📸 گل بریزید برای قاسمم...
عکسهای محمدحسن اصلانی از هیأت «احلی من العسل» در گلزار شهدای تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مظلوم تر از همه
رئیسی: دولت هرگز درگیر حاشیهها نخواهد شد
🔹همگرایی همه ارکان نظام، پیشنیاز غلبه بر مشکلات مزمن و ساختاری کشور است. همراهی مجلس، شرط توفیق برنامهها و سیاستهای دولت است.
🔹دولت مردمی هرگز درگیر حاشیهها نخواهد شد. دولت مردمی حسرت این را که دولت و مجلس به جای پرداختن به کار مردم گرفتار حاشیه شوند، به دل بدخواهان خواهد گذاشت.
🔹در دور دوم سفرهای استانی، برنامههای مفصلی برای توسعه و پیشرفت استانها طراحی خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اجتماع شیرخوارگان حسینی در حرم امام رضا
4_6005620931404237897.mp3
5.64M
🎙 نوحه دیشب میثم مطیعی برای دختران
▪️چه فرقی داره، پسر با دختر
▪️تو دل عالم شور حرم هست
▪️عاشقای مکتبی ِحسینیم
▪️دخترای زینبی حسینیم
قیلم امام حسین.mp3
2.25M
🎙کل یوم عاشورا یعنی چه
بیانات امام خمینی و شهید قاسم سلیمانی درباره عظمت قیام سیدالشهدا علیهالسلام
آورد آبی ۶ میلیارد متر مکعبی سیلاب برای کشور
🔹بر اساس آمار ارائه شده از شرکت مدیریت منابع آب ایران، بارشهای سیلآسای اخیر تا ۱۰ مرداد زمینه آورد آبی ۶۰۱۵ میلیون متر مکعبی را برای کشور فراهم کرده است. بیشترین تأثیر در افزایش ورودیهای سیلاب اخیر، در سدهای استان سیستانوبلوچستان و هرمزگان رخ داده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی نفر اول کنکور ریاضی هم از درسخواندن ناامید میشود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نوحه ترکی مداح نوجوان در رثای حضرت قاسم در حسینیه معلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حالوهوای کربلای معلی در شبهای محرم
خلبانان ایرانی در روسیه چه میکنند ؟!
آیا زمان استراحت جنگنده های محبوب F14 و F4 ایران فرا رسیده است ؟
در حالیکه جهان چشم انتظار پاسخ چین به رفتار دخالت آمیز و تشنج آفرین کودکانه خانم نانسی پلوسی در بازدید بی دلیل از تایوان میباشد ، اما در غرب قاره پهناور ، خبرها از اعزام گروهی از زبده ترین خلبانان و تکنسینهای ایرانی به روسیه برای آموزش جنگنده فوق مدرن و نسل ۴/۵ ، سوخو ۳۵ میباشد !
گویا روسیه حاضر شده در مقابل پهپادهای پیشرفته ایرانی ، بهترین جنگنده خود را به ایران تحویل دهد !
سوخو ۳۵ ازپیشرفته ترین جنگنده های جهان است که در تواناییها ، قادر به شناسایی دشمن در برد حیرت انگیز ۴۰۰ کیلومتر ! میباشد .
این پرنده بینظیر قادر به جنگ هوایی و شناسایی و هم جنگ زمینی و بمباران شدید زمینی با شناسایی ۳۰ هدف و حمله به ۸ هدف و انهدام آنها میباشد !
و این یعنی اینکه ایران از روی بوشهر و بندرعباس ، بدون ورود حتی به خلیج فارس ، قادر به انهدام تمام فرودگاهها و جنگنده های امارات بوده و اکثر پایگاههای آمریکا در منطقه در تیر رس هوایی ما قرار میگیرد ،مسئولیتی که تا کنون بر عهده موشکهای دوربرد ایرانی بود ...
با پرواز این پرنده بر روی آبادان و اروند رود ، تمامی جنگنده های F15 , F16 عربستان به محض رسیدن به کویت و حتی داخل مرزهای خود عربستان تا ۳۰۰ کیلومتر ، قابل شناسایی میباشند و بنا به ادعای چینیها که اولین کشور دریافت کننده ۱۲ فروند ( با تضمین عدم مهندسی معکوس ) هستند ،این جنگنده در نبرد هوایی پا به پای پیشرفته ترین جنگنده حال حاضر ناتو یعنی F35 خواهد جنگید و موفق هم خواهد شد !
