eitaa logo
بصیرتی
87 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
6.1هزار ویدیو
31 فایل
☘️بسم الله الرحمن الرحیم☘️ ملاک انقلابی بودن، تقوا، شجاعت، بصیرت و صراحت است. امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️اجرای عملیات توسط رژیم سگیونیستی در مورد موافقت فرانسه برای ساخت یک مرکز تحقیقات هسته ای در کشور عراق نگران می شود، لذا تمام تلاش های اطلاعاتی و امنیتی خود را در جهت به تأخیر انداختن پروژه مذکور به کار می گیرد و در این راه توطئه های مختلف بین المللی، خرابکاری، آدمکشی و غیره را توسط موساد برنامه ریزی و به اجرا در می آورد، بنابراین تصمیم گرفته می شود به موساد دستور داده شود تا فوراً یک کانال عراقی در کارخانه سازنده راکتور هسته ای در فرانسه پیدا کند. یکی از نفوذیان موساد در بخش کارگزینی کارخانه هسته ای سارلز مشغول به کار بوده که نام رمز ژاک مارسل داشته است. موساد جهت شناسایی عناصر و متخصصین عراقی حاضر در کارخانه مذکور،به لیست اسامی و سایر مشخصات آنها نیاز پیدا می کند لذا به مارسل دستور می دهد که لیست این افراد را تهیه و به آنها تحویل دهد که مارسل نیز، با موفقیت این خواسته را برآورده می سازد. در بین اسامی این لیست در کنار تنها یکی از این افراد آدرس وی نوشته شده بود.موساد با تحلیل خود به این نتیجه می رسد که سایر کارکنان مذکور یا در مناطق نظامی زندگی می کنند یا از نظر امنیتی مراقبت بیشتری از آنها صورت می گیرد لذا انگشت خود را بر روی آن فرد یعنی «بطرس بن بن حلیم» گذاشت. ادامه دارد... فاطمیون
⭕️اجرای عملیات توسط بن حلیم از عراقی هایی بود که با همسر خود در فرانسه به سر می برد و فرزندی نداشت. حالا که هدف مشخص شد می بایست عملیات شناسایی و تخلیه بر روی وی صورت می گرفت. لذا تصمیم گرفته می شود تا ابتدا با همسرش ارتباطی برقرار شود و بعضی از خصوصیات زندگی وی و همچنین مشکلات احتمالی شناسایی شود موساد برای نزدیکی به خانواده بن حلیم زن جوانی به نام ژاکلین را در غیاب وی تحت پوشش یک فروشنده عطر به منزلش می فرستد. این زن از کارکنان شاخه امنیتی بخش اروپای موساد بود وظیفه این زن صرفاً این بود که نگاه دقیقی به همسر بن حلیم کرده و او را به تیم تعقیب و مراقبت بشناساند. ژاکلین به جهت اینکه سوءظنی ایجاد نشود زنگ همه خانه های ساختمان سه طبقه را به صدا در می آورد، کالای خود (عطر) را عرضه می کنو و قیمت عطر را بسیار نازل تر از قیمت معمولی آن ارائه و از مشتریان خواست تا نیمی از بهای عطر را پیشاپیش و نیمه دیگر را به هنگام دریافت کالا بپردازند و یک هدیه مجانی نیز به هنگام سفارش دریافت کنند. در این هنگام همسر بن حلیم «سمیره» این زن را به منزل خود دعوت کرده؛ و سفره دلش را پیش او گشود که تا چه حد غصه دار است، چقدر شوهرش برای پیشرفت شغلی بدون انگیزه است، خانواده اش چقدر ثروتمند و اصل و نسب دار بوده و مواردی دیگر در خصوص زندگی خصوصی و کاری همسر خود بیان می نماید. ادامه دارد... فاطمیون
⭕️اجرای عملیات توسط پس از این آشنایی، ژاکلین ارتباطات خود را با سمیره صمیمی می سازد و در یک فرصت مناسب به عنوان هدیه ویژه ای که قرار بود به دلیل خرید عطر به سمیره اهداء نماید، جاکلیدی مجللی به او می دهد که برای هر کلید یک گیره داشت. ژاکلین به سمیره گفت کلید آپارتمان را بدهید تا نشان دهم چگونه می توانید از این جاکلیدی استفاده کنید. هنگامی که سمیره کلید را به ژاکلین داد متوجه نشد که وی کلید را برای لحظه ای در یک بسته کوچک دیگری که به نظر می رسید آنهم هدیه