فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اباصالح کجایی...
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
امام حسین علیه السلام:
از آنچه موجب عذرخواهی می شود بپرهیز , زیرا مؤمن بد نمی کند و عذرخواهی هم نمی کند.(مؤمن کاری نمی کند که موجب عذرخواهی شود)
(بحارالأنوار /120/75)
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🏴«جوانان بنی هاشم بیایید» صحنه مربوط به شهادت حضرت علی اکبر (علیهالسلام). بنیهاشم در حال انتقال پیکر ایشان به خیام هستند.
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🔴*** اعلامیه حکومت اسلامی ***
♦️به روایت حجتالاسلام حسینیان: نزدیک چهلم حاج آقا مصطفی خمینی بود؛ با دوستان طلبه تصمیم گرفتیم حرف تازهای بزنیم؛ اینکه فقط شعار "مرگ بر شاه" بدهیم که خیلی اقدام مهمی نیست؛ باید چیزی بگوییم که حسابی ساواک را بترساند.
♦️لذا ابتدا پارچهای تهیه کردیم؛ آقای مهدوی - که بعدها به شهادت رسید - روی آن نوشت: «ما خواهان حکومت اسلامی هستیم». اتفاقاً تحلیل ما درست هم بود. بعداً که اسناد ساواک را بدست آوردیم دیدیم که این کار چقدر تأثیر داشته و این عمل به عنوان مهمترین خبر از چهلم آقامصطفی منتشر شده است.
♦️گفتند حالا چه کسی این پارچه را [مخفیانه] حمل میکند؟ گفتم: من! گفتند: چطوری؟ گفتم: آن را از زیر پیراهن به دور کمرم میپیچم و میبرم.
♦️آن [پارچهنوشته] را به کمرم پیچیدم و یک کاپشن هم روی آن پوشیدم و به سمت مسجد اعظم راه افتادم. در بین راه دیدم اینطرف و آنطرف ساواکیها همه باتوم به دست ایستادند. ابتدا وقتی با آنها مواجه شدم جا خوردیم اما سرم را پایین انداختیم و از وسطشان رد شدم. بعد که از آنجا عبور کردم، نفس راحتی کشیدیم که الحمدلله بهخیر گذشت!
♦️سپس به بیرون از شبستان رفتم. در گوشهای از صحن ایستادم و بچهها دور ما را گرفتند. آن پارچه را بیرون آوردیم و بچهها آن را بردند و نصب کردند که یک مرتبه صدای شعار و فریاد بالا گرفت. معلوم شد که در جامعه آمادگی برای طرح این شعار (ما خواهان حکومت اسلامی هستیم) وجود دارد.
♦️خلاصه از آنجا که بیرون آمدیم ناگهان ساواکیها به ما حمله کردند و با باتومهای شروع کردند به زدن. من که درحال گیج شدن بودم، فرار کردم و به گذرخان رسیدم. آنجا به بچهها گفتم لباسهایم را دربیاورند. وقتی لباس مرا درآوردند دیدم آنقدر باتوم به بدنم اصابت کرده که پیراهن با پوست یکی شده و پوست کمرم کنده شده است. پایم هم زخم شده و ورم کرده بود. پای من از شدت ضربات، زخم شدیدی دیده بود که هنوز این زخم با من هست!
🕊 شادی روح بلندش صلوات
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرنطینه ی هیئت اربابم.:
🔴 فوری وبسیار مهم و مهم
❌*اعضای مشکوک و نفوذی پروتکلهای ویژه محرم‼️*
❌افراد پشت پردهی تعطیلی عزاداریهای محرم
😠ستاد کرونا زیر نظر #یهود
نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ، قوه قضائیه... بیدار باشید
#شبکه_نفوذ
#این_عمار؟!
#نشرحداکثری
🆔️ @daroshefaenarjeskhatoon313
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
💥 یک پیشنهاد ویژه
👌🏼 "روضه خانگی" نام کانالی است که هر روز در آن چند روضه کامل اما کوتاه(۱۰ دقیقهای) منتشر میشود. روضهای از ب بسمالله تا دعای پایانی؛ طوری که احساس میکنید در یک مجلس روضه واقعی حضور دارید.
🔻با مراجعه به این کانال در ۱۰دقیقه در یک مجلسِ روضه کوتاهِ کامل شرکت کنید و از برکات آن بهرهمند شوید. بلکه با پخش این روضه در فضای خانه، خود و اهالی خانه نیز از برکات خاص روضه خانگی بهرهمند شوند.
👇👇
@RozeKhanegee
@RozeKhanegee
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🔴این تصویر تاریخی یعنی زعیم شیعه ولو تنها هیچگاه نخواهد گذاشت چراغ مجلس ذکر حسین علیهالسلام خاموش شود
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
✳️تصاویر
روضه علی اصغر سید رضا نریمانی با کودک خردسال شهید باب الخانی
به گزارش خبرگزاری بسیج از اصفهان،جمعی از عاشقان اهل بیت (ع) به همراه سیدرضا نریمانی، مداح اصفهانی با حضور در کوچه شهید مدافع حرم، حمیدرضا باب الخانی، سنت قدیمی هر کوچه یک حسینه را احیا کردند.
https://b2n.ir/728751
🆔 @samen_emam_sadegh
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🏴گوهر اشک بر حسین فاطمه...
