11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خاطره جالب مهران رجبی از طلبه شدنش!
https://eitaa.com/Bayynat
🔸تکذیب خبر شهادت سردار حاجی زاده توسط یک منبع آگاه در هوافضای سپاه
🔹یک منبع آگاه در نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، گفت:
هیچ اتفاقی برای سردار حاجی زاده رخ نداده و خبر شهادت وی کذب است.
🔺گفتنی است از بامداد امروز شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه خبری در فضای مجازی مبنی بر شهادت سردار حاجی زاده توسط برخی رسانههای خارجی به خصوص رسانههای ضد انقلاب منتشر شده بود.
https://eitaa.com/Bayynat
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ این کارت جادویی به هر شکلی که بخواهید درمیآید، فقط باید کمی خیسش کنید!
جالبه!
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐒یک آزمایش ساده، برای فهمیدن تاثیر تبعیض بر رفتار
🐒به میمون سمت راستی انگور داده میشه و به میمون سمت چپی خیار!
🐒واکنش میمونی که خیار میگیره جالبه! 😂
https://eitaa.com/Bayynat
⭕️ فرمانده نیروی دریایی سپاه: نمیپذیریم که لنجهای صیادی ما مورد بازرسی آمریکاییها قرار بگیرند
🔸سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه:
🔹اگر گفتیم آمریکاییها از منطقه بروند، چون با رفتن آنها، منطقه عاری از مشکلات و امنیت در خلیج فارس برقرار خواهد شد.
🔹از آنجا که منطقه خلیج فارس خانه ماست، ما دنبال آتشافروزی در خانه خودمان نیستیم، ولی ما نمیپذیریم که لنجهای صیادی ما مورد بازرسی آمریکاییها قرار بگیرند و بالگردهای آمریکاییها در منطقه سکوهای نفتی ما پرواز کنند، نمیپذیریم که به حقوق ما دهانکجی شود.
https://eitaa.com/Bayynat
🔹طویل ترین مقبره دنیا در کشور عمان قرار دارد!
این مقبره طویل، متعلق به #عمران_نبی، یکی از پیامبران الهی با عرض 80 سانتی متر عرض و 30 متر طول میباشد!
https://eitaa.com/Bayynat
(http://i.fahares.com/axnegar/CGLXOIYbMmraPp/8484179.jpg) این داستان دو انگشتم است که برای دموکراسی بریده شد!
در بهار سال ۲۰۱۴ رای دادم. به دکتر اشرفغنی هم رای دادم. فردای آن روز اراده کردم که بیایم کابل و آمادگی کانکور فراگیرم. پدرم اصرار کرد که نروم، لااقل تا رنگ انگشتم پاک نشده سفر نکنم زیرا من از ولسوالی قرهباغ ولایت غزنی هستم و مسیر راه زیر حاکمیت طالبان است همیشه ولی با این دیدگاه که طالبان به رایدهندگان کاری ندارند، پدرم را قانع کردم. صبح وقت حرکت کردیم. از چهار نفر سرنشین یک زن و سه مرد فقط من رای داده بودم. وقتی از پهنهی خونبار دشت قرهباغ گذشتیم، نا رسیده به بازار قرهباغ، طالبان زنجیر زده بودند و تمام ماشینها را بازرسی میکردند. ماشین ما را نیز توقف داد. یک به یک دستان مارا به وارسی گرفت. مرا که نوک انگشت شهادتم رنگ داشت و اندکی هم شتک کرده بود روی انگشت وسطیام، از بقیه جدا کرد. تعداد طالبان چهار نفر بود، با ریشهای بلند و موهای روغن زده. دو مرد میانسال دیگر را هم سوا کرده بودند که نمیدانستم کیاند و از کجاییند. طالبان، به خواهش و التماس هیچکس حتی آن خانم همراه هم اهمیت ندادند و بقیه را با لت و کوب از ما دور کردند.
