637.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ استاد #رائفی_پور به مجید انصاری
جناب #انصاری سرلیست اصلاح طلبان!
هر چه سریعتر اموال و دارایی هایتان را شفاف کنید و #شفافیت_آراء_نمایندگان را نیز داوطلبانه بپذیرید
پیش از این سخنان عجیب دیگری از شما شنیده ایم که کذب محض بود
حتی به امام خمینی هم رحم نکردید
یا شفاف شوید و بمانید یا بروید سراغ بازی با نوه هایتان!
https://eitaa.com/Bayynat
🔶مدتی مرحوم شیخ مرتضی #انصاری به دزفول آمده بود و به امور شرعیه مردم رسیدگی می کرد.
.
🔶روزی دو نفر که با هم نزاعی داشتند، خدمت شیخ رسیده درخواست کردند به مرافعه آنها خاتمه دهند.
.
🔶شیخ فرمود: فردا برای حکم حاضر شوید.
.
🔶شبانه یکی از شخصیتهای شهر به شیخ پیغام داد که چون یکی از این دو با او نسبت دارد، استدعا دارد که از ایشان جانبداری کند.
.
🔶شیخ از این پیغام به قدری ناراحت شد که شبانه قصد هجرت از وطن خود نموده، چنین فرمود:
شهری که متنفذین آن در احکام شرعش مداخله میکنند، توقف در آن جا صلاح نباشد.
https://eitaa.com/Bayynat
✅حاج احمد #انصاری (فرزند آیت الله انصاری همدانی)می گوید:
🔻سید درویشی بود به نام سید علی و اهل سبزوار بود. یک روز آن درویش آمد سراغ بنده و شروع کرد از مکنونات و وضعیت من صحبت کردن که تو فرزند کی هستی و خودت اینطور هستی و غیره ...، من هرچه فکر میکردم، او فکر مرا می خواند و بیان می کرد!
🔹خواستم پیشنهاد کنم بیاید منزل ما، خودش فهمید و گفت:
🔻نه من نمی آیم چون پدر شما قدرت زیادی دارد و هرچه دارم از دستم می گیرد.
ایشان از قبل مکاتباتی با پدرم داشت و ابوی هم جواب میدادند.
🔹بعدها پدرم می فرمود:
🔻کسانی هستند که در اثر کوشش، زحمت و ذکرهای طولانی یک چیزهایی به ایشان می دهند، حتی ممکن است بتوانند تصرف در اشخاص بکنند، اما اینها موقت است، گول این حرف ها را نخور، اینها زودگذر است و تا لب گور بیشتر با آن ها نیست، شیفتهی اینها نشو.
https://eitaa.com/Bayynat
🔺دو متر چِلوار!
▫️حجت الاسلام شیخ مهدی #انصاری:
🔹صبح با #علامه_جعفری رفتیم نان بگیریم. یک نفر باربر آمد. بارش را بر زمین گذاشت و گفت: آقایان یکیتان کمک کند بارم را روی دوشم بگذارم.
🔸مرحوم جعفری رفت جلو بار را بلند کرد. پیرمرد سرش را خم کرد و گفت: یک مقدار بالاتر بگذارید که روی سر من قرار بگیرد.
▪️آقای جعفری گفت: سر تو هم که مثل من مو ندارد. این بار به سر شما فشار می آورد.
▫️باربر گفت: چه کنم که خدا برای من معیشت و دنیا را این طور خواسته...عیبی ندارد.
▪️آقای جعفری به او گفت بار را زمین را بگذار. سپس عمامه شان را از سر برداشتند و سر او گذاشتند و گفتند حالا بار را بذار روی سرت!
▫️باربر گفت: آقا این عمامه شماست.
▪️ایشان با آن لهجه آذری جواب داد: برو بابا جان! این دو متر چِلوار است عمامه کجا بود؟ خدا دل را اصلاح کند.
🌀من عمامهام را برداشتم به آقای جعفری دادم که سر ایشان بی عمامه نباشد.
🔻گفتند شما جوانید و این هوسها سراغ شما می آید. ما از این دوران گذشتیم و خدا هم به ما رحم کرد و تا پایانش هم به ما عنایت کند.
https://eitaa.com/Bayynat