بسته بندی شده دیگری باشد فرو کرد. این بسته پر بود از نوعی خمیر مخصوص که برای جلوگیری از چسبیدن آن به کلید، روی آن را با تلق نازکی پوشانده بودند. وقتی کلید در بسته فرو می رفت و بر دو طرف بسته فشار وارد آمد، اثر دقیقی روی ماده خمیری جا می گذاشت و ساختن کلید از روی آن به آسانی صورت می گرفت. لذا موساد پس از به دست آوردن کلید آپارتمان بن حلیم جهت تجزیه و تحلیل وضعیت زندگی وی و تحلیل وضعیت رفتاری او و خانواده اش و همچنین در جهت سایر اقدامات، دستگاه های شنود را در منزل وی کار گذاشت. از سوی دیگر بن حلیم از یک مسیر مشخص جهت رفتن به سر کار خود استفاده می کرد. موساد در جهت جلب نظر وی در راستای اقدامات خود، دست به اقدامی ظریف از حيث روانی زد. یک زن هر روز در ایستگاه ناحیه ویلجویف در حوالی جنوب پاریس در کنار بن حلیم قرار می گرفت. برنامه آن زن دقيقاً طبق برنامه روزانه بن حلیم بوده و وقتی بن حلیم برای سوارشدن اتوبوس به ایستگاه می رسید زن همان جا حضور داشت و بعد از مدتی مردی با اتومبیل فراری وی را سوار نموده و به همراه خود می برد. ادامه دارد.... فاطمیون
⭕️اجرای عملیات توسط 🔹طبق برنامه موساد، یک روز قبل از اینکه اتومبیل فراری بیاید زن ابتدا منتظر اتومبیل فراری ماند و سپس سوار اتوبوس شده و رفت. بعد از مدتی اتومبیل فراری سررسید و راننده در جستجوی آن زن بر آمد که بن حلیم با صدای بلند گفت او سوار اتوبوس شد و رفت! راننده با حالتی تشکر آمیز از بن حلیم پرسید کجا رفت و بن حلیم مقصد او را گفت، در ادامه مرد راننده به نام جک دونووان (مأمور موساد) به وی گفت که به همان طرف می رود و پیشنهاد کرد که او را هم برساند و بن حلیم نیز پیشنهاد وی را قبول کرد. ماهی قلاب را بلعیده بود و از این طریق موساد توانست بین دونووان با بن حليم رابطه دوستی برقرار نماید. به مرور ارتباط دوستی بین این دو بسیار صمیمی شد و دونووان با اقداماتی مانند شرکت دادن بن حلیم در معاملات مختلف و با دست و دلبازی و ارائه کمک مالی به وی،موفق به اجرای بخشی از سناریوی موساد شده بود که در حقیقت پوششی جهت بهره گیری از نقطه ضعف بن حلیم برای بهره کشی اطلاعاتی از او بود. به گونه ای که با سوءاستفاده از این نقطه ضعف بن حلیم و تحریک حس علاقه مندی او به ثروت،وی را ترغیب به شرکت در یک معامله پوششی با دو تاجر،که در حقیقت یکی مأمور موساد و دیگری دانشمند هسته ای رژیم سگیونیستی بودند آشنا نمود و بدین ترتیب زمینه اغفال و فریفتن وی فراهم شد. در یکی از ملاقات ها و در هنگام صرف شام، این دو نفر که خود را تاجر معرفی کرده بودند پیشنهادی را برای پول در آوردن بیشتر به بن حلیم ارائه می نمایند که در حقیقت کانالی برای گرفتن اطلاعات اصلی پروژه ای بود که بن حلیم بر روی آن کار می کرد. برای آشنایی با شیوه و شگردهای مأمورین مذکور خلاصه ای از گفتگوی آنها با مفاهیم مورد اشاره قرار می گیرد آن دو شخص به وی گفتند که طرح شما می تواند مدل کاملی باشد که ما به کشورهای جهان سومی بفروشیم و کلی پول دربیاوریم. بن حلیم گفت می دانید این کار خطراتی دارد. یکی از آن دو شخص اظهار نمود ابداً خطری ندارد. شما معمولاً به این چیزها دسترسی دارند ما فقط می خواهیم از اطلاعات شما برای مدل استفاده کنیم. پول خوبی می گیرید و هیچ کس هم بویی نمی برد، چطور می خواهند بفهمند؟! این طور کارها زیاد می شود. بن حليم تردید داشت ولی وسوسه ثروتمند شدن دست از سرش برنمی داشت. ادامه دارد... فاطمیون
