☎️زنگ عبرت
🔴سخنی با برادرانمان در دفتر رهبری...
♦️حداقل دوماهی میشود که شکایت پدرها و مادرها را از بالا رفتن بی رویهی قیمت پوشک بچه میشنوم و میخوانم. از مسئولین کشور اما هیچ کس هیچ اظهارنظری نمیکرد؛ سکوتی که گویی هیچ خبری نیست! اما ناگاه از عصر شنبه 10 شهریورماه موضوع پوشک مهم شد. مسئولین مختلف در موردش صحبت میکنند؛ انبارهای احتکار چند صد هزارتایی پوشک کشف میشود؛ یک مسئول اعتراض میکند که ارز دولتی برای واردات مواد اولیه تولید پوشک اختصاص داده نشده است؛ آن دیگری میگوید مواد اولیه در گمرک مانده و ترخیص نمیشود؛ یکی دیگر قهرمانانه! به میدان آمد که مردم نگران نباشند؛ در تامین شیرخشک و پوشک مشکل نداریم و ... تعجب آور که ناگاه همه یاد پوشک افتادند؛ مگر چه اتفاقی افتاده بود؟ این دو ماه کجا بودند؟!
♦️ساعتی بعد دلیل این آشفتگی و سراسیمه شدن ناگهانِ مسئولین پس از دو ماه بی اعتنایی به وضعیت پوشک روشن شد، وقتی که بعد از خبر ساعت 21 مشروح کامل سخنان رهبری در دیدار با هیات دولت از شبکه اول سیما پخش شد و مردم در جریان قرار گرفتند که رهبری در بخشی از این سخنرانی که 4 روز قبل و در تاریخ 7 شهریور انجام شده، در مورد کمبود و گرانی پوشک و نقشه برای عصبانی کردن مردم از این طریق تذکر دادهاند و سراسیمگی مسئولین مربوطه از این جهت بود که متوجه شدند قرار است این تذکر رهبری علنی شده و برای مردم پخش شود. این نگاه بدبینانه نیست که اگر رهبری تذکر نمیدادند و یا به عبارت درستتر اگر مردم در جریان تذکر رهبر قرار نمیگرفتند، این مسئولین اصلاً دغدغهی کمبود و گرانی پوشک بچه را نداشتند. چنانچه در ۳ روزی که از ایراد سخنان میگذشت، ولی مردم در جریان جزییات سخنرانی نبودند، واکنشی به تذکر رهبر نداشتند. حالا اما نمیتوانند با بی اعتنایی بگذارند؛ چون میدانند پس از اینکه مردم مثال پوشک را از زبان رهبر بشنوند، چه موجی راه خواهد افتاد و از همین رو به خیال، دست پیش گرفتند و ساعاتی قبل از پخش مشروح سخنان ایشان، سعی کردند ادای مسئولین پیگیر و کاربلد را دربیارند؛ ادایی که البته دیگر رنگی نداشت. یعنی حتی انبارهای احتکار پوشک هم تا قبل از اینکه خبر پخش مشروح سخنان رهبری اعلام شود، کشف نمیشد و ناگاه چشمها دقیق شدند!
♦️حال شاید بزرگوارانی که در دفتر رهبری نشستهاند، یکی از اصلیترین دلایل اصرار ما بر پخش کامل دیدارهای رهبری را دریابند؛ چه آنکه اصلیترین اهرم فشار بر مسئولین فشار افکار عمومی است و یکی از مهمترین عوامل ایجاد این فشار، توبیخ و تذکرهای علنی رهبر است. چنانچه در همان دیدار، رهبر انقلاب در مورد بنگاهداری بانکها به تندی تذکر میدهند و از ملک عظیمی در تهران میگویند که برای یکی از بانکهاست. هنوز ۴۸ ساعت از پخش فیلم این بخش از بیانات رهبر نگذشته که مدیرعامل بانک ملی اعلام میکند با تذکر رهبری حدود ۸۰۰ فقره از املاک این بانک به زودی فروخته میشود. رهبری همان جا که از دیوارهای بلند و ممتد آن ملک صحبت میکنند، رو به رییسجمهور میگویند من یک باری هم این را به جنابعالی گفتم... یعنی ایشان خصوصی گفتند و نتیجهای نگرفتند و حالا عمومیاش کردهاند و عمومیاش انگار نتیجه داد. همین بار هم اگر فیلم پخش نمیشد معلوم نبود بانک ملی اعتنایی کند!
♦️به سایت رهبری مراجعه کنید و ببینید با تصمیمات گرفته شده، چند دیدار آقا با مسئولین قضایی یا هیات دولت هیچ وقت به طور کامل پخش نشده و مردم برای به نتیجه رساندن انتقادات و اعتراضاتشان چقدر از این اهرم فشار تذکر رهبر محروم شدهاند و حتی خیلیهایشان با خود فکر کردهاند رهبر هوای مسئولین را بیشتر از هوای ما دارد!
♦️حالا در دفتر شخص اول مملکت، ولی فقیه این مردم بنشینید و تصمیم بگیرید این پخش نشود و آن پخش نشود؛ اما امید خیلی از مردم برای اصلاح اوضاع و حتی حجتشان برای روی برنگرداندن از نظام صرفاً شخص "سیدعلی خامنهای" است. این امید را با سانسورهای بیجهت و توجیه آنکه مسئولین در چشم مردم کوچک میشوند، از مردم نگیرید و نگذارید این تحلیلِ خیابانی عمیق شود که "همه اینها دستشان با هم در یک کاسه است!" بریدن از دولت، صرفاً بریدن از دولت است؛ اما بریدن از رهبر، بریدن از کل نظام است.