به نظر نگارنده ، این تصمیم استراتژیک که قطعا دستاورد ملاقات ۲/۵ ساعته دو رهبر ایران وروسیه طی دو هفته گذشته میباشد و به سرعت عملیاتی شده است ، با ورود این سری از جنگنده ها و نشستن تعدادی از باهوشترین خلبانان جهان یعنی ایرانیها پشت آن ، دیگر خلبانان سعودی قادر به تمسخر F4 های فرسوده و ۵۲ ساله ایران نباشند و میدانند که آسمان منطقه دیگر هرگز برای آنان امن نخواهد بود !!
*حیوان جلال چیست؟*
علامه حلی در تحریر الاحکام الشرعیه می نویسد:
حیوان حلالگوشتی که به خوردن مدفوع انسان (عَذَره) عادت کرده است، نجاستخوار و یا جَلّاله نامیده میشود.
بنابر نظر فقها حیوان نجاست خوار، گوشت، شیر، تخم مرغ آن نجس و غیر قابل مصرف است. حتی علاوه بر مواد دفعی آن، عرقش هم نجس است و اگر دست تر به آن بخورد باید تطهیر شود.
نکات ظریفی در صحبت های رهبری وجود دارد که افرادی که مانند حیوان نجاست خوار عادت به خوردن بیت المال می کنند در جامعه حکم حیوان جلال را دارند یعنی از نظر اجتماعی موارد ذیل بر آنها صدق می کند:
۱. نجس اجتماعی هستند و نباید به آنها نزدیک شد. نباید پول آنها در سرمایه گذاری مشترک هزینه شود. زیرا سرمایه طرف مقابل را هم نجس می کند.
۲. به اینکار عادت کرده اند و به این سادگی نمی شود سرشان را از آخور مال حرام بیرون کشید.
۳. خروجی کار آنها نجس است چون نباید انتظار داشت آدم نجس و پلید فعل پاک و پسندیده از او صادر شود، پس نباید آنها را در مصادر امور گذاشت؛ زیرا جامعه را به لجن می کشلنند و به قول رهبر انقلاب اغوا می کنند.
۴. باید آنها را در هر پست و مقامی هستند از کار برکنار و افسار کرد و ضمن اینکه بیت المال از حلقوم آنها بیرون کشیده می شود، به زور آنها را از حرام خواری مانع شد تا دست از عمل زشت خود بردارند و پاک شوند. (مانند شتر نجاست خوار که ۴۰ روز باید آن را مهار کرد(استبراء کرد) تا پاک شود. یا گاو ۲۰ روز، گوسفند ۱۰ روز، مرغ ۳ روز و...)
۵. به جامعه معرفی شوند تا مردم آنها را بشناسند و به آنها نزدیک نشوند.
اما آیا در کشور ما اینگونه است❓
متاسفانه جلال ها مانند موریانه همه جا نفوذ کرده اند و مشغول بلعیدن مال مردم هستند. برخی از آنها به کم هم راضی نیستند و به کمتر از هزار میلیارد قانع نمی شوند.
لذا مردم انتظار دارند در یک اقدام انقلابی تمام حیوان های حرام خوار جامعه در هر پست و مقامی و حسب و نسبی و... معرفی و از مسند مدیریت کنار زده و محاکمه شوند.
⭕ از دست مهدی نصیری!
🖋️سیدحمید مشتاقی نیا
چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۱
▪️مهدی نصیری: تغییر کرده ام
🔹 هنوز هم فکر نکنم نویسنده ای پیدا شود که رکورد احضاریه های قضایی اش به پای مهدی نصیری برسد؛ آن زمان که کیهان را می چرخاند. طلبه ای جوان بود و جسور. البته دامغانی های مقیم بیت هوایش را داشتند.
اواسط دهه هفتاد اما نشریه صبح، آب خنکی بود انگار روی عطش بچه های حزب الله که دلشان سوخته بود از دست تکنوکرات های ریشوی یقه سفید و علیه السلام کارگزارانی نظام اسلامی. آن موقع از فائزه هاشمی هم که ایراد میگرفتی عده ای از همین مسجدی های پاسدار و اطلاعاتی یا پادوی امام جمعه، جلویت در می آمدند که مگر مملکت صاحاب ندارد؟ آنقدر آن بالا هستند آدمهای دلسوزتر از ما که لازم باشد خودشان امور را اصلاح میکنند! انتقاد از هاشمی رفسنجانی که دشمنی با پیغمبر(ص) تلقی میشد. فضای الان را با آن موقع قیاس نکنید. خانه پرش این است به شما بگویند بی بصیرت انحرافی غیر انقلابی وحدت شکن! آنموقع اینقدر اوضاع شیک و مامانی نبود.