⭕️اجرای عملیات توسط 🔹پس از این بن حلیم در اختیار آنها قرار گرفت و اطلاعات ذی قیمتی را به آنها داد که نتیجه آن طراحی و اجرای نقشه انفجار راکتور عراق بود که با موفقیت توسط موساد انجام شد. نیروگاه اتمی اوسیراک یا تموز عراق که در ۲۰ کیلومتری جنوب بغداد به کمک یک شرکت فرانسوی در حال ساخت بود،مایه نگرانی رژیم سگیون شده بود پس باید کاری میکردند.بن حلیم که حالا به یک نفوذی قابل اعتماد تبدیل شده بود تقریبا تمام اطلاعات لازم را در اختیار موساد قرار داده بود. در شهر تولوز فرانسه که بن حلیم در آنجا کار میکرد و باید در روزهای آینده به عراق میرفت توانست با کمک تیمی مرکب از پنج نفر از خرابکاران گروه شبیخون موسوم به نویوت و یک فیزیکدان هسته ای،در یک کانتینتر فلزی بزرگی پنهان شود و توسط کامیونهایی وارد کارخانه فرانسوی شدند و مواد منفجره را داخل قطعاتی که بنا بود به عراق ارسال و در نیروگاه نصب شوند،کار بگذارد. لذا موفق شدند از این طریق وارد کارخانه شوند و با کمک فیزیکدان هسته ای مواد منفجره را در راکتور هسته ای که فرانسه برای عراق ساخته بود جاسازی نمایند که با انفجار آن حدود ۶۰ درصد اجزای راکتور مربوط به عراق نابود گردید که علاوه بر خسارت ۲۳ میلیون دلاری،برنامه های هسته ای عراق به طور جدی مختل و تأخیر زیادی در روند کار برای بازسازی راکتور تحمیل گردید. بعدها رژیم_سگیونیستی مجتمع هسته ای عراق (توویته) را در نزدیکی بغداد بمباران و آن را ویران ساخت.
بصیرتی
🔷دیدار امیر قطر با رئیس رژیم صهیونیستی 🔹 در حالی که صهیونیست‌ها از صبح امروز کشتار مردم نوار غزه را
⭕️قبلا هم گفته بودیم که حکام عرب اکثرا یهودی هستند و از تعبیر برای شناساندن این جانوران موزی استفاده کردیم.. 🔹این امیر قطر همان شخصی ست که فردای ترور حاج قاسم به تهران آمد و با پیشنهاد ۳ میلیارد دلار،از ایران خواست که از انتقام خون حاج قاسم دست بردارد .که البته تا حدودی هم موفق شد.باخیانت شیخ انگلیسی و وزیر امریکایی(ظریف) توانست ماموریت موزیانه خودش رو به بهترین شکل انجام بده. 🔹بعضی از دوستان غیر مطلع انقلابی وقتی این رفتار حکام عربی رو میخوان تحلیل کنن، از به دام افتادن اینها توسط پرستو های حرف میزنن.هرچند زیپنی لیونی سالها قبل اعتراف کرد که با اکثر سران عرب رابطه برقرار کرده و موساد فیلم این روابط رو برای همچین زمانی نگه داشته اما این یک تله و فریب رسانه ای ست.چرا که حکام عرب ریشه یهودی دارند و اظهار مسلمانیشان فریبی بزرگ است
‍ ➖زنی که چهره موساد را تغییر داد، اما خودش از تاریخ اسرائیل پاک شد|بخش اول او مقام شماره ۲ موساد بود و پشت بسیاری از عملیات جسورانه آن ایستاد: مالکا براورمَن 🔹دسته‌ای از درختان اکالیپتوس سوی پایگاه نظامی ارتش اسرائیل در گلیلوت در نزدیکی تل‌آویو پیچ‌وخم دیوار‌های بلند و بتنی را پنهان می‌کنند. کسی که در میان پیچ‌وخم پرسه می‌زند نام‌ها و تاریخ‌های حک شده در دیوار‌ها را که متعلق به اعضای درگذشته شاخه‌های مختلف جامعه اطلاعاتی اسرائیل هستند، پشت سر می‌گذارد. در انتهای پیچ در داخل یک سازه سنگی ساده تعدادی احجام بزرگ پیدا می‌شود که بر روی پایه‌های بلند قرار گرفته‌اند. این احجام، کتاب‌های خاطره‌ای هستند که در آن اقدامات زنان و مردان در سرویس‌های اطلاعاتی و مخفی اسرائیل از اولین روز‌های تشکیل تا به امروز بیان شده‌اند. یک یا دو صفحه به هر فرد اختصاص یافته. برخی از آنان با عناوین مختلفی مورد تمجید قرار گرفته‌اند مانند "اسحاق ناون" رئیس جمهور اسبق حکومت جعلی اسرائیل که ریاست بخش اطلاعات عرب گروه شبه نظامی هاگانا را پیش از تأسیس دولت اسرائیل برعهده داشت.
