eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
66.5هزار عکس
51.4هزار ویدیو
445 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
خودتان را مسخره کرده‌اید یا هواداران‌تان را؟! ۸ بهمن ۹۸ ح‌ق: اگر باعث مرگ اولاد آدم شد، هیچ جای تعجب نیست! مظلومیت اصلاح‌طلبان را می‌گویم! خدایی که نه، ولی کدخدایی خیلی مظلوم و دور و مهجورند! قبل از هر انتخاباتی، زمین و زمان را پر می‌کنند با این گله که «آی مردم! چه نشسته‌اید؟ شورای نگهبان، نامزدهای ما را قلع و قمع کرد» و بعد اما مدعی می‌شوند که اقلا فاتح فلان‌ درصد کرسی‌ها شده‌اند! این هم جالب است‌ها! هم نامزدی برای رقابت ندارند، هم قارند به کسب پیروزی! البته مسلم است که جریان اصلاحات هروقت انتخاباتی را ببازد، حتما حتما حتما تقلب شده! این از اصول دین نسبتا لیبرال تَکراریون است! الغرض! یک هفته‌ای است پر کرده‌اند رسانه‌های‌شان را با همان افه‌ی تَکراری که «شورای نگهبان بی‌خود و بی‌جهت برداشته صلاحیت اغلب کاندیداهای ما را رد کرده یا صلاحیت‌شان را احراز نکرده و در بسیاری شهرها اصلا نامزد نداریم و آخر این هم شد زندگی؟!» طرفه حکایت این‌جاست؛ شما اصلا برای چی در انتخابات نظام جمهوری اسلامی به‌عنوان کاندیدا ثبت‌نام می‌کنید؟! و چرا لیست ارائه می‌دهید؟! مگر این انتخابات همان نظامی نیست که اگر به تقلب هم نگذرد، می‌خورد به پست مهندسی آرا؟! صدالبته این، نه ادعای ما بل‌که داعیه‌ی خودتان است؛ به شهادت ۸۸ و بارها قبل و بعدش! به‌راستی! خودتان را مسخره کرده‌اید یا هواداران‌تان را؟! بندگان خدا حق دارند که هر شب در پیج‌تان ادب‌تان کنند، با کامنت‌هایی سرشار از متلک! مثل همین که دیشب ذیل پستی در اینستاگرام می‌خواندم؛ «آیت‌الله جنتی که همان آیت‌الله جنتی است؛ آقای کدخدایی که همان آقای کدخدایی است؛ شورای نگهبان که همان شورای نگهبان است؛ ساز و کار انتخابات که همان ساز و کار انتخابات است و نظام هم که همان نظام است؛ دقیقا کاندیدای انتخابات شده‌اید برای چه هدفی؟! اگر ادعای تقلب درست بود، پس غلط می‌کنید نامزد انتخابات می‌شوید و اگر ادعای تقلب دروغ بود، پس غلط کردید دروغ گفتید!» دقت شود! داخل گیومه از من نیست‌ها! تقریبا عین کامنتی است که دیشب جایی خواندم و الان تَکرارش کردم! آن‌چه از من است، این است؛ خواهران و برادران اصلاحاتی! شما مگر ۴ سال دیگر مدعی نخواهید شد که «ما در مجلس می‌خواستیم فیل هوا کنیم ولی نگذاشتند!» بسم‌الله الرحمن الرحیم! به فال نیک بگیرید رد صلاحیت را و خلاص! بله! فرض را بر این گرفته‌ام که حق با شماست و اذیت‌تان کرده شورای نگهبان! وقتی بنا به ادعاهای خودتان، هم تقلب می‌کنند و هم نمی‌گذارند کار کنید، واقعا بهتر نیست شاهد رفتار سنگین‌تری از شما باشیم؟! https://eitaa.com/Bayynat
✒ اگر تفرقه و تعدد لیست، سبب باخت دیگرمان شد، مردم قطعا مقصر نیستند؛ خودتان را اهل کوفه بخوانید بنویسیم ؛ بخوانیم ۴ ح‌سین ق‌دیانی: این روزها باز از چپ و راست مشغول تخریب هستند و فی‌المثل چنان او را به «تراکم‌فروشی» محکوم می‌کنند کأنه ساخت برج و برجک در تهران، نه در قبل از بهشت‌نشینی باقر رسم بوده، نه در بعدش! الحمدلله همه هم طرف‌دار محیط‌زیست شده‌اند، حتی لایه‌ی تندتر گروه پایداری که از بزرگان خودشان هم عبور