eitaa logo
تفسیر راهبردی بینات
23 دنبال‌کننده
11 عکس
4 ویدیو
13 فایل
اخلاق فلسفه اصول عقائد سیاست فقه تفسیر راهبردی ارتباط با استاد موحد @bayyenat_44 ارتباط @jenayaat_ad جلسات درس استاد محمد موحد شنبه ها از ساعت ۲۱ آدرس جلسه تهران خزانه ی بخارایی بین فلکه دوم و سوم کوچه صادقیان پلاک ۲ بیت الحسین ع هیات امام جعفر صادق ع
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بینات
3⃣ وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ و (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟ فرمود: (اگر شایسته باشند می‌دهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.(آیه 124 سوره مبارکه بقره) 🔴 بیان شبهه آقای مصطفی طباطبایی در تفسیرشان تحت عنوان بیان معانی در کلام ربانی راجع به در ذیل آیه۱۲۴ سوره مبارکه بقره گفته اند که منظور از در آیه شریفه همان است پس نبوت و امامت با حضرت محمد (صلي الله عليه و آله وسلم) خاتمه یافته و به دیگران توسعه نمی یابد و چیزی به نام امام و معصوم و تعیین بشری برای و و بعد از رحلت پیامبر اکرم وجود ندارد. 🔴پاسخ شبهه ⬅️ آقای طباطبایی با نفی جایگاه امام و پیامبر خودش را در آن جایگاه قرار می دهد آن هم با دلبستگی روحی. زیرا اگر طبق نظر خودش بگوییم که قرآن نیاز به تبیین ندارد و و امام را با همان معنای لغوی اش بپذیریم و عاری از هر گونه دلبستگی به سراغ قرآن برویم با همان روش خودش متوجه می شویم که جایگاهی فراتر از نبوت داریم به نام امامت اما چون خودش وابسته به تفکر سلفی و وهابی است (تمام آثارش در نفی توسل، نفی شفاعت و نفی امامت منطبق بر دیدگاه وهابی است) خودش برخلاف گفته خودش با دلبستگی های روحی سراغ قرآن می رود و قرآن را تبیین می کند و می گوید منظور از امامت نبوت است و این نکته نیز قابل ذکر است با اینکه ایشان طرفدار نظریه قابل فهم بودن قرآن برای همه است و اینکه قرآن نیاز به مبین ندارد خودشان برخلاف نظرشان تفسیر قرآنی تحت عنوان بیان معانی در کلام ربانی نوشته اند. ✔️و اما با بررسی آیه شریفه می بینیم که حضرت ابراهیم می‌فرماید خدایا این مقام را به ذریه من هم می دهی. این یعنی حضرت ابراهیم در سنین پیری به مقام امامت رسیدند و ایشان قبل از مبتلا شدن، امام نبودند و فقط نبی بودند زیرا ایشان در جوانی فرزند نداشتند و در پیری صاحب فرزند شدند. ✅الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ ستایش خدای را که به من در زمان پیری دو فرزندم اسماعیل و اسحاق را عطا فرمود (و درخواست مرا اجابت کرد) که پروردگار من البته دعای بندگان را شنواست. (آیه 39 سوره مبارکه ابراهیم) ✔️ پس این مقام امامت جدای از مقام نبوت است و چون بعد از ابتلا به این مقام رسیده بودند پس حتما مقام امامت بالاتر از نبوت است زیرا قبل از ابتلا در جوانی به نبوت رسیده بودند و بعد از ابتلا امام شدند و آزمایش و امتحان برای رسیدن به مقام بالاتر است. ✅وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا و در این کتاب، [سرگذشتِ] ابراهیم را یاد کن، یقیناً او بسیار راستگو و پیامبر بود. ✅إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا آن گاه که به پدر [خوانده] اَش گفت: پدرم! چرا چیزی را که نمی‌شنود و نمی بیند و نمی تواند هیچ آسیب و گزندی را از تو برطرف کند، می پرستی!؟ (سوره مبارکه مریم آیه ۴۱ و ۴۲) 💠 آیه شریفه اشاره دارد که حضرت ابراهیم در جوانی به مقام نبوت رسیده بودند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/17 . 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