‍ ➖زنی که چهره موساد را تغییر داد| بخش دوم برای برخی تنها یک خط نوشته شده مانند این که "او نقش‌های اداری را پر کرد و در نهایت به عنوان رئیس اداره منصوب شد". 📝این جملات خشک درباره "مالکا براورمن" زنی که بر موساد حکمرانی کرد، سازمان جاسوسی را در سالیان نخست تأسیس دولت جعلی اسرائیل تشکیل داد و به مدت ۱۵ سال معاون عملیات آن سازمان بود، نوشته شده‌اند. 🔻 از جمله اقدامات مهم براورمن می‌توان به برنامه‌ریزی و سازماندهی عملیات ربودن "آدولف آیشمن" در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۶۰ میلادی و مدیریت عملیات انتقال یهودیان شمال آفریقا به اسرائیل اشاره کرد. 🔹او در سال ۱۹۶۲ میلادی رهبری گروهی را بر عهده داشت داشت که تلاش کردند "یوسل شوماخر" پسر ربوده شده یهودی را پیدا و او را از آمریکا نزد پدر و مادرش در اسرائیل بازگردانند. او هم‌چنین نقش کلیدی در ایجاد منابع انسانی، فنی و مالی برای انجام عملیات جاسوسی و ضد جاسوسی در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی در اسرائیل ایفا کرد؛ اقداماتی که تا سالیان آینده عمدتاً ناشناخته باقی خواهند ماند. 🔻برخی می‌گویند هیچ زن دیگری در موساد تا به امروز به جایگاه براورمن نرسیده است.
‍ ✡ زنی که چهره موساد را تغییر داد| بخش سوم 🔹تا به امروز دفتر نخست وزیری اسرائیل از انتشار هرگونه جزئیات، جز اطلاعات حداقلی در مورد نقشی که او در حوزه امنیت ملّی اسرائیل ایفا کرده، خودداری ورزیده است. مطالب منتشر شده و کتب موجود در مرکز میراث اطلاعاتی اسرائیل، به سختی از "براورمن" نام برده‌اند و در بهترین حالت نام او به صورت اتفاقی در لابلای اسناد و کتب ذکر شده است. پیشنهادات بسیاری برای مشارکت در تحقیق کتاب‌ها، مقالات و ساخت فیلم‌های مستند درباره رویداد‌های بزرگی را که شخصاً در آن شرکت کرده بود، به او داده شد امّا همه را رد کرد. 🔹او به پرسشگران می‌گفت: «هر کسی که نیاز دارد بداند من چه کاری انجام دادم می‌داند و این برای من کافی است». او افرادی را که مغرورانه فکر می‌کردند از اسرار آگاهند، تحقیر می‌کرد. از نظر او علنی ساختن این اقدامات در تضاد با نقش او و ناقض اعتماد صورت گرفته به وی بود. شاید این گونه بود که مالکا خود را از تاریخ اسرئیل محو کرد. نام او از حافظه عمومی ناپدید شده است. حتی یک خیابان کوچک هم به نام "مالکا براورمن" نامگذاری نشده است اگرچه او یک ربع قرن پیش درگذشت.