مهدی نصیری اما جسور بود و حرف دل بچه های بسیج و حزب الله را بی واهمه فریاد میزد. صبح نصیری با پیام دانشجوی طبرزدی و بعدها شلمچه ده نمکی هم قابل قیاس نیست. نصیری دغدغه فراموشی مبانی اسلام و انقلاب را داشت تلاشش بر این بود که فراتر از جاذبه های ژورنالیسم، اندیشه اصیل انقلاب را که زیر شنی تانکهای بی رحم توسعه و مدرنیسم در حال له شدن بودن احیا نماید. حسن رحیم پور ازغدی را اصلا اول بار او رسانه ای کرد. در صفحه ای سیاه و سفید و محاسن پر پشت و سیاه رحیم پور، از تصویر چهره اش فقط دوتا چشم و ابرو در ذهنمان نقش می بست و حرفهایی زیبا برآمده از نهج البلاغه علی علیه السلام. حیدر رحیم پور را هم، حمید مولانا، شهریار زرشناس و دکتر گلشنی و خیلی دیگر از صاحبان فکر و اندیشه در بستر هفته نامه و بعدها ماهنامه صبح به نسل جوان معرفی شدند.
برای ما بچه بسیجیهای دبیرستانی دردمند که اصلا مهدی نصیری در حد یک قهرمان و الگو مطرح بود. بعدها که فضای مجازی بوجود آمد در وبلاگ حمید رسایی تصویر مشترکش با نصیری را دیدم که او نیز از وی بعنوان قهرمان و خط شکن انقلابی سالهای پایانی دهه هفتاد نام برد. از ده نمکی هم شنیدم که چقدر برای قلم فاخر و شجاع نصیری احترام قائل بود. میشود گفت بسیاری از فعالین رسانه ای دهه هشتاد انقلاب متأثر از سیاق مبارزاتی مهدی نصیری بودند.
چپ ها نصیری را راست میدانستند که بیراه نبود. تعلق خاطرش در 76 نسبت به ناطق عبیان شد؛ اما بجاست ادعا کنم دیدگاهش لااقل در سیاست خارجی، نزدیک به چپ سنتی و انقلابی مرحوم محتشمی بود و حامی سرسخت تفکر صدور انقلاب.
رشته های فکری عبدالکریم سروش را اصلا همین مهدی نصیری با مطالب پی در پی و انتشار یک ویژه نامه تخصصی پنبه کرد و رفت.
بساط غرضی و زنگنه را او فرستاد هوا. سر جریان غرضی محاکمه شد و از اتهام نشر اکاذیب تبرئه گردید. تنها بخاطر انتشار کاریکاتوری از همشهری خوب ما، مازیار بیژنی به جرم توهین محکوم شد. زنگنه وزیر نیرو بود. اصلا شکایتی نکرد. وزیر نفت شد. باز هم نصیری اسنادی رو کرد. زنگنه هم به روی مبارک نیاورد. نصیری یکبار با عصبانیت نوشت وقتی من از اتهام نشر اکاذیب علیه غرضی مبرا شناخته میشوم یعنی آنچه از تخلفاتش افشا کرده ام راست بوده پس چرا کسی یقه وزیر را نمی گیرد؟ چرا اینهمه افشاگری مستند که درباره زنگنه در وزارت نیروی هاشمی و نفت خاتمی انجام دادم رسیدگی نشد؛ لااقل یکنفر یقه خود مرا بگیرد شاید دروغ گفته باشم...!
بماند که شورای بیدار نگهبان امثال غرضی و روحانی را برای تصدی ریاست جمهوری، حائز صلاحیت هم تشخیص داد.
