eitaa logo
بصير
2.7هزار دنبال‌کننده
85.4هزار عکس
80.5هزار ویدیو
2.9هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ضرورت تجدیدنظر در رویکرد ضدجمعیتی یارانه بنزین 🔺سیاست دولت در اعطای یارانه به مردم بر این مبنا استوار است که هرچه تعداد افراد خانواده شما بیشتر باشد، سهم اعضای خانواده از یارانه کاهش می‌یابد و اگر بیش خانواده بیش از ۵ عضو داشته باشد، به عضو ششم یارانه تعلق نمی‌گیرد. 🔺شما اگر مجرد باشید، مجموع یارانه‌ای که دریافت می‌کنید، ۱۰۰ هزار و ۵۰۰ تومان است، اما اگر عضو خانواده ۵ نفره باشید، یارانه شما به ۸۶هزار و ۵۰۰ تومان کاهش می‌یابد، اگر عضو خانواده شش نفره باشید، سهم شما از یارانه حدود ۷۲ هزار تومان است و این روند کاهشی ادامه دار است. 🔺این رویکرد تخصیص یارانه هم بار منفی فرهنگی دارد و نوعی تقبیح اجتماعی فرزندآوری است، و هم نوعی جریمه مالی خانواده‌هایی که فرزندان بیشتری می‌آورند. لذا یک رویکرد کاملا و است. 🔺دولت در تخصیص یارانه، نه تنها باید این رویکرد ضدجمعیتی را کنار بگذارد، بلکه باید معادله را دقیقا برعکس کند. 🔺یک فرد متاهل باید یارانه بیشتری نسبت به یک فرد مجرد بگیرد. عضو یک خانواده شش نفره حتما باید یارانه بیشتری نسبت به عضو یک خانواده سه نفری بگیرد. می‌توان با همین ارقامی که برای یارانه در نظر گرفته شده و بدون افزایش میزان کل یارانه، این معادله را برعکس کرد تا هرچه بر تعداد جمعیت خانوار افزوده می‌شود، یارانه دریافتی بیشتر شود. 🔺درباره بحران جمعیتی پیش روی کشور، سخن بسیار گفته شده، رهبر حکیم انقلاب نیز پیوسته در این باره هشدار می‌دهند که آخرین مورد آن، در دیدار اخیر با مسئولان نظام و فعالان اقتصادی پس از افزایش قیمت سوخت بود. 🔺دولت ما آنگونه که باید سیاست‌های حمایتی از فرزندآوری اجرا نمی‌کند، اما حداقل انتظار این است که رویکردهای ضدجمعیتی اینچنینی اتخاذ نکند. 🔺از جناب آقای رئیس جمهور انتظار می‌رود در اسرع وقت دستور اصلاح سیاست جمعیت‌ستیز تخصیص یارانه را صادر کنند. https://eitaa.com/Basir_MN
✨ ریشه‌های زردرنگی در سیاست‌ورزی این پرسش، شاید ذهن بسیاری از نخبگان سیاسی ما را مشغول کرده که چرا سیاست در کشور ما گرفتار بحران حاشیه‌زیستی شده است. چرا در شرایطی که می‌توان ده‌ها مسئله اولویت‌دار برشمرد که باید دغدغه کارگزاران و مطالبه کنشگران باشد، پیش‌پا افتاده‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین مسائل، تبدیل به دستور کار ملی می‌شود و واکنش و موضع و اقدام و دستور مقامات ارشد کشور را در پی دارد؟ سال ۱۹۹۹ در ژورنال ارتباطات سیاسی(Political Communication) مقاله‌ای منتشر شد که به رسانه‌زدگی سیاست (Mediatization of Politics) پرداخته بود و نویسندگان، تاثیرپذیری فزاینده نهادهای سیاسی از رسانه‌های جمعی را بررسی کرده بودند. نتیجه‌گیری آنها این بود که هرچند رسانه‌ها در شکل دهی به فضای سیاسی تاثیر زیادی دارند، اما بازی واقعی سیاست همچنان در نهادهای سیاسی -چون احزاب- در جریان است، نه در رسانه‌ها. فضای امروز با سال ۱۹۹۹ تفاوت زیادی کرده است. آن زمان، شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر اساسا وجود خارجی نداشتند(توئیتر سال ۲۰۰۶ تاسیس شد). نهایتا روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی بودند که بر فضای سیاسی یا کنش‌ها و واکنش‌های سیاسیون اثر می‌گذاشتند و حتی رسانه‌زدگی، به هیچ وجه مساوی حاشیه‌زیستی سیاست یا زردرنگی در سیاست‌ورزی نبود. اگر از رسانه‌زدگی سیاست بحث می‌شد، مسئله این بود که آیا قدرت تعیین دستور کار سیاسی، یا تعیین تکلیف امور، در ید نخبگان صاحب رسانه و صاحب تریبون است، یا در ید نخبگان حاکم بر نهادهای سیاسی. با ظهور شبکه‌های اجتماعی، این امکان برای همه آحاد جامعه فراهم شد که بتوانند "اثر رسانه‌ای" ایجاد کنند و طبیعتا سیاست را متاثر کنند. منتهی یک تفاوت مهم میان اثر رسانه‌ای امروز با عصر روزنامه و تلویزیون و حتی وب‌سایت وجود دارد و آن اینکه، میلیون‌ها فرد صاحب‌تریبون امروز، بر خلاف عصر روزنامه و تلویزیون، لزوما نخبگان فکری یا اجرایی نیستند که در اموری خاص صاحب علم و اطلاعات باشند و از رسانه در اختیارشان، برای طرح مسائل اساسی یا اثرگذاری روی مسائل اساسی جامعه بهره ببرند. چه بسا اکثریت حاضر در فجازی، به دلیل فقر دانش و اطلاعات، هنگام طرح موضوعات اساسی از سوی نخبگان، حتی قادر به واکنش هم نباشند و به همین جهت، این موضوعات هرگز در این فضا برجسته و داغ نشود! در چنین شرایطی و چنین فضایی، طبیعتا آن دست مسائلی برجسته می‌شود که سطحی اندک از دانش و اطلاعات که در دسترس "همگان" -نه فقط نخبگان- است، برای اظهار نظر درباره آنها کفایت کند؛ ولو در حد یک جمله و کلمه برای تقدیس و تقبیح. چندی پیش دیدم یک روزنامه‌نگار قابل احترام -هرچند مخالف فکری ما- به حق در شکایت از این فضای زرد نوشته بود می‌خواهد حتی مجله‌اش را از روی دکه هم جمع کند و از مشتری خواسته بود نشریه‌اش را در کتابفروشی‌ها بجوید. امروز نمی‌توان از همگان صاحب‌تریبون خواست که سکوت کنند و سیاست را گرفتار حاشیه نکنند، همچنین نمی‌توان از همگان خواست که در کلاس و تراز نخبگان سیاسی از تریبون روی گوشی خود بهره ببرند؛ اما می‌توان از نخبگان سیاسی خواست که با تاثر از این فضای زرد، سیاست را دچار حاشیه‌زیستی نکنند؛ در حاشیه سیاست‌ورزی نکنند؛ سیاست‌ورزی را زرد نکنند... وابستگی سیاستمدار به آرای عمومی، و تلاش بی‌امان او برای مراقبت از افت و خیز درصد محبوبیت، تحقق این مطلوب را سخت کرده است. لکن همین امر نیز چاره دارد. سیاستمدار تراز آن است که دستور کار برای کشور تعیین کند و با ترجمه ابعادی از آن به زبان همگان، سهمی برای مشارکت آحاد مردم -چه در اظهار نظر و چه در اقدام- پیش‌بینی کرده و ملت را با ایده خود همراه سازد؛ نه اینکه دستور کار خویش را از فضای توئیتر بگیرد و مراقبت کند که مبادا از لایک و ریت آخرین ترندها، بی نصیب بماند. https://eitaa.com/Basir_MN