نفوذی ها چه ویژگی‌های مشترکی دارند؟ الی کوهن، علیرضا اکبری و مسعود کشمیری سه جاسوسی که به ترتیب توسط ، و در دستگاه‌های حاکمیتی نفوذ کرده و توانستند خسارت‌های جبران‌ناپذیری را برای حکومت‌ها به بار بیاورند. با بررسی رفتاری این سه نفوذی می‌توان به ویژگی‌هایی مشترک دست یافت از روی ظاهر هیچ‌وقت نمی‌توان یک نفوذی را شناسایی کرد. چرا که آن‌ها در اعلام وفاداری‌شان نسبت به ارزش‌ها اصول ایدئولوژیک همواره پیشرو بوده و همیشه خود را به عنوان یکی از معتقدترین طرفداران پر و پا قرص حاکمیت جا می‌زنند. بنابراین نسبت به هر گونه رفتار و پدیده‌ی غلط، نقدی نداشته و به طور عمومی تمام اتفاقاتی که در سیستم رخ می‌دهد را تأیید می‌کنند ادامه دارد https://eitaa.com/Basirfa
🟤شگردهای جاسوسی ⭕️بخش اول نزدیک شدن به نخبگان تقریباً اواسط اردیبهشت سال 1401 بود که اخباری درباره‌ی تائید حکم «احمدرضا جلالی» در دیوان عالی کشور منتشر شد. «جلالی» که به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی و موساد بازداشت شده بود پس از محاکمه و طی یک مسیر طولانی قضائی به اعدام محکوم شد. براساس اطلاعات منتشر شده احمدرضا جلالی فارغ التحصیل رشته‌ی پزشکی یکی از مهم‌ترین مأموران اطلاعاتی سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی است که توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) شناسایی و دستگیر شده است. جلالی پس از کار مشترک با وزارت دفاع، در یک سفر علمی پژوهشی به سوئد در تور اطلاعاتی موساد می‌افتد. موساد مرحله به مرحله جلالی را در مسیر اهداف خود هدایت کرده و او را آماده‌ی جاسوسی در داخل کشور می‌کند. جلالی درباره‌ی چگونگی همکاری با موساد گفته که «من در اوایل سال 2008 برای شرکت در یک برنامه‎ی آموزشی در سوئد بودم. شخصی به نام توماس به من مراجعه کرد. خود را متخصص مرتبط با مباحث ایمنی و حوادث معرفی کرد و مدعی شد که در شرکتی در اروپا کار می‌کند. وقتی که من در سوئد به طور کامل مستقر شدم توماس پیشنهاد همکاری موقت من با شرکتی که در آن کار می‌کرد را داد و گفت اگر شما بخواهید می‌توانید با شرکت ما به صورت پاره وقت همکاری کنید. مدتی بعد از آشنایی، او به تدریج به من نزدیک شد و علاوه بر صحبت از سوابق کاری من در ایران، گفت که ما در شرکتمان به افراد متبحر و متخصص نیاز داریم و شما هم به نظر من می‌توانید همکاری کنید.» طی این مدت، توماس دو مصاحبه‌ی_شغلی برایم ترتیب داد و در مصاحبه‌ی اول 2 نفر از کارشناسانشان آمدند و خیلی عادی مصاحبه کردیم. اما بعد از یک مدتی گفت که نتیجه‌ی مصاحبه منفی بوده و این برای من خیلی عادی بود که بالاخره یک مصاحبه‌ی شغلی انجام شده است. البته یک سری از سوالات و نوع مصاحبه مشکوک بود. ولی من اعتمادم جلب شده بود. گفتم اگر این‌ها دنبال قضایای دیگر بودند در همان مصاحبه‌ی اول من را قبول می‌کردند. بنابراین این که رد شدم خیلی عادی بود. اما پس از مدتی به ایران بازگشتم و دوباره به سوئد مهاجرت کردم. توماس چند ماه بعد آمد و گفت که می‌خواهم مجدداً یک مصاحبه‌‌‌‌‌‌‌ی شغلی برایت ترتیب دهم. وقتی این مصاحبه‌ی شغلی را انجام دادم و چارچوب یک برنامه‌ی علمی را از من گرفتند، اعلام کردند که بسیار عالی! کار شما و تحصیلات شما مرتبط با کار ما است و ما می‌توانیم با همدیگر همکاری کنیم». ادامه دارد...
