سالگرد شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی
🔰 آن روزهایی که در خیابانها قیامت برپا شد
🔻«... اتفاق عجیبی است، امروز از اهواز شروع شد، فیلمهایی که درآمد، صدها هزار نفر در خیابان گرد هم آمدند، اتفاقی که به گفته خیلی از مردم اهواز که در شبکههای اجتماعی نوشته بودند یا تماس داشتند، اهواز چنین روزی به خودش ندیده بود. الان هم که مراسم تشییع در مشهد در جریان است و در مشهد هم حضور میلیونی است با توجه به ویدئوهایی که تا الان دیدیم. این همراهی و این اتحاد، یک اتفاق نادری است. ما در تاریخ حتی انقلاب با اینکه راهپیماییهای انقلاب بوده، زمان جنگ بوده و بعد مسائلی که بعد از جنگ اتفاق افتاده... هیچکدام از اینها چه تظاهراتی که جنبه ملی داشته، چه تظاهراتی که بین جناحهای سیاسی در گرفته، چه مخالفین و چه موافقین، شاید هیچ کدام به این ابعاد و به این گستردگی نبوده. این موضوعی که تا الان دیدیم و فردا هم تهران، خدا میداند چه خبر میشود. پیشبینی باز یک گردهمایی چند میلیون نفری که به وقوع خواهد پیوست...»
🔸این گزارش یک خبرنگار یا خبرگزاری و یا رسانه وابسته به جمهوری اسلامی و در داخل کشور نیست. این گزارش زنده کارشناس «بیبیسی فارسی» در روز ۱۵ دی ماه از این شبکه است. خبرنگار یاد شده آنچنان تحت تاثیر جمعیت انبوه حاضر در مراسم شهرهای اهواز و مشهد قرار گرفته بود که ابتدا به مردم ایران تسلیت گفت و سپس در حالی که بخشی از تصاویر مراسم تشییع پیکرهای سردار سلیمانی و یارانش در مشهد بهطور زنده پخش میشد، جملات بالا را بر زبان آورد.
🔸و خبرنگار نیویورکتایمز در پیامی توئیتری نوشت:
🔻«مراسم تشییع سردار سلیمانی در تهران آغاز شد. میلیونها نفر در خیابانها هستند. دریای بیپایان مردم از ساعت ۶ صبح [به خیابانها آمدهاند]. در ۲۵ سال گذشته هرگز چنین مراسمی دیده نشده است.»
🔸در کتاب رکوردهای گینس سال ۲۰۱۲ میلادی، نام امام خمینی(رحمهالله علیه) دو بار بهعنوان رهبری محبوب، ثبت شده است. کتاب رکوردهای گینس در سال ۲۰۱۲، نام امام خمینی(رحمهالله علیه) را در بخش پرجمعیتترین و باشکوهترین استقبالها و نیز گستردهترین مراسم سوگواری مردمی در طول تاریخ، ثبت کرد.
🔻اما در ژانویه ۲۰۲۰ اتفاق دیگری در تاریخ اینگونه مراسم افتاد و بنا بر آمار مستند، حدود ۲۵ میلیون نفر در شهرهای ایران و عراق (کاظمین، بغداد، نجف، کربلا، اهواز، مشهد، تهران، قم و کرمان) پیکرهای سردار حاج قاسم سلیمانی و یارانش از جمله «ابومهدی المهندس» را بدرقه کردند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001Gpa
@Kayhan_Online
به مناسبت سالگرد قیام قم در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶
🔰 اگر مردم قم قیام نمیکردند...
🔸گزارشگر «بیبیسی» در فیلم مستند «داستان انقلاب» تصمیم شاه پس از تعریفها و اعلام پشتیبانی رئیسجمهوری آمریکا از او را اینگونه تحلیل کرد:
«شاه به اتکا و حمایت کارتر مطمئن شده بود که قادر به مقابله با آیتالله خمینی هست و میتواند تلافیجویی کند.»
🔸آنتونی پارسونز، سفیر انگلیس در ایران در کتاب خاطراتش به نام «غرور و سقوط» در این مورد، پرده از طراحی یک مقاله توهینآمیز بر داشته است. پارسونز به صراحت نوشته:
«در اوایل ژانویه 1977 تصمیم گرفته شد که برای بیاعتبار کردن (امام) خمینی مطلبی علیه او منتشر شود.»
🔸داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی شاه در گفتوگویی با «بیبیسی»، درباره چگونگی نوشته شدن مقاله یاد شده توضیح بیشتری داده:
«فراموش نکنیم که آن مقاله پنج شش روز بعد از دیدار کارتر از تهران بود که منتشر شد. کارتر قوت قلبی به شاه داد که برایش قابل تصور نبود. خیلی از حدود متعارف دیپلماتیک تجاوز کرده بود و شاه احساس کرد که دیگر محلی برای نگرانی نیست و الان وقتش است که به مبارزهای که (امام) خمینی پیش کشیده و شروع کرده، پاسخ بدهد.»
🔸عصر شنبه ۱۷ دیماه ۱۳۵۶، وقتی روزنامه اطلاعات بر روی دکههای مطبوعاتی قرار گرفت، عده کمیصفحه ۷ آن و مقالهای که در ستون سمت چپ آن به چاپ رسیده بود را دیدند. اما صبح ۱۸ دیماه، بریده همان صفحه شامل مقاله مذکور تحت عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» نوشته فردی به نام «احمد رشیدی مطلق» بر در و دیوارهای مدارس حوزه علمیه قم نصب شده و طلاب دور تا دور آن، تجمع کرده بودند، مقالهای سراپا توهین و اهانت به مقام مرجعیت شیعه و شخص حضرت امام خمینی، رهبر در تبعید ملت ایران.
