بریدن پر پرواز حسینیون است هر که از خود گذرد در سفر کرب و بلاست} @Bashohadatashahadatt