اگر کوتاهتر شرح دهم، مارا چشم بسته در یک روستای دور برد. هرچه توانست لت کرد و شب تمام را غذا نداد. فکر میکردیم مارا به قتل میرساند، ولی با آغاز صبح، انفرادی مارا به مسجد انتقال داد. روز بدی بود، خاطرات گزندهای که تا روز مرگ فراموشم نمیشود. یادم هست که در گوشه مسجد یک طالب پیر با لباس سفید نشسته بود که ادعای داکتری داشت. دو طالب به جبر مرا جلو آن پیر مرد خم کرد و گفت هیچ فکر احمقانهای نکنم. داکتر یک چاقو دسته چوبی و اندکی مواد و باند زخم پیش خود داشت. وقتی دستم را یکی از آن دو سرباز طالب محکم گرفت، فهمیدم چه کار میکند، به چه سرنوشتی دچار شدهام و قرار است چگونه فارغ شوم. داکتر پوزخند زد و به زبان فارسی که خیلی لهجه مضحک داشت، پرسید:«به کی رای داده بودی؟»
چیزی نگفتم. طالبی که بالای سرم ایستاده بود، با قنداق به گردنم کوبید و به پشتو گفت، جواب بتی. گفتم:« اشرفغنی»
طالب پیر بلند خدید و گفت:«اشرفغنی بیاید نجاتت بدهد!»
چیزی نگفت و بدون هیچ واسطهی کرختی یا تسکین کننده درد، با چاقو انگشت شهادتم را از بند دوم برید، از حال رفتم، ولی فهمیدم که بند اول انگشت وسطیام را نیز به خاطر یک چکه رنگ برید و دور انداخت.
وقتی به هوش آمدم در مسیر راه قرهباغ جاغوری قرار داشتم، با دو انگشت بریده که روی بانداژ سفید لختههای خون خشکیده بود...
این داستان تخیلی نیست. زندگی و سرگذشت واقعی من از یک بار رای دادن است. من در تمام مدت پنج سال، هیچگاه کسی را بهخاطر این اتفاق سرزنش نکردم. به دکتر غنی احترام مضاعف گذاشتم و هرگز برایش نقد غیر منطقی سرهم نکردم. او پنج سال ریسجمهور ما بود، کارکردهای مثبتش قابل ستایش است و کوتاهیهای سیاسیاش شاید غیر قابل توجیه باشد. نه او را دشنام میدهم و نه از کسی تقاضای هزینه دو انگشت از دسترفتهام را دارم.
ولی با تمام این احوال، بهخاطر مسئولیت ملی و دموکراتیک خود، امروز دوباره رفتم و رای دادم. اینکه به چهکسی رای دادم بحثش جدا. اما اگر طالبها دستم را هم ببرند، از این حق مسلم خود کوتاهی نخواهم کرد. زیرا به دیدگاه من، رای دادن همیشه به معنای پیروز کردن یک کاندید نیست، بلکه نشان دهنده سلیقه و درک سیاسی یک شهروند میباشد. وقتی فلان نامزد صدهزار رای میگیرد، مفهومش این است که یک لک نفر شبیه او فکر میکنند و...
رای ندادن به اندیشه من قابل توجیه نیست، ولو که انتخابات از سوی خارجیها سازماندهی شود یا ملغمات دیگر. هر کاندید آیینه تمام کسانیست که به او رای دادهاند. رای دادن ثابت ساختن وجود خویشتن است در مقابل زندگی سیاسی و شهروندی.
راستش، این خاطره مرا رنج میدهد؛ دیگر آدم سالم نیستم، از اکادمی نظامی بهخاطر نقص عضو طرد شدم، تایپ کردن برایم دشوار است و از هر جهت روحی و جسمی آدم قبل از این حادثه نیستم؛ اما آزادی برای مردمم، هموطنم، رفیقم، همکارانم و.. قشنگ است، این مرا تسکین میکند.
با حرمت
✍️خشنود خرمی
https://eitaa.com/Bayynat
9.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
بگو یا علی
https://eitaa.com/Bayynat
@dars_akhlaq (9).mp3
5.64M
♦️ صوت و شرح دعای روز #نهم ماه مبارک رمضان
⬅️ با صدای قاسم موسوی قهار
⬅️ و شرح آیت الله #مجتهدی تهرانی (ره)
https://eitaa.com/Bayynat