🔸اما حركت اصلي مردم شهر قم در اعتراض به مقاله توهينآميز روزنامه اطلاعات، صبح روز دوشنبه، ۱۹ دي ۱۳۵۶ با تعطيلي بازار و راهپيمايي طلاب و بازاريان آغاز شد. در اين روز طبق قرارهاي قبلي، طلاب در مقابل مدرسه خان و ميدان آستانه تجمع كردند و مانند روز قبل به سوي منزل مراجع حركت كردند ابتدا به منزل آيتالله میرزاهاشم آملي و بعد از آن به منزل علامه طباطبايي رفتند.
🔸بر اساس گزارش ساواک، شمار تظاهرکنندگان حدود ده هزار نفر بود. در منابع مختلف آمده که «گروه زیادی» بالغ بر «هفتاد تا سیصد» نفر شهید شدند.
🔸در یکی از تعیینکنندهترین مقاطع تاریخی نهضت امام، بازهم این قم و مردم دلاور آن بودند که تاریخساز شدند. مقام معظم رهبری در همان دیدار، درباره آن حرکت تاریخی افزودند:
«اگر مردم قم در نوزدهم دیماه سال ۱۳۵۶ قیام نمیكردند و آن حوادث عظیم را پیدرپی به وجود نمیآوردند، احتمالاً حوادث به سمت و سوی دیگری میرفت؛ اما آنها ابتكار به خرج دادند و مرد و زن و جوان و پیر و روحانی و غیرروحانی، در این حركت سهیم شدند؛ هرچند نقطه اصلی ثقل این كار بر دوش جوانها بود؛ چون فطرت پاك و پایبند نبودن به تعلّقات مادی، جوان را راحتتر به وسط میدانِ انجام وظیفه میبَرَد. همه ملت ایران در دوران انقلاب، این منش و كار بزرگ را نشان دادند؛ یكی زودتر، یكی دیرتر؛ اما جلوتر از همه قم بود. نتیجه این شد كه دژ تسخیرناپذیری كه دربست در اختیار دشمنان ملت ایران و غارتگران و زورگویان و راهزنان بینالمللی بود دژ حكومت ایران به وسیله مردم از دست آنها خارج شد و مردم آن را فتح كردند.»
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001GwE
@Kayhan_online
سالگرد ۱۴ اسفند و سخنرانی بنیصدر
🔰 فتنه بنیصدر سرمشق فتنههای بعدی بود
🔸ساعت ۱۵/۴۰ دقيقه بعدازظهر ۱۴ اسفند ۱۳۵۹، ابولحسن بنيصدر، رئیسجمهوری وقت، در مراسم سالگرد فوت محمد مصدق که در دانشگاه تهران برگزار میشد، در ميان كف و سوت حضار به جايگاه سخنرانی رفت، در حالی که تیمهای سازماندهی شده مجاهدین خلق (منافقین) تحت عنوان میلیشیا در جلوی جايگاه، ضمن اسکورت بنیصدر، به صورت كاملاً تشکیلاتی شعار ميدادند: «حزب چماق بدستان افشا بايد گردد».
🔸براساس گزارش روزنامههای انقلاب اسلامی (ارگان بنیصدر) و کیهان و اطلاعات ۱۶ اسفند همان سال، جايگاه سخنراني در مقابل جايگاه خطبههاي نماز جمعه بر روي بالكن ساختمان واقع در شمال زمين چمن در نظر گرفته شده بود و اكثر شركتكنندگاني كه در زمين چمن خصوصاً در جلو و شرق آن نشسته بودند را نیروی میلیشیا تشكيل داده و شیوهای كه در شعارها، نشستن، حركت و تهاجم داشتند، نشان از یک حرکت از قبل سازمان داده شده بود.
🔸سرانجام بنيصدر پشت ميكروفن قرار گرفت و شروع به سخنراني كرد. حرفهایی بر زبان آورد که گویی در راستای همان «کیش شخصیت» بود که سالها قبل در انتقاد از منافقین و تصفیههای خونین درون گروهیشان، کتابی با همین عنوان دربارهاش نوشت! سخنانی که علاوهبر تعریف و تمجید از خود، مملو از افترا و تهمت و توهین به خط امام خمینی و پیروان آن به ویژه شهید مظلوم آیتالله دکتر بهشتی بود، از همین روی تعدادی از هواداران خط امام به محل سخنرانی رفته و نسبت به اهانتهای بنیصدر معترض شدند.
🔸بنيصدر رأس ساعت ۶ به سخنان خود پايان داد و گروههای سازماندهی شده منافقین در حالي كه شعارهايي عليه «دكتر بهشتي» و حزب جمهوری اسلامی ميدادند دانشگاه را ترك گفتند.
🔸سه ماه و نیم پس از این واقعه، به دلیل ایجاد کانون اغتشاش درون نظام با همکاری منافقین، عدم کفایت بنیصدر توسط مجلس شورای اسلامی، تصویب شد و سپس حضرت امام حکم خلع از ریاست جمهوری وی را صادر کردند و یک ماه پس از آنکه همراه گروهک تروریستی مجاهدین خلق دستش به خون ملت ایران آغشته شد، از کشور فرار کرد و به دامان اربابانش پناه برد.
🔸طرفه آنکه طی سالهای بعد، فتنههایی مشابه توسط اخلاف هواداران بنیصدر و لیبرالها و منافقین در تیرماه 1378، پس از انتخابات 1388، دی ماه 1396، آبان 1398 و بالاخره پاییز 1401 برپا شد که در همه آنها با استفاده از درسهای ۱۴ اسفند و بسط و تکامل آنها، طرح و برنامههای اربابان بنیصدر و اعوان و انصارش به اجرا گذارده شد اما به خواست خدا و با درایت رهبر انقلاب و ایستادگی مردم، همچنان نظام جمهوری اسلامی برجای ماند و دشمنانش روسیاه شدند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001Hqc
@Kayhan_online
🌹سالگرد شهادت آیتالله استاد مرتضی مطهری
🌹 حکایت ساعت ۲ نیمه شب ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸
🔻«... ايشان استوانه اسلام است. مبادا فيض حضور در جلسات او را از دست بدهيد. هنوز خيلي مانده است كه مردم شخصيت برجسته آقاي مطهري را بشناسند. آقايان! به اميد اينكه بعدها سخنرانيهاي ايشان به كتاب تبديل شود، خود را از حضور در جلسات درس استاد محروم نكنيد. در محفل درس و كلام آقاي مطهري، نوري وجود دارد كه نبايد آن را از دست بدهيد...»
