eitaa logo
بیّنات
1.5هزار دنبال‌کننده
72.5هزار عکس
56.5هزار ویدیو
467 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار مطالب، "با لینک یا بدون لینک" با ذکر صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ را دیدم، خیلی ناراحت بود، پرسیدم چیزی شده؟ گفت: دیشب با بچه‌ها رفته بودیم شناسایی‌، هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشاالله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی‌ها تیراندازی کردند ما مجبور شدیم برگردیم. تازه فهمیدم نگران بازگرداندن هم‌رزمش بوده! هوا که تاریک شد، حرکت کرد و نیمه‌های شب برگشت، آن‌هم خوشحال و سرحال! مرتب داد می‌زد امدادگر، امدادگر ... سریع بیا، ماشاالله زنده است! بچه‌ها خوشحال شدند، مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب... ولی گوشه‌ای نشست و رفت توی فکر. رفتم پیش گفتم: چرا تو فکری؟ با مکث گفت: ماشالله وسط میدان مین افتاد، آن‌هم نزدیک سنگر عراقی‌ها امّا وقتی رفتم آن‌جا نبود، کمی عقب‌تر پیدایش کردم و در مکانی امن!!! بعدها ماشاالله ماجرا را این‌گونه توضیح داد: خون زیادی از من رفته بود و بی‌حس بودم. عراقی‌ها هم مطمئن بودند زنده نیستم. حال عجیبی داشتم، زیر لب فقط می‌گفتم یا ، هوا تاریک شده بود، جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم را به سختی باز کردم. مرا به آرامی بلند و از میدان مین خارج کرد و مرا به نقطه‌ای امن رساند. من دردی احساس نمی‌کردم. آن آقا کلی با من صحبت کردند، بعد فرمودند: کسی می‌آید و شما را نجات می‌دهد، او دوست ماست. لحظاتی بعد آمد. با همان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم. آن ، را دوست خودش معرفی کرد، خوشا به حالش. 🥀 📚 سلام بر ابراهیم، ص١١٧. https://eitaa.com/Bayynat