4⃣ از مفضّل‌بن‌عمر نقل است که از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه‌ی وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ سؤال کردم: «منظور از کلمات چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «آنها کلماتی است که آدم (علیه السلام) از خدا گرفت و توبه کرد و گفت: «خدایا به حقّ محمّد (علی (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن و حسین (علیها السلام)تو را قسم می‌دهم که توبه‌ی مرا قبول کنی»! و خدا که توّاب و رحیم است توبه‌ی او را پذیرفت». (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۲۷۶) 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/17 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
5⃣ وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً و ما با موسی سی شب وعده قرار دادیم و ده شب دیگر بر آن افزودیم تا آنکه زمان وعده پروردگارش به چهل شب تکمیل شد. (آیه 142 سوره اعراف) 💠 در آیه فوق به معنای و کامل تر شدن است. ✔️ آیه۱۲۴ سوره بقره می فرماید، خداوند حضرت ابراهیم را کرد، یعنی کرد با یک سری از کلماتی و سپس می فرماید فَأَتَمَّهُنَّ یعنی خداوند کلماتی را که حضرت ابراهیم با آنها مواجه شده بود را کامل کرد و تمام کرد. یعنی طبق آیات و روایات نام نه تن از ائمه (علیهم‌السلام) را به پنج تنی که حضرت آدم تلقی کرده بودند اضافه کردند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/17 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
6⃣ در روایات آمده است کلماتی که حضرت ابراهیم به آن مبتلا شد همان کلماتی است که توبه حضرت ادم به واسطه آنها پذیرفته شد با این تفاوت که حضرت آدم آن را کرد ولی حضرت ابراهیم با آن کلمات مواجه شد و مبتلا شد. حضرت آدم نام پنج تن از اهل بیت را کرد و حضرت ابراهیم نیز در ابتدا با نام پنج تن مواجه شد سپس خداوند فَأَتَمَّهُنَّ یعنی اضافه کرد به آن کلمات نه دیگر را از امام سجاد علیه السلام تا امام مهدی علیه السلام و اینجا بود که حضرت ابراهیم با حقیقت امامت مواجه شد و این نور و آتش امامت بر جان او مستولی شد و او را به تبدیل نمود. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/17 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
7⃣ دو دیدگاه افراطی و تفریطی پیرامون فهم قرآن کریم 🔹دیدگاه اول، دیدگاه افراطی: قرآن برای همه قابل فهم است و اگر کسی زبان عربی بداند یا به ترجمه قرآن مراجعه کند برای فهم قرآن کافیست و نیازی به تبیین و تفسیر ندارد. و نتیجه ی این دیدگاه عدم نیاز به روایات معصومین علیهم السلام برای فهم قرآن است. 🔹دیدگاه دو‌‌م، دیدگاه تفریطی: و منع تفسیر قرآن قرآن برای مردم قابل فهم نیست و برای افراد خاص یعنی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است. وظیفه ما در قبال قرآن، خواندن و تکریم آن است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
8⃣ 💠 مثال: آقای طباطبایی از طرفداران این دیدگاه بر خلاف نظر خودش که قرآن خودش قابل فهم است و نیاز به تفسیر ندارد مبنای خودش را زیر پا گذاشته و به تفسیر قرآن می پردازد و چون از قبل اعتقادی دارد مبنی بر اینکه نباید اهل بیت علیهم السلام را مبنا قرار دهیم، آیه۱۲۴ سوره مبارکه بقره را که جایگاهی برای اهل بیت علیهم السلام قرار می دهد بر خلاف روش خودش و بر خلاف ظاهر قرآن تفسیر می کند که اصطلاحا به این کار تفسیر به رای می گوییم. وی در آیه شریفه معنی امام را همان نبوت دانسته و معتقد است نبوت و امامت با حضرت محمد صلي الله عليه وآله وسلم خاتمه یافته است و قرآن و جامعه نیاز به مبینین الهی ندارد. 💠 بدین معناست که کسی خارج از قرآن باور و اعتقادی داشته باشد و بعد به گونه ای اعتقاد خود را به قرآن تحمیل کند. یعنی آیه ای پیدا کند و یا آیه را به گونه ای تفسیر و تبیین کند که نظر خودش اثبات شود و یا نظر خودش رد نشود. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