🔸این بخشی از توصیفی بود که مرحوم علامه محمدتقی جعفری در اوایل دهه 50، درباره استاد مطهری در یکی از جلسات درس خود خطاب به حاضران گفته بود. کسانى که از نزدیک با استاد مطهری محشور بوده و خدمات علمى گسترده او را دیده و به شخصیت علمى و روحیات معنوى وى آشنایى داشتهاند، او را به صفاتى چون «جامعیت علمی، نشر آثار گسترده و ابداع در تدوین، نثر روان، روح لطیف و شعرشناس، اهتمام فراوان به قرآن و نهجالبلاغه، شناخت دقیق سیره نبوى، اطلاع از احوال عالمان پیشین، شناخت تحلیلى از تاریخ اسلام، خوى علمى، عبادت و تهجّد، حریّت فکرى و شناخت مباحث اقتصادى زمان ستودهاند.»
🔸بروز شخصیت علمى او بهگونهاى بود که در یکى از معدود ملاقاتهایش با آیتالله خویى، ایشان، او را «بحر موّاج» نامید و از او چنین یاد کرد: «مطهرى از دور به منطق شبیه بود (خیلى آهنین) از میانه راه به فلسفه و حکمت شبیه مىشد و اما از نزدیک عین عرفان بود.»
🔸از محضر امام به غیر از درس اخلاق، فلسفه ملاصدرا و عرفان را نیز فرا گرفت و در درس منظومه او نیز شرکت مىکرد و اسفار را نیز بهطور خصوصى از ایشان میآموخت و افزون بر آنها یک دوره خارج اصول را هم از محضر ایشان بهرهمند شد.
🔸هوشمندی شهید مطهری آنجا بود که در کنار این جهاد علمی گسترده، همواره در سطوح بالای نهضت امام و انقلاب فعالیت داشت، اما کمتر کسی از آن آگاهی داشت. چنانکه بسیاری از انقلابیون بر این باور بودند استاد مطهری تنها به تدریس و سخنرانی و کلاسهای دانشگاه سرگرم است و به اصطلاح کاری با سیاست ندارد.
🔻شاید تا سالها بعد، هیچکس متوجه نشد، استاد مطهری آرام و سر به کار درس و دانشگاه، عضو شورای روحانیت هیئتهای مؤتلفه اسلامی به شمار میرفت، از سال 1347 وکیل تامالاختیار امام تبعیدی امت در ایران و رابط اصلی ایشان با مردم در داخل کشور بود.
🔸اعتماد امام به استاد مطهری آنچنان بود که در اوج نهضت، تشکیل شورای انقلاب اسلامی و انتخاب اعضا و همچنین ریاست آن را برعهده استاد گذاردند که تا پیروزی کامل انقلاب و پس از آن تا استقرار نظام جدید، نهضت و کشور را مدیریت کند.
🔸اما چنین شخصیت عظیمی که امام در سوگشگریستند، او را حاصل عمرشان دانسته، در ساعت ۲۳ یازدهمین روز از اردیبهشت ۱۳۵۸ در حالی که فقط دو ماه و ۲۰ روز از پیروزی انقلاب میگذشت، با گلولهای از اسلحه استعمار و به دست خوارج روزگار در گروه فرقان بر خاک افتاد.
🔸ساعت 2 نیمه شب 12 اردیبهشت 1358، در حالی که دو، سه ساعتی از شهادت استاد مطهری میگذشت، مثل همیشه، ساعت کوکی اتاقش به صدا درآمد تا استاد را به مانند هر شب برای نماز و تهجّد بیدار کند، غافل از آنکه دیگر روح مرتضی مطهری خود به پرواز درآمده بود تا برِ دوست.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001IbE
🇮🇷کانالهای #نشریه_عبرتهای_عاشورا 🇵🇸
🌍 @ebratha_ir ایتا
🌍 @ebratha.org سروش
سالگرد درگذشت آیتالله سید عبدالحسین موسوی لاری
🔰 تکاندهندهترین فتوای دینی علیه اشغال بیگانه
🔸«امروز آنچه بهعنوان پول از بلاد اسلامی به بلاد خارجه میرود، کمک به دشمنان دین و کفار است برای ریختن خون مسلمانان. اجتناب از استعمال آنها برای مسلمانان واجب است مگر در صورت اضطرار و عدم وجود اشیای وطنی اسلامی پس از عدم علم به نجاست آنها، اکلاً، شرباً و لبساً فی الصلاهْ و الطواف.»
🔻این فتوای تاریخی آیتالله سید عبدالحسین لاری در پاسخ به این سؤال بود که آیا استعمال مصنوعات، مشروبات، ملبوسات و مطعوماتی که از بلاد کفر وارد میشود جایز است؟ و ایشان پس از بیان استدلالها و مستنداتی از قرآن، این فتوای تاریخی را صادر کرد. آیتالله لاری ذیل این فتوای مهم، بحث مفصلی راجع به استقلال اقتصادی نمود و فرمود باید وسایل قطع احتیاج به کفار فراهم شود.
🔸آیتالله سید عبدالحسین لاری از جمله مجتهدانی بود که به پیروی از استاد خویش، میرزای شیرازی، اعتقاد راسخ به ولایت فقیه و برقراری حکومت اسلامی داشت. از همین روی علاوهبر زمینهچینی آن از طریق درس و بحث و ترویج مباحث حکومت اسلامی و ولایت فقیه در جامعه آن روز لارستان، به احیای امر به معروف و نهی از منکر و همچنین برپایی نماز جمعه اقدام ورزید. این در شرایطی بود که نماز جمعه در جامعه آن روزگار منسوخ شده بود و سید عبدالحسین لاری براساس اجتهاد پویا و روزآمد خود، نماز جمعه را واجب عینی دانست و خودش آن را اقامه نمود و در خطبههایش، مردم را از مسائل روز و آموزههای دینی آگاه کرد.
