eitaa logo
᚛᯽᚜بــآ شـهـدآ تـآ شـهـآدتـ᚛᯽᚜
176 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
15 فایل
🌹🌹مقام معظم رهبری : امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست🌹🌹 🎉سلام، خوش آمدید،همگی دعوت شده ی شهدا هستید🌹 👈هدف این کانال فقط زنده نگه داشتن یادشهداست ✅ التماس دعای شهادت🤲🌹 نظر، پیشنهاد، ارسال مطلب: https://eitaa.com/talabehshahideh
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌گوید: تفنگ زدند.... اما نمی‌داند به چه کسی و چرا زدند؟ این جمله سوزناک در تاریخ این سرزمین باقی خواهد ماند. این تفنگ را کسانی زدند که با شعارهای پوشالی ، را از (زن) ،پدر و برادر آرتین گرفتند و را به او هدیه دادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حضور باصلابت مادر در مراسم تشییع فرزندش 🔹هم سید، هم بسیجی، هم قهرمان، واژه‌های زیبای مادری است که امروز با افتخار با زبان اصیل لری در گوش دشمنان این سرزمین طنین انداز شد.👌 @Bashohadatashahadatt
دعای خیر مادر برای فرزندش اینجوریه🌹🖤 اسم شهدا هم معجزه میکنه😍😍😍😍 @Bashohadatashahadatt
۱۶ سال بیشتر نداشت که شد و حالا این پسرک، نه تنها فرزند بلکه هم بازی و همه وجودش شده بود... احمد قد کشید و بزرگ شد و حالا از مادر اجازه مےخواست... این با جنگ بیگانه نبود سرزمینی نیست که به چشم استعمارگران نیاید... اما سلام بدرالدین به پسر اجازه رفتن داد... پسر رفت و مادر به چشم خود مےدید که پسرش، دوستش، هم بازی اش، پاره تنش دارد مےرود اما سر بلند کرد و گفت: عجب صبری دارند این ... عجب دل بزرگی دارند ... راست گفته اند هیچ تیری، بر پیکر شهید اصابت نمی کند مگر آنکه اول... از  قلب مادرش گذشته باشد همیشه "قلب مادرشهید"، زودتر شهید می شود !
باز بارانٰ ... با ترانہ ... دارد از مادر نشانہ ... بوی باران ... بوی اشڪ مادرانہ ... پر ز نالہ ... ڪودڪی با مادری پهلو شڪستہ ... سمت خانہ ...❤️‍🩹 ڪوچہ ها و تازیانہ ... گریه های ڪودڪانہ ... حمله ی نامرد پَستی وحشیانہ ... تازیانہ تازیانہ ... پس چرا مادر ، چرا گم ڪرده راه آشیانہ ... باز باران ... دانہ دانہ ، حیـدرانہ ... بی صدا و مخفیانہ ... آه ، از غسل شبانہ ... زینبــانہ ... لرزه افتاده به شانہ ... پشت تابوتی روانہ ... باز باران . . . باز ..((:😔💔 😭💔 نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇵🇸🇮🇷👇 ••••••••••☆♡☆••••••••••• https://eitaa.com/Bashohadatashahadatt ••••••••••☆♡☆•••••••••••
مادری بود بنام ننه‌علی آلونکی ساخته بود در بهشت‌زهرا بر قبر فرزند شهیدش شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند سنگ قبر پسرش بالش‌ش بود و همونجا هم چشم از دنیا می‌بندد و کنار فرزندش خاک میشود این داستان یک شهید است خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم... یاد کنیم همه ی مادران و همسران شهدا را با ذکر صلوات بر محمد وآل محمد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇵🇸🇮🇷👇 ••••••••••☆♡☆••••••••••• https://eitaa.com/Bashohadatashahadatt ••••••••••☆♡☆•••••••••••