هدایت شده از مدرسه عشق
خاطره ای از شهید ابراهیم هادی:📝
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .🧔
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم.😮
دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود📦.
جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت، وقتی کار تحویل تمام شد 🧮.
جلو رفتم و سلام کردم 🤝.
بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما😬!
نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست،بیکاری عیبه🧑🔧،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه🌹، مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!😇
گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست!🛑
شما ورزشکاری و... خیلی ها می شناسنت.😎
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!✨
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد🇮🇷✌️
🆔 @MadreseyeEshgh
هدایت شده از مدرسه عشق
خاطره ای از شهید مهرداد عزیزالهی:📝
پاسگاه روی آب است و ما کاملا یک زندگی آبی داریم. 🌊
یعنی، روی آب غذا میخوریم، نماز میخوانیم. 💦
روبروی پاسگاه یک دولول قرار دارد.🚧 فاصلهمان با خط هم بیشتر از 15 کیلومتر، نیست. 🧭
با صدای انفجار از سنگر بیرون آمدم و همان موقع یک ترکش به پایم اصابت کرد و سوزش عجیبی تمام بدنم را فرا گرفت. 💥
طولی نکشید کف پایم که سوخته بود، پر از تاول شد.🔥 وقتی که پا روی زمین گذاشتم، تاولها ترکید و سوزش و دردم بیشتر شد، طوری که از درد به خود میپیچیدم 🤕و نمیتوانستم راه بروم🧑🦼. یکی دو روز استراحت کردم تا کمی بهتر شدم.🤸
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
🎊🎊🎊
🆔 @MadreseyeEshgh
هدایت شده از خبرگزاری بسیج آذرشهر
خاطره ای از شهید ابراهیم هادی:📝
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .🧔
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم.😮
دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود📦.
جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت، وقتی کار تحویل تمام شد 🧮.
جلو رفتم و سلام کردم 🤝.
بعد گفتم: آقا ابرام برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما😬!
نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست،بیکاری عیبه🧑🔧،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه🌹، مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!😇
گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست!🛑
شما ورزشکاری و... خیلی ها می شناسنت.😎
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!✨
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد🇮🇷✌️
@maktabeavini