eitaa logo
᚛᯽᚜بــآ شـهـدآ تـآ شـهـآدتـ᚛᯽᚜
174 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
15 فایل
🌹🌹مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🌹🌹 🎉سلام، خوش آمدید،همگی دعوت شده ی شهدا هستید🌹 👈هدف این کانال فقط زنده نگه داشتن یادشهداست ✅ التماس دعای شهادت🤲🌹 نظر، پیشنهاد، ارسال مطلب: https://eitaa.com/talabehshahideh
مشاهده در ایتا
دانلود
شھید شدن اتفاقے نیست اینطور نیست ڪہ بگویے:گلولہ اے خورد و مُرد.. شهــــید... رضاےت نامہ دارد... و رضایت نامہ اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا میڪنند... بعد مُھر حضرت زهـــــرا(س)میخورد... شهـــید... قبل از همہ چیز دنیایش را بہ قربانگاه برده... او زےر نگاه مستقیم خدا زندگے ڪرده... شھادت اتفاقے نیست... سعادتے ست ڪہ نصیب هرڪسے نمیشود.. باےد شهیدانہ زندگے ڪنے تا شهیدانہ بمیرے... @Bashohadatashahadatt
گاهی پیش میومد که همراه به اهواز می‌رفتیم یکبار در سال 63 قرار بود با حاجی به اهواز برویم. محل سکونت ما باغین بود. حاجی به ما زنگ زدند و گفتند یک صبحانه آماده کن ما میآییم آنجا می خوریم و بعد حرکت کنیم. حاج قاسم به خانه ما آمدند با هم صبحانه خوردیم مادرم که زن ساده ای بود. به ایشان گفت. نمی‌شود پسر مرا همراه خود نبرید. حاج قاسم گفت. ایشان رئیس ما هستند و باید همراه ما باشند. مادرم هم رو به من کرد و گفت: اجازه بده به بچه مردم تا بره به خانه شان برسه. آن روز حاج قاسم خیلی خندیدند. بر گرفته از کتاب سردار دلها
یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود، بهش گفتند: با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب. می‌گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ مگه نفرمود: «والله ان قطعتمو یمینی، انی احامی ابدا عن دینی». عملیات والفجر۴ مسئول محور بود. حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده‌ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت. لحظه‌های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین (ع) در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم ؟» شهیدشاپوربرزگر
🏴☀️- از کربلا که برگشت، ❓ازش پرسیدم: از امام حسین(ع) چی خواستی 👈گفت: یه نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل (ع) کردم، یه نگاه به گنبد سیدالشهدا(ع) و گفتم کنید :) 🌹شهیدمجیدقربانخانی ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ ╰━━⊰⊰⊰❀🦋❀⊱⊱⊱━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
| اهـل شوخــی بود |✨ شب‌ها همیشه قبل خواب گوشی رو می‌گرفت دستش تا پیام‌هاش رو چک کنه. هر وقتی لطیفه جالبی می‌خوند اول خودش ریز می‌خندید بعد هم برای من تعریف می‌کرد و این‌بار با صدای بلندتر باهم می‌خندیدیم. می‌گفت: دلم نمیاد تنها بخندم... اینجوری حالش بیشتره. خیلی اهل شوخی بود. همیشه تمام سعیش رو می‌کرد که اطرافیانش رو بخندونه و شاد کنه. هر وقت می‌دیدمش روحیه می‌گرفتم... •• 🌹روحش شاد و یادش گرامی ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
⚠️⚠️همه گلوله های جنگ نرم مثل خمپاره شصته نه سوت داره نه صدا وقتی میفهمیم اومده که میبینیم: فلانی دیگه هیئت نمیاد ! فلانی دیگه چادر سرش نمیکنه ! 🌷شهید_حجت_الله_رحیمی ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
✅این عکس معروف را عکاسی به نام پاولوسکی گرفته است؛ در آستانه بهار ۱۳۶۴ خورشیدی آن روز استخبارات عراق ، خبرنگاران را به منطقه عملیاتی جنوب بصره برده بود و 👈👈این عکس، معروف ترین یادگار آن روز شد: 🕊🌹شهید جوانی از ایران، آرمیده در میان گل های بهار ... تا شاید ⚠️یادمان باشد تکرار آرام و دلنواز این روزها را، مدیون شهیدان وطن هستیم. ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
🔰پانزده روز به پایان ماه مانده بود، برای شرکت در نماز جمعه به مسجد ملااسماعیل رفتیم. پرسیدم:چقدر پول داری خرید کنیم؟ گفت :شرمنده ام فقط پانصد تومان داشتم. برای جبهه، کمک های نقدی جمع می‌کردند پانصد تومان را هدیه کردم. گفتم: ای بابا شما که در جبهه حضور دارید، دیگر نیازی به کمک مالی نیست و لابد می دانید که پانزده روز به پایان ماه مانده!😔 گفت: کسی که رزق میدهد خودش می‌داند چگونه برساند. مطمئن باشید می‌رسد گفتم:از کجا می رسد باید جایی باشه که برسد!؟ گفت :خیالت راحت باشد می رسد. اطمینان میدهم اتفاقی پیش نمی آید.👌 به خانه آمدیم. درست یک ساعت بعد در زدند. در را باز کرد. چند دقیقه ای پشت در با کسب صحبت می‌کرد. صدایش را می‌شنیدم که مرتب می‌گفت :نه! کجا؟ کی؟😳 وقتی به اتاق برگشت، لبخندی زد و گفت :دیدی چند برابرش رسید.وقتی برای خدا خرج کنی خودش می فرستد.😉 گفتم : از کجا رسید؟ قرض گرفتی؟🤔 گفت :نه این بنده خدا آمده و می‌گوید من دو سال پیش سه هزار تومان از شما قرض گرفتم و حالا یادم آمده. هرچه می‌گویم بنده ی خدا من اصلا یادم نیست می‌گوید تو یادت نیست من که یادم هست قرضی هست به گردنم که باید ادا شود.🤷🏻‍♂️ سه هزار تومان در برابر پونصد تومان. نگفتم میرسد. ببین چند برابرش را خدا فرستاد. 🕊🌹شهید_حسن_انتظاری ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
خدایا❗ خسته‌ام شکسته‌ام، دیگر آرزویی ندارم جز شهادت. احساس می‌کنم که این دنیا دیگر جای من نیست. از عالم و عالمیان می‌گریزم و به سوی تو می‌آیم. تو مرا در رحمت خود سکنی ده. 👈بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده 🌹شهیدی که توفیق تشرف به محضر حضرت ولی‌عصر (عج) را پیدا کرد ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
🌹مۍ‌گفت؛ ⚠️بہ‌جاۍ‌اینڪہ‌عڪس‌خودتونو‌بزاریـد پروفایل‌تا‌بقیہ‌بادیدنش‌‌بہ‌گناه‌‌بیافتن؛ 👈👈یہ‌تلنگر‌قشنگ‌‌بذارید‌ که بادیدنش به‌خودشون‌‌بیان'! (عج)