🔸سرانجام آیتالله موسوی لاری فتوایی مبنی بر تغییر حکومت قاجار و برپایی حکومت اسلامی صادر کرد که در بخشی از آن آمده بود:
«... واجب است تبدیل سلطنت امویه قاجاریه به دولت حقه اسلامیه».
🔸ساقط کردن حکومت استبدادی قاجار در لارستان، آوازه سید عبدالحسین لاری و عملکردش در مقابله با استعمار و استبداد را به سراسر ایران رسانید و از جمله زمینهساز جنبش عدالتخانه علما و سپس نهضت مشروطه شد.
🔸در چنین شرایطی بود که آیتالله سید عبدالحسین موسوی لاری، اعلم مجتهدین فارس، حکم جهاد علیه اشغالگران انگلیسی را صادر نمود. حکمی که همه اقشار و آحاد مردم مسلمان را در بر میگرفت و تخلف از آن، ارتداد و خروج از دین اسلام تلقی میشد.
🔸به این ترتیب بود جنگ بر ضد نیروهای انگلیس آغاز شد. نیروهای مجاهد عشایری پس از شکستهای پیدرپی که به نیروهای انگلیس وارد کردند، شیراز را برای پاکسازی به محاصره خود درآورده و تلفات فراوانی را به دشمن وارد ساختند و اینچنین از گسترش تجاوزاتشان جلوگیری و مهمتر اینکه چراغ جهاد و مبارزه، به موازات حضور بیگانگان در ایران روشن نگه داشته شد.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001Ijj
@Kayhan_online
به مناسبت صد سالگی حوزه جدید علمیه قم
🔰 از دوران تاریک رضاخانی تا روزگار شکوفایی انقلاب
🔸پس از مهاجرت اجباری شمار قابل توجهی از اشعریان یمنیِ ساکن کوفه به قم، در پی آزارهای والیان اموی، بسیاری از پیروان اهلبیت(علیهمالسلام) در عراق و نواحی دیگر نیز راهی این شهر شدند. قم که از یک سو از مرکز خلافت (دمشق و سپس بغداد) دور بود و از سوی دیگر در همسایگی کرج ابودُلَف قرار داشت و حاکمان آن از پیروان اهلبیت(علیهمالسلام) به شمار میآمدند، دارای فضائی آزاد و نسبتاً آرام برای ایشان بود و چند تن از محدثان و درسآموختگان کوفه به عنوان مهمترین مرکز تعلیم آموزههای امامان معصوم(علیهمالسلام) میراث علمی آن شهر را به قم انتقال دادند. نامورترین آنان «ابراهیم بنهاشم کوفی» بود که او را نخستین فردی دانستهاند که حدیث علمای کوفه را به قم آورد.
🔸حضور مبارک حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام که در میانه راه سفر به نزد برادر بزرگوارشان حضرت ثامنالحجج علیهالسلام بهدلیل بیماری در این شهر ساکن شده و رحلت کردند، بسیاری از دوستداران اهلبیت علیهمالسلام را برای زیارت و مجاورت مرقد مطهر خواهر گرامی حضرت امام رضا علیهالسلام از سراسر ایران به قم کشاند. از آن پس بود که به تدریج جلسات درس و بحث و تفسیر قرآن و بیان حدیث و... توسط علمای ساکن و مهاجر در قم برگزار شد و نخستین نشانههای ایجاد حوزه علمیه قم پدید آمد.
🔸در واقع میتوان گفت دوره جدید شکوفایی حوزهها در ایران با هجرت آیتالله شیخ عبدالکریم حائری از اراک به قم آغاز شد و سپس با زعامت و مرجعیت عامه آیتالله العظمی بروجردی (1340-1324) رونق بیشتری یافت، بهطوری که توّجه بسیاری را به سمت خود جلب کرد.
🔸اما سختترین و تیرهترین دوران حوزه علمیه قم در همان سالها و روزهای حاکمیت رضاخان طی شد که مراکز علمی و دینی در نامطلوبترین شرایط خود به سر میبرد. دوران سرکوب رضاخانی این وضعیت را به فاجعهای دهشتناک رسانده بود، بهطوری که بسیاری از طلاب و روحانیون تحت شرایط وحشت و ترور رضا میرپنج سوادکوهی، کسوت روحانیت و درس و تحصیل را رها ساخته و به شهرها و روستاهای خود بازگشتند، برخی از مدارس علمیه از جمله در حوزه علمیه قم تعطیل شد و جلسات مذهبی و دینی به کمرونقترین میزان خود رسید.
🔸با حضور علمای گرانقدری همچون آیتالله روحالله خمینی در قم، تدریس فلسفه و عرفان مجدداً در حوزه باب شد و شخص ایشان همزمان با تدریس فلسفه، برای افراد شایسته و مورد اعتماد بهطور خصوصی بحثی از علوم عرفان را نیز شروع کردند.
