eitaa logo
بصير
2.8هزار دنبال‌کننده
95.8هزار عکس
93هزار ویدیو
3.5هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو| اصل چیست؟ کار ندارم کسی حرف من را قبول دارد یا نه!😏 اصل ولی فقیه است! اصل جمهوری اسلامی است! ! https://eitaa.com/Basir_MN
1.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ویدیو| اصل چیست؟ کار ندارم کسی حرف من را قبول دارد یا نه!😏 اصل ولی فقیه است! اصل جمهوری اسلامی است! ! https://eitaa.com/Basir_MN
11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ افسر موساد: 📍برای ترور به مدت چندین ماه اجزای یک سلاح خودکار به وزن یک تن را در قطعات کوچک و مجزا به داخل ایران قاچاق کردیم... 🌹هفتم آذرسالروزشهادت دانشمندهسته ای شهیدفخری زاده🌹 🕊🕊 https://eitaa.com/Basir_MN
کلید تمام مصائب و مشکلات در ذکر خدا و هدیۀ صلوات بر مُحَمّد و آل مُحَمّد است... https://eitaa.com/Basir_MN
🌷 اگر شکر نعمت های خدا را انجام دهید خداوند زیادش می کند. یکی از ویژگی های شهید ابراهیم هادی شکر گذاری از نعمت های خدا، بخصوص نعمت جمهوری اسلامی بود. https://eitaa.com/Basir_MN
✨از حاج قاسم شنیده بود: دنبالِ شهادت نرو کھ اگه دنبالش بری بهش نمیرسی یه کاری کن شهادت دنبال تو باشه..! 🕊 https://eitaa.com/Basir_MN
.. زمین گِلی و خیلی لیز بود. هر چند قدم دو یا چند نفر نشسته بودند و ما را به سمت جلو راهنمایی میکردند: «بروید جلو، ماشاالله، عراقی ها فرار کردند.» 🔸 چند قدم که رفتیم، از روی بدنی رد شدم که در حال جان دادن بود؛ جانم فشرده شد. اولین بار بود که چنین لحظه ای را مشاهده می کردم چه حالی به من دست داد. ۲-۳ متر آن طرف تر نوجوان کم سن و سالی آه و ناله می کرد و کمی آن طرف تر؛ دو نفر، یکی را که ترکش خمپاره خورده بود می بستند ولی هیچ کدام را در تاریکی نمی شناختم. 🔸 ناگهان به خود آمدم؛ خدایا چه می بینم؟ خدایا چه دردناک و چه مظلومانه، بچه ها درون خاک و گِل و خون می غلتند. دلم خدا را صدا کرد و قلبم فشرده می شد. خدایا این بچه ها، به چه جرمی مظلومانه و چطور در این جزیره ی دور افتاده جان میدهند ؟ کجایند مادرانشان ؟ اشک میخواست فوران کند که با خود گفتم؛ آیا الآن وقت گریه و زاری است؟ آیا باید سست شد؟ یا حسینِ مظلوم ع، الآن دیگر وقت رزم است و الان باید مقاوم بود؛ گریه به جای خودش .. 📚 خاطرات شهید اسدالله قاضی برگرفته از کتاب «عملیات فریب» https://eitaa.com/Basir_MN
✳️ قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت. به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.» او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد.» 🔸 اتفاقا نتیجه تست مثبت شد. بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر. بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برای شان بگوید؛ اما مطلب دیگری گفت: «بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.» 🔹 برای ما می گفت؛ وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود. 📚 «با دست های خالی» بقلم مهدی بختیاری نشر یا زهرا (س) https://eitaa.com/Basir_MN
🔸 هــزاران سـال از آغاز حیـات بشـر بر این کـره خـاکی میگذرد و همۀ آنان تا به امـروز مـرده اند و ما نیز خواهیـم مُـرد و بر مـرگ ما نیز قـرنهــا خواهد گذشت. 🔹 خوشـا آنـان که مــردانه مـرده اند و تو ای عــزیز میدانی که؛ تنهـا کسانی مــردانه میمیرند کـه مــــردانــه زیـســته بـاشــند . 🌹 https://eitaa.com/Basir_MN
✳️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. 🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش. 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه. 🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.» 🌹 او حـرّی دیگر شده بود. فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری " بقلم کبری خدابخش https://eitaa.com/Basir_MN
🔺️آهای اونایی که رأی نمیدین!!! قبل از روبرو شدن با شهدا در قیامت و قبل از پاسخگویی به جانبازان شیمیایی و قطع عضو در آخرت، در همین دنیا روی جوابمون فکر کنیم؛ آیا جوابی که شهدا را قانع کند، داریم؟ برای شهید و جانبازی که کل دنیا و خوشی های زندگی را طلاق داده، بهانه اقتصادی و معیشت برای رای ندادن یک طنز خنده دار است؛ جوابی برای شهدا آماده کنیم که از جان و همه خوشی های دنیا، یک سر و گردن بلند تر باشد. 🔴 ۱۵ تیرماه امروز است.... روز سرنوشت. https://eitaa.com/Basir_MN
سـلام بـر کـسـانــی کـــه بی‌منـت بـرای مـا صــبـر کـــردنـد تــــا دوبـــاره بــه زندگی برگردیم!!! شبتون شهدایی🤲🤲 https://eitaa.com/Basir_MN