eitaa logo
بسیج ولایت
3هزار دنبال‌کننده
107.8هزار عکس
62.8هزار ویدیو
418 فایل
کانال تحلیل سیاسی بسیج ولایت ️ امام خامنه ای:من در جمع شما #پاسداران حقیقتاً بوی #بهشت را استشمام میکنم و خدای متعال شاهد است وقتی شما را می بینم احساس میکنم یکی از اهل بهشت را می بینم!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سلام بر ابراهیم
🌷 📚برشی از کتاب 📝عادت نداشت کفشش را بگذارد توی پلاستیک و . فقط کفش‌داری. حتی در زمان های شلوغی که باید توی صف می‌ایستاد. می‌گفت:اگه جایی بری با‌ کفشات می‌ری تو خونه ادب حکم می‌کنه بذاری دم در. 📝یکی دو دفعه به مادرش گوشه آمدم برای رفتن و . حرف هایم را به شوخی می‌گرفت و می‌گفت:بره ولی شهید نشه دسته جمعی داشتیم کنار حوض وسط صحن آزادی زیارت‌نامه می‌خواندیم. صدای بلند بگو "لا اله الا الله"به گوشمان خورد. تابوتی ترمه‌پوش از حرم بیرون آوردند. 📝وقتی از کنارمان رد شدند از یکی پرسید:کی بوده؟طرف گفت:جوان بوده و از خودش یک بچه به‌جا گذاشته.اشک دوید توی چشمان مادرش. سریع از آب گل‌آلود ماهی‌اش را گرفت:می‌بینی مامان دنیا همینه! ! 📝اگه جوونت شهید بشه دیگه خیالت راحته که عاقبت‌به‌خیر شده؛ اگه کرد و مرد می‌خوای چه‌کار کنی شب قبل از نمازمغرب رفتیم حرم. افطاری را بردیم داخل صحن توی راه به مادرش پیام داده بود که امشب برای دعاکن. 📝توی جامع‌رضوی زد به پهلویم: به مادرم بگو دعا کنه.خودش را با گل‌های فرش (ع) سرگرم نشان داد. به مادرشوهرم گفتم:مامان! این من رو دیوونه کرد! می‌شه الان دعاش کنی؟ 📝وسط اذان مغرب بود که دل مادرش شکست. با اشک چشم برایش . ذوق کرد. توی آن ده‌روز یک دور را ختم کرده بود. شب آخر تا سحر توی حرم ماندیم. باهم نماز خواندیم دعا خواندیم قرآن خواندیم حدیث‌کساء خواندیم. آخر سر هم یک . 📝آن شب ورد زبانش شده بود:خدایا من رو گناهام چشمام... این زیارت بهش چسبیده بود.شب بیست‌وسوم را توی قطار گذراندیم. وقتی پدر و مادرش خواب رفتند یواشکی گوشی‌اش را روشن کرد. او تخت بالا بود و من پایین روبه‌رویش. آرام مناجات می‌خواند و اشک می‌ریخت. اشک من هم می‌چکید روی بالشت. ❤️ @hemmat_hadi
نریمانی خانواده شهدا.mp3
13.52M
نمی دونی تا به کی باید آقا بمونم رفیقان شهید بشن🌷 ولی من جا بمونم دنبالم ولی عرضه ندارم یه نگاه به من بکن میدونم گنه کارم😭 🎤با نوای 🌹🍃🌹🍃 ╭┅───🇮🇷✊🇮🇷┅╮ @Basijvelayat1 ╰┅──────┅