🔸با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تحتفشار قرار گرفتن علماء در نجف از سوی رژیم بعث عراق، حوزه علمیه قم تبدیل به محور و مرکز حوزههای علمیه در جهان اسلام گردید، بهطوری که هماکنون هیچ حوزهای در جهان اسلام به عظمت آن نمیرسد و هزاران دانشمند و جویای حقیقت اسلام ناب از سراسر جهان در آن به تعلیم و تدریس و تحقیق اشتغال دارند و در مسیر خدمت به ارزشها و معارف والای دین و مذهب اهلبیت(علیهمالسلام) و حفظ دینداری مردم از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند و در حقیقت، این عملکرد و تلاشها را برای خود افتخاری بس ارزشمند میدانند چرا که در تأسی به معصومین(علیهمالسلام) و خدمت به مذهب، در این مسیر و هدف گرانمایه گام برمیدارند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001ImM
@Kayhan_online
به یاد محرم و خرداد ۱۳۴۲
🔰 مگر شاه اسرائیلی بود؟
🔸با فرا رسیدن ماه محرم ۱۳۸۳ هجری قمری (۱۳۴۲ هجری شمسی)، حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) طرح نهائی خودشان را برای گسترش آرمانهای نهضت اسلامی، به مرحله اجرا درآوردند. ایشان با صدور اطلاعیهای خطاب به روحانیون و وعاظ، رهنمودهای لازم را برای منبرها و مراسم سوگواری ماه محرم ارائه کردند. در بخشی از اعلامیه فوق آمده بود:
🔻«...حضرات مبلغین عظام هیئات محترم و سران دستهجات عزادار، لازم است فریضه دینی خود را در این ایام در اجتماعات مسلمین ادا کنند و از سید مظلومان، فداکاری در راه احیاء شریعت را فرا گیرند و از توهّم چند روز حبس و زجر نترسند. آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنی امیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا به اسرائیل و عمال آنها همراهی میکند... خطر اسرائیل و عمال آن را به مردم تذکر دهید و در نوحههای سینهزنی از مصیبتهای وارده براسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید... سکوت در این ایام، تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است. از عواقب این امر بترسید. از سخط خدای تعالی بهراسید... از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهربانی، هراسی به خود راه ندهید...»
🔸با این رهنمودها، حضرت امام برای نخستین بار پس از قرنها، سنتهای انقلابی شیعه را احیاء کردند و اسلام انقلابی را در صحنههای اجتماع و مراسم سوگواری سالار شهیدان بازیافته، سیاست و مسائل اجتماعی را در عینیت و در متن فرایض دینی نمایاندند.
🔸شاه هم به دستور اربابان آمریکاییاش دست به سرکوب و دستگیری وسیع روحانیون مبارز و انقلابیون زد. در چنین موقعیتی و در خرداد 1342، امام بیش از هر موضوعی بر روی آگاهی دادن به مردم تأکید داشتند و مناسبترین موقعیت را در ماه محرم و بهرهگیری از درسهای قیام حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام تشخیص دادند.
🔸حضرت امام همچنین نامههایی برای آیات عظام و علمای اعلام شهرهای مختلف ایران فرستادند و از آنها خواستند در عزاداریهای ماه محرم به فجایعی که توسط رژیم شاه بر مملکت ایران تحمیل میشود، توجه کنند و از همه مهمتر خطر اسرائیل و صهیونیسم را مدنظر داشته باشند.
🔸اما اتفاق مهمی که در آستانه عاشورای حسینی افتاد، این بود که شهربانی شهرهای مختلف کشور، روحانیون و وعاظ را به کلانتریها احضار کرده و از آنها تعهد میگرفتند که درباره 3 موضوع صحبت نکنند:
۱- درباره شاه بدگویی نکنند
۲- از اسرائیل سخن نگویند
۳- از اینکه اسلام در خطر است، سخنی نگویند
🔸نکته مهم در این تعهدنامه، مسئله عدم صحبت درباره اسرائیل بود! آنچه که از قضا حضرت امام در رهنمودهایشان به خطباء و وعاظ و روحانیون تأکید کرده بودند از خطر نفوذ صهیونیسم و اسرائیل در ارکان مختلف کشور سخن بگویند و فاجعهای که ایران و اسلام را تهدید مینماید را به مردم مسلمان گوشزد نمایند.
🔻از همین روی بود که امام در سخنرانی 13 خرداد خود در افشای شاه و رژیمش فرمودند:
«... ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت میگوید: از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید؛ این دو تا تناسبشان چیست؟ مگر شاه اسرائیلی است؟...»
🔸آنچه از التزام و تعهدنامه فوق مستفاد میشد، اثبات همان صحبتها و سخنان حضرت امام بود که بارها و بارها بر خطر نفوذ صهیونیسم در کشور تأکید کرده بودند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001J8U
@Kayhan_online
سالگرد شهادت آیتالله دکتر بهشتی
🔰 تروری که ۶ سال برایش برنامهریزی کردند
🔻«... باید بهشتی را از بین ببریم... ولی چون از نظر تبلیغاتی صلاح نیست این جریان رو شود، بهتر است از روشهای خاصی بهرهگیریم، مثلا او را با اتومبیل زیر بگیریم...»
🔸این جملات بخشی از نوشتههای وحید افراخته، از اعضای ارشد گروهک مجاهدین خلق (منافقین) به نقل از تقی شهرام (سرکرده اصلی و مارکسیست این گروهک) است که پس از دستگیری توسط ساواک اعتراف کرد به دنبال تصفیههای خونین درون این گروهک و به قتل رساندن و سوزاندن برخی از اعضای قدیمی آن از جمله مجید شریف واقفی، در پی اجرای طرح ترور آیتالله دکتر بهشتی در سال 1354 بودند.
🔸از همان اوایل پیروزی انقلاب، یکی از روحانیون مبارزی که در مرکز حملات گوناگون گروهکها بهویژه مجاهدین خلق قرار گرفت، شخص آیتالله دکتر بهشتی بود. بزرگترین و وسیعترین ترور شخصیت در طی دو سال و اندی اوایل پیروزی انقلاب، علیه دکتر بهشتی صورت گرفت. او را «انحصارطلب» و «دیکتاتور» معرفی کردند و شهید بهشتی که از لحاظ سعهصدر و آزادیخواهی و منطق و استدلال در میان یاران امام شاخص بود، در برابر سیل اینگونه اتهامات دم بر نیاورد و سخنی نگفت و از خود دفاعی نکرد.