9⃣ 💠 این دیدگاه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز وجود داشت. از احادیث صحیحی است که در مجامع روایی اهل سنت نقل گردیده است. محتوای این خبر این چنین است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خبر از آینده ای نزدیک داده که شخصی بر اریکه ی قدرت تکیه خواهد زد وبا شعار«حسبنا کتاب الله»، به سنت نبوی صلی الله علیه وآله بی اعتنائی می ورزد. اگرچه این یک موضع سیاسی بوده و بعد از رحلت پیامبر در سقیفه بر حدیث استدلال کردند و گفتند که پیامبر فرموده است الائمة من قریش و بر این مبنا سعد ابن عباده را که انصار با او بیعت کرده بودند کنار زدند. این دیدگاه در طول تاریخ به بعضی از و نیز نسبت داده شده و در و نیز شکل گرفته و گسترش پیدا کرده است. علت رشد در این دو مرکز مقابله با جریان شدید (سلفیون) بود که به شدت به تجمد داشتند و اهل تفسیر و تحلیل نبودند و می گفتند هر چه ظاهر روایات گفت باید به همان توجه کنیم. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
9⃣ 💠 این دیدگاه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز وجود داشت. از احادیث صحیحی است که در مجامع روایی اهل سنت نقل گردیده است. محتوای این خبر این چنین است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خبر از آینده ای نزدیک داده که شخصی بر اریکه ی قدرت تکیه خواهد زد وبا شعار«حسبنا کتاب الله»، به سنت نبوی صلی الله علیه وآله بی اعتنائی می ورزد. اگرچه این یک موضع سیاسی بوده و بعد از رحلت پیامبر در سقیفه بر حدیث استدلال کردند و گفتند که پیامبر فرموده است الائمة من قریش و بر این مبنا سعد ابن عباده را که انصار با او بیعت کرده بودند کنار زدند. این دیدگاه در طول تاریخ به بعضی از و نیز نسبت داده شده و در و نیز شکل گرفته و گسترش پیدا کرده است. علت رشد در این دو مرکز مقابله با جریان شدید (سلفیون) بود که به شدت به تجمد داشتند و اهل تفسیر و تحلیل نبودند و می گفتند هر چه ظاهر روایات گفت باید به همان توجه کنیم. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
0⃣1⃣ 💠 علت پیدایش جریان نیز مقابله با جریانی بود که تقریبا بودند و قرآن و دین را بسیار آزاد تفسیر و تبیین می کردند و به جریان معروف شده بودند و خلفا نیز از آنان حمایت می کردند. و در حقیقت جریانی بود در برابر حقیقت اهل بیت علیهم السلام، چون با بیان بسیار علمی و منطقی قرآن و دین را تبیین می کردند. جریان بعد از مدتی نتوانستند به لوازم عقل گرایی پایبند باشد چون این‌گونه آزاد گذاشتن تفسیر و عقل گرایی باعث می شود برداشت از قرآن و دین به شکل‌های مختلف صورت بگیرد مگر آنکه جریانی که قدرت در دست اوست به لحاظ علمی و عقلی چنان دست برتر داشته باشد که بتواند همه ی را پاسخ دهد و از جلوگیری کند و بدین شکل جریان حق را بر اساس عقل پیش ببرد و بنی عباس که این روش را پیش گرفته بودند بدلیل نداشتن نتوانستند مدیریت کنند و مکاتب و دیدگاه های فراوانی در تفسیر و تبیین دین و احکام بوجود آمد و در نتیجه حکومت برای کنترل اوضاع با سرنیزه به تدبیر امور پرداخت و با چند عالم درباری انتخاب شده را در راس امور قرار داد و هر چه آنان می گفتند بقیه هم باید تبعیت می کردند. در حالی که در شیعه یک مکتب وجود داشت آن هم مکتب و دیدگاه اهل بیت. در نهایت با وجود همه ی کنترل ها و تلاش ها برای جریان عقل گرایی ظاهری در زمان متوکل به این نتیجه رسیدند که تغییر رویه دهند و گفتند از این به بعد تفکر و تعقل ممنوع و هرچه حدیث می گوید باید به آن مراجعه کرد و به اصطلاح رشد کردند و احمد بن حنبل در راس قرار گرفت و قوت گرفت و متون حدیثی چون صحیح بخاری و مسلم و ...به نگارش درآمد و این حدیث گرایی به شدت در اوج گرفت. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
