بیچاره فرزند آدم که طعم درخت ممنوعه در خونش هست اغوا میشود ،فریب می خورد ،چه فرزند رجال سیاسی باشد چه فرزند شهید !
حسین قدیانی را می گویم ،
از میدان انقلاب ،خیابان انقلاب ،بیت جماران ،مرید پیر خمین و ارادتمند ابر مرد ضلع جنوبی خیابان جمهوری کارش به جایی رسیده که از اوازه خوان دربار شاه زبان به تمجید و تعریف می گشاید
غبطه صدایش را می خورد و شیطان را که هیچ ،خدا را هم محو صدایش می داند و عاشق موج حنجره اش ،
حسین قدیانی کارش به جایی رسیده که از شهید بروجردی قلم می زند که از دره گرگ لرستان میشود نجاتبخش و مسیح کردستان و از مسافرت به دره گرگ لرستان به کاباره و میکده شاه می آید ، دست به قلم می شود برای سکینه و معصومه دده بالا که بعدها در دربار میشوند
هایده و مهستی آوازه خوان ،
حسین قدیانی صاحب قلم با کلمات اعجاز گونه و سحر آمیز ،قلم را هم در میدان انقلاب به انشا در می آورد هم در کاخ و دربار شاه ،
واقعا حسین قدیانی فریب کدام شیطان را خورده است که راه پدر را در هور ، مجنون و اروند گم کرده است
سر از کاخ و دربار در می آورد ،
والعاقبه للمتقین،
پن : برخی ها خوب نانی از خون شهیدشان میخورند !!!❣😔
#مرکز_هدایت_فضای_مجازی_بصیر
ایتا؛
https://eitaa.com/joinchat/4197974043Cc847276a8b