بعد از این ماجراها احساس کردم انگیزه نصیری برای فعالیت مطبوعاتی کم شده. این عرصه را بوسید و رفت. مدتی با حمایت دامغانی های مقیم بیت برای ائمه جمعه کشور بولتن تحلیل سیاسی مینوشت. مدتی هم در یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس (اگر اشتباه نکنم امارات) دفتری به او دادند تا اموری مربوط به جنبش های اسلامی را پیگیر باشد. مدتی هم او را در قم و اطراف حرم میدیدم که در دروس خارج فقه شرکت میکند. بی آنکه بشناسد سلام و علیک گرمی داشتیم.
https://chat.whatsapp.com/HTBf0NHU8HWGytstdvCHa8
همان اواخر دهه هفتاد متن جلسه پرسش و پاسخ او با دانشجویان را می خواندم که نکته ای نظرم را به خود جلب کرد. نصیری اصرار داشت ثابت کند هر آنچه که محصول و دستاورد تمدن غرب محسوب میشود منافی فرهنگ و سبک حیات دینی است و باید طرد شود. یکی پرسید خودت چرا نشریه منتشر میکنی؟ استفاده از دستگاه چاپ، روی آوردن به محصول و قرار گرفتن ذیل آوردگاه تمدنی غرب نیست؟
جواب نصیری تامل برانگیز بود: ما چاره ای جز این نداریم! واقعیت جهان ما را به اینجا رسانده که برای مبارزه با تمدن غرب از محصولات صنعتی غرب استفاده کنیم!!
مرد حساب! وقتی میدانی در خیلی از موارد نمیشود بدون
محصولات و آثار صنعت و علم و هنر و تمدن غرب زندگی کرد- کما اینکه غرب هم در خیلی از زمینه ها مرهون تمدن و دانش اسلام و شرق است- چه اصراری داری که منع و طرد را تنها راه حل نجات معرفی کنی؟
پاسخ نصیری را قیاس کردم با دیدگاه سید مرتضی آوینی. آوینی هم به شکل کلی با مدرنیسم مخالف بود و فرآورده ای فکری و عملی جهان غرب را ناسازگار با جوامع و نگاه شرقی و اسلامی می دانست؛ اما به جای توصیه به طرد ابداعات غرب، تغییر ماهیت و انطباق آن با فرهنگ خودی را بهترین راهکار میدانست. مثالی هم درباره تفاوت تئاتر و تعزیه داشت.
شما باشید و عقل خودتان، حرف آوینی عمق و حقیقت بالاتری دارد یا نگاه بی حاصل و ناممکن مهدی نصیری؟ شما بروید پیش پزشک، بهترین داروی دنیا را برای شما تجویز کند؛ اما وقتی می دانید این دارو هیچ جا پیدا نمیشود آن پزشک را می ستایید یا در هوش و ذکاوتش دچار تردید میشوید؟
از این نقطه به بعد در بضاعت فکری نصیری دچار شبهه شدم. دقت کنید شناخت مبانی و علاقه به اندیشه، لزوما نشانه اندیشمند بودن فرد نیست. این نقص بزرگی است که بعدها نیز در بسیاری از اظهارنظرهای نصیری و برداشتهای مغالطه آلود از معانی بعضی آیات و روایات –چه زمانیکه اینطرفی بود چه وقتی که رفت آنطرف- نیز شاهد بودم. حالا فرض کنید یکی توان و نبوغ لازم را برای تحلیل داده ها نداشته باشد که هیچ، با ذوق ژورنالیستی بخواهد برداشت های سطحی خود را هم تکثیر نماید.
کلام طولانی شد.
مدتی است که صحبتها و مطالب مهدی نصیری، سوژه غیر خودی ها شده و دل بچه های انقلابی را به درد می آورد. کلیت حرفهایش را من هم قبول دارم که نظام نتوانسته مطابق با شعارهایش پیش رفته و فاصله شگرفی با اسلام حقیقی دارد؛ اما خرد حکم میکند همین جمهوری نصفه و نیمه اسلامی را سر دست بگیریم و قدر بدانیم. نه اینکه بچگی کنیم و چون به خیلی از اهداف نرسیدیم همین میزان راه طی شده را هم برگردیم و عقب نشینی کنیم.
یکبار بی پروا نوشتم از نظر من این حکومت شبه جمهوری و شبه اسلامی است و اصلا جمهوری اسلامی محقق نشده؛ اما عقل و انصاف حکم میکند یک تار موی همین حکومت شبه جمهوری شبه اسلامی را به سر تا پای همه مکاتب مادی و من در آوردی عالم نفروشیم. اگر دیوارهای خانه ای را بالا بردیم و هنوز نتوانستیم در و پنجره اش را کامل کنیم راهش این است که همین مقدار ساخته شده را هم بر سر خود ویران کنیم؟
حتی اگر یقین داشته باشیم در عصر غیبت به حکومت صد در صد اسلامی نخواهیم رسید حکومت چهل درصد اسلامی هم بهتر از زیستن زیر یوغ کفر و فساد و الحاد و تباهی است.