#کبری_آسوپار
💐💐💐
@Basirat_135
🔴آیا مصلحت نظام این بود؟!
✍🏻 #کبری_آسوپار
🔸«هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین محترم هشدار میدهم! مراقب باشند. نه اینکه این نامهنگاریها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایهی جنجال و هیاهو و استفادهی تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیو و تلویزیونهای بیگانه نکنند... همهی ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.»
🔹 آبان ۹۱ بود که رهبری معظم انقلاب در واکنش به اختلافات جدلی و علنی شدهی سران وقت سه قوه، به آنان اینگونه هشدار دادند. آن روزها گرچه با هشدار رهبری، موج جدال احمدینژاد و علی لاریجانی و صادق آملی لاریجانی فرو نشست، اما تکرار آن در مواردی دیگر نشان داد که آن هشدار تند رهبری را، هم اینان و هم مسئولان دیگر، مصداقی در نظر گرفتهاند و اصل مفهوم آن را درک نکردهاند. جدل تند و علنی این روزهای دو فقیه شورای نگهبان با یکدیگر، مویدی بر این ادعاست که نه فقط آن هشدار رهبری، بلکه بسیاری دیگر از اصول مسلم کشورداری را آقایان نه بلد هستند و نه علاقهای دارند بیاموزند و بکار برند.
🔻مسئله سازی برای مردم اتفاق کمی نیست. نه آنکه مردم نامحرم باشند؛ اما حق مردم است که ذهن و وقتشان را هیاهوهای بی سرانجام اشغال نکند. جدالهای اینگونه برای مردم آوردهای ندارد و مسئولی که از تریبون مسئولیتش اقدامی انجام میدهد که نه تنها آوردهای برای مردم ندارد، بلکه اتفاقاً آنان را به یأس میکشاند، آیا شایستهی مذمت نیست؟
🔻باعث تاسف است، اما آقایان روسای قوه قضائیه سابق و اسبق را هم باید توصیه کنیم تا اگر بحثی پیرامون «از کجا آوردهای؟»ها دارند، آن را از مسیر قانونی خود، یعنی دستگاهی که ۱۰ سال بر مسند آن بودهاند، پیگیری کنند و نه پشت بلندگو! باقی هم که اختلافات شخصی است و علنی کردنش دون شأن آقایان. اختلافات حوزوی هم، چنانچه مشی علما بوده، باید در همان مباحثات طلبگی و علمایی رفع شود.
🔻برخی بدیهیات دیگر را هم باید گفت. باید گفت وقتی از سخنرانی تند و بی سند علیه دیگری فارغ شدید و مهمانان مثلاً امین و محرمتان رفتند، وقتی نوشتن نامهی تند و افراطی در دفاع از خود و علیه دیگری را به پایان بردید، پس سر بلند کنید و دنیاهای بزرگتر از خودتان را هم ببینید. این بار را خواهشاً ماهواره ببینید و شبکههای مخالف نظام را نگاه کنید، فیلترشکن نصب کنید و به توییتر و تلگرام بروید، سایتهای معاند را بخوانید و ببینید چگونه آبروی نظام برخاسته از آرمانهای اسلامی یک ملت و امامشان را حراج زدهاید. ببینید با علنی و بزرگ کردن اختلافاتی که نیازی نبود در این سطح و با این ادبیات مطرح شود، چگونه زبان طعنه زنان علیه ایران و رهبری و نظام و انقلاب اسلامی را دراز کردهاید. ببینید چگونه با کلیدواژههایی که شما دست دشمنمان دادهاید، آنان علیه کل سرزمینمان جمله میسازند، گزارش مینویسند و ذوق زده از آنچه که آن را جنگ قدرت در جمهوری اسلامی مینامند، خبرسازی میکنند. وقتی دو فقیه مجتهد عضو شورای نگهبان که هر یک فقط ۱۰ سال سابقه ریاست بر دستگاه قضایی را دارد، نمیداند چه سخنانی را کجا باید گفت و کجا نباید گفت، لاجرم از دیگران چه انتظاریست؟!
🔻وقتی کسی قبول میکند در جایگاه مدیران ارشد جامعه مسئولیت بپذیرد، لاجرم باید مقتضیات آن را بپذیرد. رعایت شأن این جایگاه یعنی نباید اتهاماتی را از تریبونی که در اختیار داریم، متوجه دیگری کنیم که پیش از این صرفاً نقل محافل غیررسمی و غیرمعتبر بوده و برای آن جز شواهد ظاهری، هیچ مستندی نداریم. قرار نیست مسئول حکومتی در سطح کاربران شایعه پراکن فضای مجازی ظاهر شود. از سویی رعایت شأن جایگاه حکومتی یعنی همان قدر که باید خویش را از موضع تهمت برهانیم، دیگری را نباید با طعنه و کنایه تخریب کنیم.
💢باید به این آقایان یادآور شویم که مسئولیت گرفتهاید که در خدمت ایران و ملت ایران باشید، نه آنکه کرسی مسئولیت را به تریبون اتهامزنیها و دفاعیات شخصی تبدیل کنید. اگر شما عضو شورای نگهبان و رئیس مجمع تشخیص نبودید و هر کدام حداقل ۱۰ سال جزو سران ارشد کشور محسوب نمیشدید و الان صرفاً استادی در حوزه بودید، جنگ و جدال شما برای چه کسی میتوانست مهم باشد که تیتر رسانهها شود یا در فضای مجازی دست بدست بچرخد؟!