کرده‌اند از قرار و جز سیاست‌ورزی، آن‌هم به بدترین شکل ممکن، علاقه به هیچ ورز و ورزش دیگری ندارد! گو اینکه در بوستان‌های ولایت و نهج‌البلاغه و جوانمردان و طبیعت و چه و چه، نه درخت بلکه علمک یزید رفته بالا! وقتی قدر شهرداری را که ساعت کاری‌اش قبل نمازصبح شروع می‌شود دانسته نشود، باید هم بخوریم به پست تیر و ترکش‌های نجفی! چگونه انتخاب می‌کنیم؟! واقعا تصمیم‌مان بر چیست؟! آیا دنبال عدالت به‌همراه پیشرفت هستیم یا خواهان عدالت‌ورزی به سبک جماعتی که این روزها دوره افتاده‌اند تعیین متراژ خانه‌های هم‌دیگر! که کی چند متر و در کجای شهر دارد! دنبال قاتل بروسلی در کرج اگر می‌گردیم، باز هم اختلاف بهترین گزینه است لیکن خدایی دیگر بس است! فقط چند روز مانده به انتخابات! بلکه به امتحانات! چه می‌کنیم؟! ملاک برای ما چیست؟! کار و کارنامه، یا آن‌که کی چه لیستی داده؟! فقط مانده عمه‌ی محترمه‌ی ما یک لیست بدهد! چرا آدم نمی‌شوید شما اصول‌گراها؟! چرا این‌ همه دنبال پایمال‌کردن خدمات قالیباف هستید شما پایمالی‌چی‌ها؟! دردتان چیست؟! اگر مواضع باقر درباره‌ی برجام، بفرمایید ببینیم موضع جناب محصولی در این باره چه بوده؟! وانگهی! لطف کنید و بی‌خود خود را فدایی حاج‌قاسم نخوانید! آیا مرحوم هاشمی تا آخر عمر واقعا استکبارستیز و صهیونیسم‌ستیز بود، آن‌طور که سردار دل‌ها ادعا داشت؟! رک بگویم؛ سیاست، پیچ و خمی دارد که شما اهلش نیستید! اولا تقاضا از قالیباف، تقاضای کار است، نه گفتمان! ثانیا گفتمان یعنی کار! گفتمان یعنی آستین بالازده و الا حرف خوب را حتی از راننده‌تاکسی‌ها می‌شود شنید! ثالثا ۲ جور می‌شد با آقای هاشمی بر سر ریاست بر خبرگان جنگید! یک مدل، مدل شعاری بود که قطعا نتیجه نمی‌داد لیکن مدلی که حضرت مهدوی‌کنی رفت، هم احترام هاشمی حفظ شد و هم خیلی محترمانه و شیک و مجلسی از ریاست بر خبرگان حذف شد! پس به‌صرف یک موضع‌گیری، قضاوت ممنوع است!👈 https://eitaa.com/Bayynat
✒ چرا رأی به قالیباف؟ ح‌ق: قبل از پاسخ به سئوال، چند کلمه حرف حق بزنم و مشخصا خطاب به بزرگوارانی از قبیل دکتر حداد و کوچک‌وارانی از قبیل خودم که در آستانه‌ی هر انتخاباتی مدام دم از می‌زنیم! الغرض! گروه پایداری به قول دوستی، قالیباف را فراتر از ساکت چی و حامی چی، رسما می‌داند! از اول هم واضح بود که تلاش برای وحدت با این گروه، سعی بی‌حاصل است! مثال مسلم این‌که؛ الان اگر شمر... بله! خود و قالیباف، کاندید انتخاباتی باشند، حتما و قطعا گروه موسوم به پایداری، تکلیف شرعی خود را در تخریب فرض می‌گیرد! چرایش اقلا به این متن ربطی ندارد! خمینی و خامنه‌ای و سلیمانی و حاجی‌زاده که هیچ، خود هم بیاید و از حمایت کند، باز پایداری‌چی هم‌چین می‌گوید؛ «ولی سعید قاسمی، ولی سعید زیباکلام!» آقاجان! دل این‌ها با باقر صاف نیست؛ بی‌خود چرا جامعه را به وحدتی امیدوار می‌کنیم که به‌تجربه ثابت شده محقق نمی‌شود؟ ای خوشا عوض بالا و پایین کردن دل دلسوزان، از همان اول بگویم که ناظر بر سابقه‌ها، وقتی خط‌قرمز پایداری‌چی‌ها روی نام مهم‌ترین نامزد جریان انقلابی یعنی باقر است؛ چه وحدتی؟! والله مخاطب هم تکلیفش مشخص می‌شود! مثالی بزنم؛ صله‌رحم هم مثل وحدت، واجب است ولی وقتی بارها در خانه‌ی فامیلی را زده‌ایم و به داخل راه‌مان نداده، آیا بی‌کلاسی نیست و نیست که باز هم دق‌الباب کنیم؟! عذرخواهم اما این‌جا ما از گروه پایداری اسگل‌تریم! این گروه دارد رک و راست قالیباف را پس می‌زند و ما در بدترین نوع بی‌کلاسی، هم‌چنان مشغول منت‌کشی! والله پیامبر هم از یک‌جا به‌بعد، صاحب‌رسالت نبود در برابر همه! می‌بینی جمعی اهل نماز نیستند؛ ۱۰ بار گفتی دیگر! زین‌پس به‌درک! از قضا بهتر است مرز انقلابی‌های واقعی با شعاری، روشن‌تر شود! مرگ یک‌بار، شیون یک‌بار! و اما جواب پرسشی که در تیتر آمده! سالیان آخر حضور باقر در شهرداری مصادف بود با شورای شهر اصلاحاتی اما قالیباف با یک مدیریت درست، اجازه نداد خدمت در حاشیه‌ی دعوا قرار بگیرد، لذا پروژه‌ی امام‌علی متوقف نشد! ۲ سال کار این مجلس با دولت روحانی است! اصرار قالیباف به حضور نامزدهای اقتصادی دقیقا از همین منظر است که لنگ بگومگو نشود! علیه شیخ بنفش در هم می‌شود روشن‌گری کرد؛ فقط محل نزاع نیست و مخ هم دیگر کشش دعوای صرفا سیاسی را ندارد! ای خوشا دعوایی که اتصال جنوب و شمال شهر را موکول به وهم نکند و الا تو هر روز بگو؛ حتی قابلیت چراندن ۴ تا بز را هم ندارد! خب بعدش؟! مردم صرفا می‌خواهند؟! https://eitaa.com/Bayynat
🔴 ما داریم ترامپ ویروسی است که توهم زده باز ایران یتیم‌خانه می‌شود اما سلیمانی اگر سال ۶۵ هم شهید می‌شد باز ما به می‌رسیدیم چون از بزرگ‌تر است چون ما پدر داریم حضرت سیدعلی داغ صیاد کاظمی حاج‌قاسم فقط دل باغبان را می‌شکند کمرش را هرگز هیهات! امروز عصر عاشورا نیست صبح عاشوراست و هنوز در سپاه حضرت ماه علی‌اکبرها سربند شهادت دارند و قاسم‌ها شهادت را شیرین‌تر از عسل می‌خوانند و پرستارها الگو از زینب گرفته‌اند و پاسدار حرم سلامت شده‌اند دعا می‌کند هر شب در نمازشب پدر دخترانش را پسرانش را همان جوان جامه‌سفیدی که عقب انداخت عروسی را تا بیمار کرونایی با امید بیشتر مچ ویروس ترس را بخواباند آری! پرستارهای ما عین پاسدارهای ما مرد ایثارند درست مثل غواص‌های کربلای ۴ و عباس‌های تشنه‌لب دشت‌عباس ما اگر بباز عرصه بودیم بدن بی‌سر همت امیدمان را می‌کشت ولی هنوز چشم ما به چشم سردار خیبر است و این ماه اسفند است بیا اسفند دود کنیم برای بچه‌های پرستار چند شب است نخوابیده‌اند در همان خط قاسم در همان خط خون نه! ما زمین نمی‌خوریم دهه‌ی ۶۰ صدام آمریکایی می‌خواست میدان آزادی را بزند ولی ما قد کشیدیم به بلندای برج میلاد و مساحت خاک‌مان با وجود این همه خصومت تهدید و تحریم همان است که ۴۰ سال پیش در شرف نهضت انقلاب اسلامی همین بس در شهامت نظام جمهوری اسلامی همین بس در قوت این ملت همین بس مرز همان مرز است خط همان خط خاک همان خاک اما سردارمان که می‌شود از شمال کالیفرنیا تا جنوب هندوستان برایش مجلس می‌گیرند نه مجلس ختم که مجلس شروع و مجلس شعور و مجلس شور و مجلس شهادت بگذار فاش بگویم در هر خاکی که قاسم هوادار دارد ما اهتزاز را می‌بینیم حالا آقای ترامپ قمارباز! کدام ژنرال آمریکایی بمیرد این‌جور می‌شود دنیا که برای سردار ما شد؟! این ملت را از چه می‌ترسانی؟! مگر ما با عروج حاج‌حسین خرازی شکستیم؟! اصلا مگر علمدار کجا رفته حالا؟! صاحب آن آستین خالی که با باد تکان می‌خورد چنان زنده است که حتی خرازی‌ندیده‌ها مست تبسمش شده‌اند و ما همه بچه‌های شرق ابوالخصیبیم و بودیم آن روز با دوربین آوینی و دیدیم حاج‌حسین را حسین خرازی حسین خرازی ملت سرادر خنده‌های ناتمام سرافکنده نخواهد شد و خطبه‌های خامنه‌ای بی‌مالک نخواهد شد سید خود مالک است مالک اشتر مهدی فاطمه مسلم آخرالزمان ولی نه در کوفه که در ام‌القری هر چه می‌خواهد فساد ببارد فتنه ببارد حتی کرونا بیاید آخر این غصه قهرمان قصه بانوی پرستاری است که جلوی لنز عکاس فارس فقط خندید مثل خرازی... ✍️ https://eitaa.com/Bayynat