🟤شگردهای جاسوسی ⭕️بخش دوم نزدیک شدن به نخبگان آن‌چنان که جلالی می‌گوید افسران موساد پس از ارزیابی وی، آرام آرام زمینه‌ی همکاری او را فراهم ساخته و او را به سمت جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات از حوزه‌های مورد نظر خود هدایت می‌کنند. جلالی در این باره گفته که « هدف مصاحبه‌ها جمع‌آوری اطلاعات مربوط به پروژه‌‌های دفاعی و کسب اطلاعات دقیق از افراد دخیل در پروژه‌ها، وظایف و برنامه‌های آنها بود. افرادی مانند دکتر شهریاری، دکتر علی‌محمدی و...» براساس آنچه خود جلالی گفته در طول بیش از 50 ملاقات با افسران موساد، مبالغی را با عناوین مختلف دریافت کرده و با انگیزه‌ی دریافت تابعیت یکی از کشورهای اروپایی‌ آگاهانه به کار خود ادامه داده است. موساد برای جذب این جاسوس علاوه بر تطمیع از چاشنی تهدید نیز استفاده کرده و بنا بر اظهارات جلالی «سئوالات را به نوعی مطرح می‌کردند که من 2 راه بیشتر نداشتم. یا به من می‌گفتند که به خاطر سوابق کاریتان شما را در اروپا تحت پیگرد قرار می‌دهیم. چندین سال هم طول می‌کشد که بخواهید از این مخمصه خارج شوید. یا این که اگر بخواهی در داخل ایران مشکل درست کنی ما همکاری‌ها و مصاحبه‌های شما را مستند سازی کرده‌ایم و مستندات درباره‌ی شما را به داخل کشور ارسال می‎کنیم. البته منظور آن‌ها از مستندسازی احتمالاً صدا و تصویر ضبط شده‌ی من بود. در حقیقت من را در یک دو راهی قرار داده بودند که احساس می‌کردم هیچ راه فرار و نجاتی برایم وجود ندارد. این منجر شد که بالاخره یک سری ارتباطاتی را از طرف آن‌ها قبول کردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موساد و CIA چگونه همسایه های ایران را به مزرعه ترور تبدیل کرده‌اند؟
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند مسیر سوخته به رصد و کشف ارتباطات جواسیس و مرتبطین موساد که از طریق فضای مجازی و کانالهای ارتباطی موساد با این سرویس اطلاعاتی مرتبط بوده می پردازد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعید و آتش زدن انبار دارو برگرفته از پرونده ای واقعی
سیلویا رافائل عکاسی که جاسوس بود. «سیلویا رافائل» یکی از اعضای شناسایی موساد بود که در عملیات لیلهامر پیشخدمت مراکشی به نام «احمد بوشیخی» را اشتباهاً به جای «علی حسن سلامه»، طراح اصلی عملیات سپتامبر سیاه به قتل رساند. سیلویا زن اهل آفریقای جنوبی و غیر یهودی بود که در جوانی به اسرائیل سفر کرد و همانجا به استخدام سرویس جاسوسی موساد درآمد. با توجه به روابط اجتماعی بالا و استعداد سیلویا در هنر، موساد پوشش خبرنگار را برای او انتخاب کرد و در اسراییل آموزش‌های حرفه‌ای لازم را فراگرفت. سپس برای تسلط به لهجه‌ی کاناداییِ زبان فرانسه به آن کشور رفت و با پاسپورت جعلی کانادایی به فرانسه نقل‌مکان کرد و در یک آژانس خبری مشغول به کار شد. در اثنای کار به عنوان عکاس خبری ژست یهودستیزی گرفت و به واسطه‌ی همدردی که با فلسطینی‌ها نشان می‌داد، توانست به گروه‌های فلسطینی نزدیک شده و اعتماد آنها را جلب کند؛ تا حدی که به عنوان عکاس به اردوگاه‌های ساف( سازمان آزادی‌بخش فلسطین) در لبنان و اردن می‌رفت و آزادانه به عکاسی و جمع‌آوری اطلاعات از ارتش‌های عربی و رهبران سیاسی جهان عرب می‌پرداخت. نمایشگاه عکس‌های او که بعد از مرگش در اسرائیل بر پا شد گویای نفوذ او در کشورهای خاورمیانه و گروه‌های مبارز بود. حتی در یکی از عکس‌هایی که روزنامه‌ی جروزالم پست منتشر کرده، او در کنار فرح پهلوی و فرزندانش دیده می‌شود که البته عکس بدون هرگونه توضیح است. سیلویا رافائل در عملیات‌های ترور موساد نقش عنصر شناسایی را برعهده داشت و در یکی از همین عملیات‌ها معروف به "لیلهامر" که منجر به ترور فردی به نام احمد بوشیخی به جای علی حسن سلامه طراح اصلی عملیات "سپتامبر سیاه" شد، توسط پلیس نروژ دستگیر و به زندان محکوم گردید. او پس از آزادی به آفریقای جنوبی رفت و بقیه‌ی عمرش را تا زمان مرگ در آنجا سپری کرد. خدمات او به رژیم صهیونیستی دستمایه‌ی تولید فیلم و کتاب از سرگذشت او شده.