1⃣1⃣ 💠 دیدگاه در دوره معاصر برای روشنفکران خیلی خوشایند نبود زیرا آنان می دیدند که بسیاری از احادیثی که وجود دارد مخالف است و می گفتند چرا باید به این تفاوت ها تجمد داشته باشیم در حالی که جریان همین را می گفت و معتقد بود که ما باید برگردیم به قرآن و سلف صالح و ببینیم آنها چه می گویند و الان تفاسیر از قرآن و دین منحرف شده است ولی معاصرین و روشنفکران می گفتند که حرفهای سلف صالح ضد و نقیض است و در تضاد با عقل است و در اینجا بود که یک جریانی در صورت گرفت که می گفتند ما برای اینکه دین را احیا بکنیم باید به اصل دین و روایات برگردیم و احادیث و روایات را منتقدانه بررسی کنیم یعنی اگر باعقل هم خوانی داشت بپذیریم و در غیر این صورت کنار بگذاریم و قوی بودن سند و موثق بودن راوی و غیره را نباید ملاک پذیرش حدیث قرار بدهیم بلکه است و و از جمله احادیثی که کنار گذاشتند بود زیرا علت عقب افتادگی امت اسلامی را اعتقاد به مهدویت می دانستند زیرا در نظر آنان معتقدین به مهدویت هیچ تلاشی نمی کنند و فقط منتظر ظهور حضرت مهدی علیه السلام هستند و قابل ذکر است که در این دوره جریان بسیار قدرتمند بودند و بر الازهر و عربستان حاکم بودند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
2⃣1⃣ 💠 پس از مدتی دوباره در مصر جریانی شکل گرفت به نام که معتقد بودند حال که علم انقدر پیشرفت کرده پس حتما ما از و بیشتر نسبت به قرآن و دین فهم و درک داریم و دیگر نیازی به نداریم و بعد از این جریان در نیز به شکل قویتری صورت گرفت. این مکتب در مصر با نام‌ اهل القرآن شکل گرفت و در هند نیز با نام . و اعتقاد بر قرآن بسندگی داشتند و اینکه قرآن برای همه قابل فهم است. و به همین دلیل برداشت های مختلفی از قرآن صورت گرفت و اختلاف عملکرد بین شان بوجود آمد. و چون هر کسی به یک شکل احکام و قواعد را برداشت می کرد و نیز نبود که در برداشت های اشتباه قانع و آگاهشان کند در بینشان _تفرقه بوجود آمد و هر کدام به جریانی تمایل پیدا کردند. ✔️در نیز جریانی که شکل گرفت بود که قویی داشتند مانند آقای مصطفی طباطبایی ولی در صورت نیاز به حدیث دیدگاه خویش را انکار می کردند و به احادیث شیعه و سنی رجوع می کردند و در ظاهر خود را می دانستند. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313
هدایت شده از بینات
دیدگاه دوم: 3⃣1⃣ 💠 حامیان این دیدگاه معتقدند قرآن اصلا قابل فهم نیست و تفسیر را ممنوع می دانستند. این دیدگاه هم در و هم در وجود دارد؛ ولی بصورت جدی بحث درون شیعی هست، بخاطر روایاتی که در این زمینه هست و همچنین بعضی از استدلال هایی که می آورند می گویند فقط باید روایت و حدیث را مبنای تفسیر قرار داد. در اهل سنت بویژه قدمایشان این دیدگاه وجود دارد، بخصوص در دوره ی احمد حنبل و قبل از او برخی قائل به این دیدگاه بودند. در شیعه هم اغلب یا این دیدگاه را داشتند. شیخ حر عاملی صاحب وسائل الشیعه به این مطلب تصریح کرده است که قرآن را نباید مستقیم استفاده کرد بلکه باید از روایات بهره گرفت. استرآبادی نیز که معروف به رئیس اخباریون است قائل به این نظریه است. در بین علمای ما که قائل به این مسئله هستند، تفاوتهایی وجود دارد و همه ی آنها روی این که تمام قرآن باید با حدیث تبیین شود دگم نیستند و عمدتا در مورد ظواهر این عقیده را دارند که باید با حدیث تبیین شوند. البته حدیث بسندگی شامل دو جریان است یک جریان، جریان به اصطلاح است که می گوید اساسا منبع دین، روایات است و ما فقط از روایات باید دین را استخراج کنیم. و جریان دیگر است یعنی یک آیه را می خواهیم تفسیر کنیم حتما باید به روایات مراجعه کنیم. و البته بنظر می آید این جریان در برابر جریان قرآن بسندگی اهل سنت و عقل گرایی که اعتقاد داشتند همه چیز با عقل قابل درک است، شکل گرفته است. و در نهایت این دیدگاه می گوید قرآن با عقل ها فهمیده نمی شود و باید به روایات مراجعه کرد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/8/24 💯 @bayyenat313