اگر نمیتوانیم مجتهد خوبی باشیم لااقل مقلد خوبی باشیم و البته دین و نظام را ذیل رفتار و شخصیت افراد تعریف نکنیم. نظام اسلامی در برقراری عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی و اقتصادی و اموری چون ساختار قضایی، نظام وظیفه عمومی و... با آموزه ها و احکام دین فاصله دارد که به لطف خدا و گفتمان سازی از مفاهیم دینی و مطالبه گری میتوان قدم به قدم راههای ناپیموده را درنوردید و صد البته که دستاوردهای مادی و معنوی فعلی را هم نمیتوان نادیده گرفت.
دیروز شبهه ای دیدم از نصیری درباره نظام اسلامی و جنگ روسیه و اوکراین و پاسخ حجت الاسلام حمید رسایی به او که دست به دست می چرخید. بهانه ای شد این چند خط را بر زبان قلم جاری کنم.
دارد، مبلغی را پسانداز کند بعد صرف این وادی کند. گفت من خیلی تعجّب کردم، عظمت این زن من را شکست و من از او این وجه را گرفتم. وقتی گرفتم گفتم: سؤالی از شما دارم، گفت: بفرمایید.
🍁گفتم: شما در صندوق خانه گریه میکردید من گاهی صدای گریهی دیگری هم میشنیدم، این که بود؟ عروس شما است؟ دختر شما است؟ گفت: مگر در خواب به شما نگفتند خود ما هم میآییم در مجلس شرکت میکنیم؟ دیدم عجب زنی است، حتّی از خواب من هم خبر دارد. من خیلی مبهوت شده بودم.
لذا میبینید که این مجالس چنین مجالسی است. گفتم: خواهر، من سال آینده هم بیایم در اینجا روضه بخوانم؟ گفت: تشریف بیاورید. سال بعد رفتم و دیدم فوت کرده است. شما التفات بفرمایید رویای صادقه بوده که حتّی صدق آن در عالم خارج واقع شده است. بعد فرموده بودند: هر جا پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.
*🏴🤲🏻اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زهرا سلام الله علیها*
*🏴بِــسْــــــم اللــــــــهِ الْــرَّحْــــمـنِ الْـرَّحیــــــــــم*🏴
*✍🏻ماجرای خواب مرحوم آیت الله هستهای :*
🍁ایشان یک نقلی داشت و این نقل را ما که در کسوت نوکری آل الله (علیه الصّلاه و السّلام) هستیم باید بیشتر توجّه کنیم. میفرمود:
🍁من خیلی دوست داشتم که در عزای حضرت سیّد الشّهداء (سلام الله علیه) در مجلسی که مورد نظر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است شرکت داشته باشم. در آن جلسهای که مورد توجّه حضرت زهرا (صلوات الله علیها) است. لذا خیلی توسّل میکردند که به او بنمایاند کدام مجلس مورد توجّه حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. من خیلی به این موضوع مُلِح بودم، خیلی پافشاری میکردم.
🍁تا اینکه یک روزی، روز عصر اوّل محرّم بود و پیش از اینکه برای انجام وظیفه از مجلس خارج شوم استراحت میکردم، حضرت زهرا (صلوات الله علیها) را خواب دیدم. از حضرت (صلوات الله علیها) سؤال کردم که سیّدتی و مولاتی، این همه مجلس در عزای فرزند بزرگوار شما، سیّد الشّهداء (سلام الله علیه) وجود دارد، کدام یک از این مجالس مورد توجّه شما است؟
🏴 فرمودند: هر جایی که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آن مجلس را دوست داریم و به آن مجلس توجّه داریم.
🍁 من دوباره پرسیدم و غرض من این بود مجلس خاص الخاصّی که در نظر است میخواستم بدانم. لذا مجدّداً پرسیدم که یا سیّدتی و مولاتی، کدام یک از این مجالس بیشتر مورد توجّه شما است؟ مجدّداً در جواب همان را فرمودند، فرمودند: هر جایی که پرچم عزای حسین ما خورده شود ما آنجا را دوست داریم به آن هم توجّه داریم.
سه باره پرسیدم: سیّدتی و مولاتی، کدام یک بیشتر مورد توجّه شما است؟ باز فرمودند: هر جا که پرچم عزای حسین ما خورده باشد ما آنجا را دوست داریم و به آنجا توجّه داریم.