✒️ ح‌سین ق‌دیانی: آمار مبتلایان به عشق تو اما نقل یک‌میلیون و ده‌میلیون و صدمیلیون نیست! گفتم از الان تذکر بدهم، مبادا باز مجبور بشوی به اصلاح، هان ای حلقه‌ی وصل انقلاب خمینی به انقلاب مهدی! و مگر عیبی دارد کوچک‌ترین شاگردها متذکر بزرگ‌ترین استادها بشوند؟! احمق‌ها تصور کرده بودند بعد از خمینی، کار این انقلاب تمام است لیکن آوینی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و صیاد تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و کاظمی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و طهرانی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و همدانی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و حاج‌قاسم تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و هم حکایت روزگار جنگ و جنگ روزگار، عمرا حریف ملتی شود که متکی به یک پدر حکیم است! اشتباه سران آمریکا تنها در یک قلم فاجعه‌ی بی‌مانند هیروشیما و ناکازاکی بود و در قلم دیگر کودتای ۲۸ مرداد! و حالا عددی را اشتباه گفته رهبر انقلاب، طرف برداشته معلوم نیست از کجای دنیا دایرکت فرستاده در اینستاگرامم که «گویا خامنه‌ای پیر شده است!» عجب! ۳۰ سال پیش می‌گفتید؛ «خامنه‌ای برای رهبری زیادی جوان است» و حالا نگران سن‌وسال آقای ما شده‌اید! همه‌ی محاسن این سید، سپید شد ولی بر چشم بد، لعنت! هم‌چنان از همه‌ی محافظانش قدبلندتر است! گویی هنوز همان سید خوش‌سیماست که با آن اقتدا به خطبه‌هایش می‌کرد و آن که چه نازنین می‌خواند! کرونا ما را زمین نزد! هرگز نرفتیم از ترس قحطی، بقالی مش‌رجب را خالی کنیم، هرگز نرفتیم از ترس جنگ، اسلحه و تیرکمان بخریم؛ چون این قوم دارد! و این ملت دارد! و این مسلمانان دارند! چون وقتی دستت در دست خامنه‌ای باشد، انگار دستت را گرفته، از بس این سید حکایت روح‌الله، فنای فی‌الله است! وای بر کشوری که بزرگش باشد! خلاصه کنم وضع امروز غرب را در یک جمله؛ «بی‌پدری بددردی است!» و بنازم حکمت خدا را؛ ما دهه‌ی ۶۰ پدر از دست دادیم در جنگ لیکن فی‌الحال بزرگ‌ترین فخرمان به همه‌ی جوامع ماشینی، از قضا داشتن یک است: «بابای ماست خامنه‌ای!» زندگی این سید، کلاسیک‌ترین رمان عصر است که به این زودی‌ها به فصل آخرش نخواهی رسید! رساندن سردارش از کربلای ۵ به خود کربلا، تازه میانه‌ی داستان سیدعلی است! مثل تازه چلچلی گرفته! آن‌روز که دربست گرفت آمد «بیت» قشنگ فهمید که از «ابله» داستایوسکی درنمی‌آید! سفیرت تنها نیست؛ دل‌بر تمام احرار عالم است! زین کن ذوالجناح را مهدی‌جان! https://eitaa.com/Bayynat