🔸حضرت امام درباره این مظلومیت شهید بهشتی فرمودند:
🔻«... آنچه که من راجع به ایشان متأثر هستم، شهادت ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود. مخالفین انقلاب، افرادی [را] که بیشتر متعهدند، مؤثرتر در انقلاباند، آنها را بیشتر مورد هدف قرار دادهاند. ایشان مورد هدف اجانب و وابستگان به آنها در طول زندگی بود. تهمتها؛ تهمتهای ناگوار به ایشان میزدند! از آقای بهشتی اینها میخواستند موجود ستمکار دیکتاتور معرفی کنند، در صورتی که من بیش از بیست سال ایشان را میشناختم و برخلاف آنچه این بیانصافها در سرتاسر کشور تبلیغ کردند و «مرگ بر بهشتی» گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، متدین، علاقهمند به ملت، علاقهمند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان میدانستم...»
🔸اما آنچه باعث کینه دیرین منافقین نسبت به دکتر بهشتی بود، هیچکدام از موارد فوق به نظر نمیآمد بلکه فعالیتهای روشنگرانه و آگاهیبخش او، بیش از همه گروهک مجاهدین خلق را حساس کرد. گروهکی که علیرغم نفاق چندین ساله، در سال 1354 به طور رسمی و علنی از یک سوی مارکسیست شده و از سوی دیگر دست به تصفیههای خونین درون سازمانی زده بود. از همین روی، سایر مبارزان و انقلابیون را نسبت به عملکرد خود دچار تردید جدی نمود و در افشای نفاق گروهک مجاهدین خلق، آیتالله دکتر بهشتی سهم بسزایی داشت. به همین دلیل گروهک یاد شده به تنها دستاویزش یعنی سلاح و ترور پناه برده و قصد ترور دکتر بهشتی را نمودند.
🔸این قصد ترور ۶ سال طول کشید تا به انجام برسد تا سرانجام در ۷ تیرماه ۱۳۶۰ و در جریان انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایشان را همراه ۷۲ تن دیگر از یارانش به شهادت رساندند.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001JWW
@Kayhan_Online
سالمرگ محمدرضا پهلوی
🔰 جایی جز زبالهدان تاریخ نداشتند!
🔻«... آیا اعلیحضرت میل دارند برای ارسال دعوتنامهای از ایالات متحده برایشان اقدام کنم؟...»
🔸این پیشنهاد ویلیام سولیوان (آخرین سفیر آمریکا در ایران) به شاه بود وقتی در اوایل دی ماه 1357 به اتفاق ژنرال رابرت هویزر (معاون فرماندهی نیروهای ناتو و فرستاده آمریکا برای انجام کودتا در ایران) در کاخ نیاوران با محمدرضا ملاقات کردند. پیشنهادی که به دنبال دستور واشنگتن به سولیوان مبنی بر خروج شاه از ایران و درخواست ملتمسانه شاه انجام گرفت.
🔸ویلیام سولیوان در کتاب ماموریت در تهران که خاطراتش از دوران سفارت در ایران را نقل کرده، درباره آن روز و آن ملاقات نوشته است:
🔻«... در همین ایام (اوایل دیماه 1357) پیامی از واشنگتن دریافت داشتم مبنی بر اینکه در اولین فرصت، شاه را ملاقات کنم و به او بگویم که هرچه زودتر ایران را ترک گوید... ابلاغ چنین پیامی از طرف سفیر یک کشور به رئیس مملکتی که در آن ماموریت دارد، کار سادهای نیست...»
🔸سولیوان در همان کتاب نقل کرده است که محمدرضا پس از دریافت پیام واشنگتن مبنی بر ترک ایران، در خود فرو رفت و مدتی فکر کرد، سپس ملتمسانه و با حالت درماندگی و استیصال پرسید:.».. خب! حالا کجا باید برم؟»!
🔸اما علیرغم موافقت اولیه و برخلاف آنچه ویلیام سولیوان به شاه وعده داده بود، آمریکا نوکر حلقه به گوش خود را راه نداد. محمدرضا برای خروج از ایران، تنها موفق به دریافت ویزا از دولت مصر شد، نخست به مدت شش روز در مصر اقامت کرد و پس از آن به دعوت ملکحسن مراکشی به این کشور رفت.
🔸او در سوم اسفند 1357، در پیامی به سفیر آمریکا در مراکش، اعلام کرد قصد دارد هفته دیگر به آمریکا سفر کند. آمریکا پس از تشکیل جلسه کمیته هماهنگی شورای امنیت ملی در کاخ سفید، از طریق نمایندگانش، او را قانع کرد که در شرایط فعلی، دعوت پیشین آمریکا را نادیده بگیرد، زیرا در صورت ورود به آمریکا با مشکلاتی روبهرو خواهد بود.
🔸طرفه آنکه محمدرضا برای اینکه به سلطنت برسد هم با همین خفت و خواری مواجه شد. ارتشبد سابق حسین فردوست، رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه و دوست و رفیق قدیمی محمدرضا در این باره ماجرائی مفصل از تردید انگلیس و آمریکا برای ادامه حکومت پهلوی و پادشاهی محمدرضا نقل کرده است:
🔻«... بعدازظهر یكی از روزهای نهم یا دهم شهریور(1320) ولیعهد (محمدرضا) به من گفت: همین امروز به سفارت انگلیس مراجعه كن. در آنجا فردی است به نام «ترات» كه رئیس اطلاعات انگلیس در ایران و نفر دوم سفارت است. او در جریان است و درباره وضع من با او صحبت كند... نمیدانم نام «ترات» و تماس با او را چه كسی به محمدرضا توصیه كرده بود، شاید فروغی، شاید قوام شیرازی و شاید كس دیگر؟! من به سفارت انگلیس تلفن كردم و گفتم با مستر ترات كار دارم... از این موضوع استقبال كرد و گفت: همین امشب دقیقا راس ساعت 8 به قلهك بیا در آنجا در مقابل در سفارت، جنگل كوچكی است در آنجا منتظر من باش...»