✍بخشی از وصیتنامه سپهبد قاسم سلیمانی:
🌹همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است.
🌷گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🔴ترافیک سنگین همچنان در محورهای شمالی کشور ادامه دارد
♦️محرابی نیا، مدیر مسئول مرکز عملیات سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای:در انتهای آزادراه تهران_ شمال حجم ترافیک بالا و سنگین گزارش شده است.
♦️در محور کرج _ قزوین محدوده مهرویلا و گلدشت ترافیک سنگین و نیمه سنگین وجود دارد.
♦️تردد کل کشور در روز ۶ شهریور نسبت به ۵ شهریور ۲۱.۵ درصد افزایش داشته است.
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🌹ادب و ارادت حربن یزید ریاحی به حضرت زهرا(س) او را نجات داد.
#گفتگوی_امام_با_حر
♦️امام به حر گفتند من بنا به دعوت مردم آمده ام
حر بن یزید گفت: "من از این نامه هایی که شما فرمودید، اطلاعی ندارم!" امام حسین(ع) به عقبة بن سمعان فرمود: "آن دو خورجین که نامه های اهل کوفه در آن است بیاور." عقبه آن دو خورجین را که پر از نامه بود آورد و نامهها را بیرون آورده و نزد حر گذاشت. حر گفت: "ما جزء نویسندگان این نامه ها نبودیم. ما مأموریت داریم به محض روبرو شدن با شما، شما را به نزد عبیدالله بن زیاد ببریم."
♦️امام حسین(ع) فرمود: "مرگ به تو از این کار، به تو نزدیکتر است." سپس به یارانش فرمود: "برخیزید و سوار شوید." پس آنها سوار شدند و اهل بیت(ع) نیز سوار گشتند، سپس امام(ع) به همراهانش فرمود: "باز گردید!" چون خواستند باز گردند حر و همراهانش مانع شدند.
♦️امام حسین(ع) به حر فرمود: " #مادرت به عزایت بنشیند! چه می خواهی؟"
حر گفت: "اگر جز شما هر یک از اعراب در این حال با من چنین سخنی می گفت پاسخش را می دادم! اما به خدا قسم که نمی توانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم."
♦️امام(ع) باز فرمود: "چه می خواهی؟"حر گفت: "شما را باید نزد عبیدالله بن زیاد ببرم!"امام(ع) فرمود: "به خدا سوگند به دنبال تو نخواهم آمد." حر گفت: "به خدا سوگند هرگز شما را رها نخواهم کرد،" و تا سه مرتبه این سخنان رد و بدل گردید. سپس حر گفت: "من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری می کنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامه ای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامه ای به یزید بنویسید! تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم."
📚مقتل خوارزمي: 232:1
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
امام حسین علیه السلام :
هیچ کس روز قیامت در امان نیست , جز کسی که در دنیا از خدا بترسد.
(بحار الأنوار / 192/44)
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
بصیرت یعنی اینکه بدانیم جریان تحریف , شریح قاضی ملعون را به عنوان قاضی عادل به مردم تحمیل کردند و سپس با صدور رأی ناعادلانه حضرت سید الشهداء علیه السلام را مهدور الدم اعلام کردند و به مقتل کشاندند.
✍ع خاکی
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
❌خاطرات هاشمی از عزاداری خانوادگیش در روز تاسوعا و عاشورا!
📌یکشنبه 30 تیر 1370 (تاسوعای حسینی):
«با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. بچهها هم تا ظهر کمکم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.
آب لتیان پایینتر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفتهاند... آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم.»
📌دوشنبه 31 تیر 1370 (عاشورای حسینی)
امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و نیم صبح خوابیدم. روز را به «استراحت» و انجام کارهایی که با خودم به «لتیان» برده بودم، گذراندم. نزدیک غروب به خانه برگشتم!
✍️بیداری ملت
@bidariymelat
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
واااااي كه چقدر اين شعر زيباست
لطفا كامل بخونين اگه گريه كردي و دلت شكست التماس دعا
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
فقط به عشق آقا امام حسین (ع) صلوات یا علی مدد.
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135
🏴 مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی علیهالسلام با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیهی امام خمینی(ره) در حال برگزاری است.
💻 @Khamenei_ir
شبیه سازی شهادت حضرت عباس (ع)
💢 با سفر به ۱۴۰۰ سال پیش و قدم زدن در نخلستان های اطراف فرات، شاهد ایثارگری حضرت عباس(ع) خواهیم بود.
تهیه شده در #سازمانفضایمجازیسراج
🎥 گوشه ای از رشادت های حضرت عباس را در ویدئو VR سقا، تماشا کنید.
https://aparat.com/v/W0HeQ
@AyandeSazanEnghelab
💐💐💐
@Basirat_135
eitaa.com/Basirat_135