یه سربند داده بود؛ گفت:
#شهید که شدم ببندیدش به
سینه ام... پیکرش که اومد سر نداشت...
#سربند رو بستیم به سینه اش
روی سربند نوشته بود:
#انا_زائر_الحسین😭
#شهید_محسن_حججی
https://eitaa.com/joinchat/1221984472C00b2dc3481
حساب و کتاب مال و اموالش را ثبت میکرد برای حساب سال. با اینکه مستأجر بود و اوایل زندگی حقوق هم کم بود، اما دفترچهی خمسی تهیه کرد. شهریور که میشد، میرفتیم برای خمس.
#شهید #مدافع_امنیت #محمد_غفاری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💢✨هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، #دلتنگش بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا #حقش بود.
💢✨خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان #راضی نباشید من هیچ وقت #شهید نمیشم.
💢✨وقتی که میرفت بهش گفتم من #نگران محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد!
گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم #خدا سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش #معنوی پیدا میکنه
#شهید_علیرضا_بریری🌷
#شهید_مدافع_حرم
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگشر بابای شهیدم
از وقتی بچگیم رو یادم میاد بابا همیشه وضو میگرفت و بعد انگشترش را می پوشید، خیلی دوس داشتم منم بپوشمش.
وقتی میگفتم بابا یه کم بهم میدی میگفت: وضو بگیر، بیا.
میرفتم دست و صورتم رو خیس میکردم و میومدم میفهمید وضوی بچه گونه گرفتم☺ لبخندی میزد و میگفت بزرگ بشی مثل همین میگیرم واست.
بابا اگه میفهمیدم قراره انگشتر خودت رو بهم بدی هیچوقت بزرگ نمیشدم.
کاش بودی و ابهت نگین شرف الشمس با کنده کاریه #حضرت رقیه(س) را روی دستان مهربان تو میدیدم
حالا هرروز #دلتنگتم مخصوصا این روزهای حال و هوای #حسینی؛
وضو میگیرم، پیرهن مشکیم رو میپوشم، یادگارت را دست میکنم و به دیدارت می آیم.
از دلتنگی هایم میگویم از خاطراتمان، میدانم خوب میشنوی، آرام میشوم ولی #دلتنگ دیدار رویت هستم😔
#دلتنگی
#فرزند_شهید
#شهید_علی_اکبر_رنجبر
#یا_رقیه
#شهید
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀 #نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
🥀#مدافع_حرم_آل_الله
#شهید_مصطفی_صدرزاده🕊
#سالروز_ولادت....🎉🌸🌸🎉
🌹گاهی قصه ها را باید از چشمها
خواند ، همان چشمهایی که
جز عشق چیزی ندیدند...
#شهید_مهدی_باکری🌷
فرمانده لشکر عاشورا
#شهید
#شهادت
#نخل_ناخدا
#شهید_و_شهدا
#شهدای_نخل_ناخدا
#عاشقان_شهید_و_شهدا
🌱در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرا را در آن جا نگهداری کنیم.
اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که می خوردیم بیشترش را به اسرا می داد و می گفت این ها مهمان ما هستند. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد.
بعد از این که قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه می کردند و گریه می کردند و التماس می کردند کنار ابراهیم بمانند.
#شهید ابراهیم همت
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا کنه شهید نشید!!!
اما مثل شهید ها زندگی کنید...
#شهید #حضرت_آقا
#امام_خامنه_ای
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇵🇸🇮🇷👇
••••••••••☆♡☆•••••••••••
https://eitaa.com/Bashohadatashahadatt
••••••••••☆♡☆•••••••••••
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 روایتی متفاوت از خدمت به نیابت از یک #شهید
🔹فاطمه دهقانی از شهدای حادثه تروریستی #کرمان آماده بود تا اولین کشیک خود را در حرم امام رضا علیه السلام خدمت کند ولی ...💔🕊
#چهارشنبه_های_امام_رضایی...♥️
🆔️ https://eitaa.com/Bashohadatashahadatt
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴این دوربین مخفی را حداقل یکبار در عمرتون باید ببینید! مهم!!!
همه این کلیپ رو تا آخر ببینن،
دختر دارا ببینن،
خواهر دارا ببینن،
غیرتیا ببینن،
ایرانیا ببینن...
چقدر مدیون شهیدان و خانوادههای معظم شهیدان هستیم.😔😔💔
انتشارش با شما💞
#شهادت
#شهید
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇵🇸🇮🇷👇
••••••••••☆♡☆•••••••••••
https://eitaa.com/Bashohadatashahadatt
••••••••••☆♡☆•••••••••••
#من_آر_پی_جی_زنم
.
🌾 یک روز در زمین شالی روستایشان مشغول نشاء بودند .هوا ابری شد و صدای رعد و برق مهیبی آمد به طوری که همه افراد حاضر ترسیده بودند اما موسی با خیال راحت کارش را انجام می داد و توجهی نکرد. اطرافیان به او گفتند تو از این صدا ها نمی ترسی ؟ گفت برای چه باید بترسم من تو جبهه یک آرپی جی زن هستم و از این صداهای کوچیک نمیترسم😊 .
.
▪️بیاد بسیجی #شهید موسی جعفری قراخیلی از لشکر ویژه ۲۵ کربلا شهادت ۱۳۶۷ شلمچه. ( عکس : اعزام به جبهه؛ سمت راست شهید موسی جعفری)
.
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇵🇸🇮🇷👇
••••••••••☆♡☆•••••••••••
https://eitaa.com/Bashohadatashahadatt
••••••••••☆♡☆•••••••••••