🍁امّا اینکه تو میپرسی – آدرس یک مجلسی را در سوهانپز خانه دادند، یک اسمی، تقریباً اسم رایجی بود، مثلاً منزل مؤمنه خانم، نه اینکه این باشد، به طور مثال – خود ما هم در این شرکت میکنیم، امّا هر جا که پرچم عزای حسین ما زده شود ما آنجا را دوست داریم، به آن توجّه داریم. مرحوم آقای هستهای گفته بود من وقتی از خواب بیدار شدم آدرس آنجا را گرفتم، آن محل را نمیشناختم. رفتم و راهنمایی شدم. وقتی به آن محل وارد شدم یک جوی آبی بود و میرفت، خانمی سر جوی آب نشسته بود، داشت استکان میشست. هنوز آن موقع در تهران لولهکشی نبود.
🍁آن اسم را که در خواب به من گفته بودند سؤال کردم، گفت: من هستم. گفتم: آیا شما مجلس روضه دارید؟ گفت: بله داریم. نشان داد، انتهای یک کوچهی بن بستی یک پرچم سیاهی زده بودند، این پرچم اینقدر کهنه شده بود سیاهی آن به سفیدی میزد. معلوم بود سالیان متمادی است این پرچم عزا اینجا زده میشود. گفتم: شما روضه خوان هم دارید؟ گفت: از کسی دعوت کرده بودیم، آمد و تصوّر کرد کسی نیست ناراحت شد و رفت.
🍁آقای هستهای یک سخنران معتبر بود، عالم بود، فروتنی کرد و گفت: اجازه میدهید من به اینجا بیایم برای شما روضه بخوانم؟ آن خانم استقبال کرد، گفت: بفرمایید. گفت من وقتی وارد این منزل شدم یک اتاق داشت، اینقدر این منزل محقّر بود من همان روز اوّل قصد قربت کردم که هیچ وجهی از اینجا نگیرم، با قربه الی الله بیایم و بروم. معلوم بود کسی که این روضه را گرفته فقیر است. یک صندوق خانهای داشت و چای هم میریخت از صندوق خانه میآورد، چند نفر از زنان همسایه هم میآمدند، یک موقع کسی نمیآمد یک بچّه میآمد چای را میآورد و میگذاشت. داخل صندوق خانه مینشست و گریه میکرد، صدای گریهی او بلند میشد. یک موقع صدای گریهی دیگری را هم میشنیدم. تا دهه تمام شد.
🍁جمعیّت زیادی هم نمیآمدند، چند نفر بودند. گاهی زنهایی بودند، گاهی کمتر، گاهی بیشتر، ولی روضه زنانه بود. من روی نیّتی که داشتم اصلاً نمیخواستم وجهی بگیرم، لذا وقتی روز آخر از منبر آمدم عجله کردم که اصلاً من را صدا نزند بخواهد وجهی بدهد. دیدم این زن در پشت سر من سرعت گرفت، مدام من را صدا میکرد. گفتم: ممنون هستم، خیر شما قبول، از شما به ما رسیده است. گفت: نه، شما باید این وجه را بگیرید. باز من اصرار کردم و او هم اصرار کرد.
🍁عاقبت به من گفت: من از شما رِندتر هستم. از این سخن او تعجّب کردم که یعنی چه من از شما رندتر هستم؟ گفتم: منظور شما چیست؟ گفت: من یک سال به منزل مردم میروم آنجا خدمتگزاری میکنم تا اینکه وجهی را فراهم کنم برای عزای سیّد الشّهداء (سلام الله علیه) صرف کنم. یک سال به منزل مردم میروم و خدمتکاری میکنم، حالا شما میخواهید این پول را از من نگیرید؟ نمیشود.
🍁مرحوم آقای هستهای گفت: من خیلی تعجّب کردم، فکر این را نمیکردم واقعاً کسی اینطور باشد. اصلاً عظمت این زن من را شکست که این زن چقدر باعظمت است. اگر کسی مبلغی دارد، پس اندازی دارد… به منزل مردم برود و خدمتکاری کند، با همهی سختی که این کار
یک عکس بسیار تلخ در حاشیه طرح کاشف پلیس آگاهی تهران
سارقانی که با زحمت پلیس دستگیر میشوند ولی خیالشون راحته که قانون خیلی کاریشون نداره و این طوری خیلی شاد و خوشحال به دوربین لبخند میزنن...
پلیس هم بارها اعلام کرده بیشتر قوانین برای برخورد با سارقان و اوباش و... بازدارنده نیست ...