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001K1t
@Kayhan_Online
نگاهی به تاریخچه نفوذیها در ارکان نظام جمهوری اسلامی
🔰 موریانهها نتوانستند ستونهای انقلاب را فرو ریزند
🔸در تابستان 1360 و پس از اعلام جنگ مسلحانه گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) علیه مردم ایران و انقلاب اسلامیشان، ابتدا ترور سران و افراد تاثیرگذار نظام جمهوری اسلامی (به قول خودشان برای بیآینده کردن نظام) طرح اصلی دشمنان انقلاب برای فروپاشی بود. طرحی که از ابتدای انقلاب در دستور کار گروهکهای ضدانقلاب به خصوص مجاهدین خلق (منافقین) قرار داشت. چنانکه آنها از همان آغاز برای درگیری نهائی با انقلاب و نظام اسلامی، خود را آماده میساختند.
🔸از همین روی در کنار انباشت اسلحههای غارت شده از پادگانها، نفوذ در ارکان نظام را در صدر برنامههای خویش قرار دادند. حزب جمهوری اسلامی که بسیاری از سران نظام عضو آن بودند، شورای امنیت کشور، نخستوزیری، ریاست جمهوری، دادستانی، زندان اوین، ستاد مقابله با کودتا، واحدهای اطلاعاتی و بخش شنود و حتی بخشهای مقابله با نفوذ در برخی نهادها مانند ریاست جمهوری هدف نفوذ قرار گرفت! اغلب نفوذیها با سر و وضع ظاهرالصلاح و رفتار انقلابی و عملکرد حزباللهی بر روحیه خوشبینانه برخی مسئولین تاثیر گذارده و از اعتماد آنها سوءاستفاده کردند.
🔸روز قبل از فاجعه هفتم تیرماه 1360، جلسه سخنرانی حضرت آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران با بمبی منفجر شده بود و امام جمعه تهران و نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع تا آستانه شهادت پیش رفتند، در حالی که همه پزشکان و همراهان ایشان، قطع امید کرده بودند، اما عنایات خاص الهی باعث شد تا وجود ارزشمند آقای خامنهای همچنان مستدام بماند و برای سالهای خطیر آینده انقلاب و نظام حفظ گردد.
🔸بنابر اسناد موجود اگرچه مجری نهائی این عملیات تروریستی اعضای گروهک فرقان بودند اما کسی که در بدو امر ردپای وی در این ماجرا دیده میشد، جواد قدیری، از اعضای قدیمی و مهم منافقین و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود. او همزمان با تشکیل ستاد خنثیسازی کودتا، در آنجا مشغول به فعالیت شد و در همان ایام، مأمور دریافت اخبار پایگاه یکم شکاری بود. برخی اسناد حکایت از آن دارند که جواد قدیری عامل انتقال دهنده بمبهای ساخته شده به عوامل اجرائی از قبیل کلاهی و کشمیری بود.
🔸یکی از مهمترین نفوذیهای گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین)، عباس زریباف بود که به عنوان یکی از دانشجویان پیرو خط امام در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸ وارد سفارت آمریکا و در آنجا ماندگار شد. سپس به کمک یکی از دانشجویان پیرو خط امام که در یک واحد اطلاعاتی مشغول بود، به این نهاد راه یافت و در آن واحد به ردههای مهمی رسید. وی در وقایع سال ۶۰ در آزاد کردن کادرهای بالای سازمان نقشآفرینی میکرد.
🔸در واقع در تابستان 1360 کلیت ارکان نظام توسط نفوذیهای منافقین هدف قرار گرفتند؛ از دکتر بهشتی تا آیتالله خامنهای و رئیسجمهوری و نخستوزیر و هیئت دولت و نمایندگان مجلس و تا مسئولین قضائی و... ضمن اینکه در 7 مهرماه نیز فرماندهان ارشد نظامی؛ سرلشکر فلاحی (جانشین رئیس ستاد کل ارتش)، سرهنگ موسی نامجوی (وزیر دفاع)، یوسف کلاهدوز (قائممقام فرماندهی کل سپاه پاسداران)، سرهنگ جواد فکوری (مشاور ستاد مشترک) و محمد جهان آرا (فرمانده سپاه خرمشهر) در حادثه سقوط هواپیمای سی 130 به شهادت رسیدند.
🔸دشمن انتظار داشت با توجه به اشغال دهها شهر و هزاران کیلومتر از خاک کشور توسط ارتش صدام، با این ترورها، نظام متزلزل شده و همانگونه که انتظار داشتند، ظرف 3 ماه از هم بپاشد. انتظاری که 44 سال بعد در جنگ 12 روزه اسرائیل و موریانههای نفوذیاش با ایران، پس از طراحی عملیات ترور علیه سران سیاسی و نظامی و قضائی و نخبگان علمی نیز وجود داشت. انتظاری که به خواست خدا مانند 44 سال پیش، محقق نشد.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001K2Q
@Kayhan_Online
🔰 گزارش خواندنی کیهان از داعشیهای دهه ۶۰
🔸«با نهایت تأسف، از شهادت دوستان ایرانی خود، پاسداران جوان خلیلی، طاهری، طهماسبی، اطلاع حاصل نمودیم، در اوت 1982 عده زیادی به دست عناصری که خود را مجاهدین خلق مینامند کشته شدند. به دست همانهایی که در مملکت ما نیز آنها را گروه مخالف دولت ایران مینامند و طرفدارانی هم در آلمان دارند. قاتلین این سه پاسدار میگویند: ما آنها را هر روز شکنجه کردیم، ما ناخنهای آنها را کشیدیم، اتوی داغ روی سر، گردن و دستهای آنها گذاشتیم، دستهای آنها را در آب جوش فرو بردیم، با چاقوی موکتبری پوست آنها را کندیم، چشمهای آنها را از حدقه در آوردیم، دو نفر از آنها را که هنوز زنده بودند در باغ فیض دفن نمودیم...
🔸با ابلاغ خط شکنجه و کلید خوردن عملیات مهندسی، واحدهای مختلف بخش ویژه گروهک تروریستی مجاهدین خلق درصدد تهیه مقدمات عملیات و شناسایی سوژههای مشکوک برآمدند. از جمله اولین اقدامات تهیه خانه تیمی مناسب بود. بخش ویژه نظامی از این خانههای تیمی برای انتقال افراد مشکوک به آنجا و کسب اطلاعات برای یافتن علت ضربهها به بدنه سازمان استفاده میکرد.
🔸مرداد 1361 دو پاسدار کمیته انقلاب اسلامی به اسامی طالب طاهری (16 ساله) و محسن میرجلیلی (25 ساله)، در حال گشتزنی در خیابان کارون تهران و در نزدیکی خانه تیمی مرکزیت منافقین توسط یک تیم ویژه نظامی این گروهک تروریستی شامل طاهر (جواد محمدی از اعضای تیم ویژه عملیات مهندسی)، رضا هاشملو و نبی ضیایینژاد، ربوده شدند. آنان با ادعای ماموریت کمیته و با نشان دادن کارت جعلی، به سرعت طاهری و میرجلیلی را خلع سلاح نموده، دستانشان را بسته و به زور داخل ماشین پیکانی نموده و به خانه امن خود در خیابان بهار بردند.
🔸با انتشار اسناد «عملیات مهندسی»، مجاهدین خلق در خارج کشور، آن را تکذیب کرده و حتی عضویت افرادی مانند مهران اصدقی و خسرو زندی در سازمان را منکر شدند.
خود مهران اصدقی در این باره گفته است:
🔻«... پس از کشف اجساد، سازمان اعلام میکند که خسرو زندی اصلا هوادار ما نیست. در حالی که من در اینجا به عنوان فردی که مستقیما در این عمل شرکت داشتم و از عاملین این جریان بودم، به عنوان فرمانده اول نظامی منافقین در تهران میگویم، خسرو زندی یکی از اعضای واحد عملیاتی بخش ما بود و در این جریان شرکت داشت و اگر سازمان تا به حال خسرو زندی را انکار میکرد، مرا دیگر نمیتواند انکار و تکذیب کند و بگوید کار ما نبوده و یا اشتباه کردیم...»
🔸طرفه آنکه اینک پس از سالها، وب سایت رسمی این گروهک تروریستی با اختصاص صفحات جداگانهای، هر دو نفر یعنی هم مهران اصدقی و هم خسرو زندی را با عنوان «مجاهد شهید» ثبت کرده است!
🔸اما سازمان ملل و کمیسیون حقوق بشر آن نهتنها این جنایت بیسابقه را محکوم نکرد بلکه در گزارشی به تاریخ 13 نوامبر 1985 از وضعیت حقوق بشر در ایران، خسرو زندی را یکی از افرادی معرفی نمود که «خودسرانه یا بدون محاکمه در جمهوری اسلامی اعدام شده» و آن را مصداق نقض حقوق بشر در ایران دانستند!!
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001KHn
@Kayhan_Online
به یاد شهید سید اسدالله لاجوردی
🔰 دوران عجیب و باورنکردنی زندان اوین
🔸در شرایطی که مجاهدین خلق (منافقین)، مهیبترین تروریسم تاریخ معاصر را به راه انداخته بودند و هر روز تعدادی از مردم را به جوخههای تروریستی خود میسپردند. اما حاج اسدالله برای انتقام، آموزشگاه شهید کچویی را در قلب زندان اوین بهوجود نیاورده بود. او تنها طریق سر به راه کردن گمراهان گروهکهای ضد انقلاب را با تأسی به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه معصوم(علیهمالسلام)، محبت و مهربانی میدانست.
🔸در تبلیغات بیگانگان و متاسفانه حتی برخی خودیها از او چهرهای بسیار خشن ترسیم کرده بودند و چه تهمتها و توهینهای ناروایی که به وی نسبت دادند. او را جلاد اوین لقب دادند! و سرکرده شکنجهگران!!
🔸شهید لاجوردی با اقتدا به امام و رهبرش، خیل جوانان و نوجوانان سادهدل و ناآگاهی که فریب مجاهدین خلق (منافقین) را خورده و در باتلاق نفاق آنها دست و پا میزدند، قربانیانی میدانست که نیاز به کمک و یاری دارند. از همینرو بود که زندان اوین را بهواقع، برای رهایی این قربانیان از حصارهای تشکیلاتی و دستیابی به واقعیات و حقایق به آموزشگاهی بدل ساخت و نام آن را به یاد دوست و رفیق قدیمیاش که به دست همین منافقین شهید شد، آموزشگاه شهید کچویی گذارد.
🔸در زمان شهید لاجوردی، بسیاری از زندانیانی که در بیرون فرصت تحصیل یا تکمیل آن را پیدا نکرده بودند، با نظارت وزارت آموزش و پرورش به تحصیل پرداخته، از آنها امتحان رسمی به عمل آمد و حتی مدرک تحصیلی دیپلم خود را دریافت کردند.
🔸متاسفانه برخی مسئولین، سادهزیستی و قاطعیت انقلابی و رأفت اسلامی حاج اسدالله را تاب نیاوردند و او را از دادستانی انقلاب و ریاست زندان اوین کنار زدند. اما پس از چند سال، مجددا به همکاری دعوت و این بار رئیس سازمان زندانها شد. شهید لاجوردی در این سازمان حتی از امور زندانیانی که با عفو حضرت امام به جامعه باز میگشتند و نیاز به شغل داشتند، غافل نمیگردید.
🔸شهید لاجوردی باز هم تحت فشار و با سعایت برخی از مسئولین، از مسئولیت فوق کنارهگیری کرد و به قول خودش سبک بال و آسودهخاطر به همان مغازه کوچکی بازگشت که از سالهای پیش از انقلاب واقع در بازار در اختیار داشت و با همان دوچرخه قدیمیاش رفتوآمد میکرد. اما اول شهریور 1377، در حالی که در مغازه کوچکش مشغول گپوگفت با دو نفر از دوستانش بود، هدف منافقین تروریست قرار گرفت.
🔸او به آرزویش رسید که همواره شهادت را برای پایان زندگیاش از خدا طلب میکرد و حقیقتاً که مردن برای شخصیت بزرگی چون لاجوردی خیلی کوچک بود.
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001KR5
@Kayhan_Online