✒️ من غلام قمرم ح‌سین ق‌دیانی: شعبه‌ای از غرور مقدس خمینی است، غرور باشکوه خامنه‌ای! و من سیدعلی را کپی برابر اصل روح‌الله می‌دانم! نقل است که امام راحل عظیم‌الشأن ابدا تحویل نمی‌گرفت جوانان جاهل اما پر ادعایی که «منافق» بودند لیکن «مجاهد» خوانده می‌شدند؛ «فرقانی» بودند اما «قرآنی» نامیده می‌شدند و «غرق» بودند ولی «خلق» خطاب می‌شدند توسط امثال خوئینی‌ها! هزاری هم می‌رفتند نجف و نهج‌البلاغه در دست، سعی در آموختن عدل و علی (هر دو علیه‌السلام) به «امام بزرگوار ما» می‌کردند، باز خمینی انگارنه‌انگار! بزرگوار اصلا آدم حساب‌شان نمی‌کرد! گویی امام معتقد بود که این وروجک‌ها عوض شک، مرض دارند! البته شبهه را باید جواب داد لیکن پیر جماران همان ختم روزگاری بود که در شناخت کرم در وجود کرموها فوق‌تخصص داشت! بسم‌الله! باش تا خامنه‌ای آدم حسابت کند آقای خوئینی‌ها! تو در سوابق انقلابی، چرک ناخن مرحوم هاشمی هم نمی‌شوی اما این سید عظیم‌المنزله که معتقد بود- و به‌رغم نظر پوپولیستی شماری از حزب‌اللهی‌نماها درست هم معتقد بود- هاشمی بارها تا مرز شهادت رفته و از مال دنیا برای خودش چیزی نیندوخته، اگر جواب «نامه‌ی سرگشاده‌ی اکبر» را داد، جواب «ناله‌ی ته‌گشاده‌ی اصغر» را هم می‌دهد! قبول بفرما آسکاریس داری، نه سؤال! اما خب! آسکاریس صغری! صغری‌کبری چیدی که انگشت اتهام از شخص حسن روحانی شیفت شود روی شخص سیدعلی خامنه‌ای؛ ولی باش تا داخل آدم حسابت کند! من این متن را از فاز ۱۱ مسکن مهر پردیس دارم می‌نویسم و ابدا مثل بعضی از این آیفون به دست‌های عدالت‌خواه- بخوانید عدالت‌خوار- نیستم که با زخم مردم، کاسبی کنم و روی زجر فدک‌نشینان قهرمان‌بازی کنم و هیچ ارتباط خاصی هم با بیت بزرگان ندارم ولی باز هم تکرار- برگرد و این‌بار با فتحه روی «ت» بخوان!- می‌کنم: «باش تا خامنه‌ای آدم حسابت کند!» گاه هست که شاگرد از استاد سبقت می‌گیرد! حق داشت خمینی این‌همه تعصب داشت روی خامنه‌ای! خمینی همان رندی بود که از زمان خواجه‌ی شیراز- بلکه صدسلسله عقب‌تر از غزلیات حافظ- می‌دانست که اگر خودش جوجه‌منافق‌ها را هیچ می‌انگارد اما خلف صالحش گنده‌منافق‌ها را پوچ می‌شمارد! با همه‌ی این جگر حقیقتا معظم، نیز با علم بر این‌که «مخاطب بایدها» از قضا خود حسن روحانی است، ولی ولی‌فقیه خود را اولین شرمنده از میان همه‌ی مسئولان می‌خواند؛ اگر حال و روز معیشت ملت خوب نباشد! تو مواظب باش از زیر عبای تفسیرت- بخوان تقصیرت!- اکبر گودرزی، مطهری بزرگ را شهید نکند؛ الباقی گهرهایی که می‌بافی، پیش‌کش!👈 https://cafebazaar.ir/app/io.soheil.isave/?l=fa https://eitaa.com/Bayynat
✒️ من نیستم؛ گریه‌کن روضه‌ی شیخ‌حسینم ح‌سین ق‌دیانی: این نوشته را با همان لحن ملیح شیخ بخوانید؛ ۱۵ سال پیش وقتی در چالوس برای مجله‌ی «یاد ماندگار» نشستم پای صحبت‌های دفاع مقدسی استاد انصاریان تا ایشان برایم از خیبر و بدر بگوید، موسم خداحافظی را به فال نیک گرفتم: «حاج‌آقا! خیلی شرمنده ولی من از سر غفلت و شیطنت، کم نبوده که صدای شما را تقلید کنم! اصلش تمام این گفت‌وگو بهانه بود که از شما حلالیت بطلبم!» استاد خندید و درآمد: «حلال! باز هم تقلید کردی حلال!» القصه! با کلی مصیبت، بالاخره شماره‌ی ایشان را پیدا کردم و با این‌که می‌دانستم به این راحتی‌ها حتی راضی به مصاحبه با روزنامه‌ها هم نمی‌شود، مفت بودن سنگ و گنجشک را تست زدم برای زدن، بلکه گرفت اما نگرفت! تا این‌که نمی‌دانم چه گفتم، جلدی پرسید: «مگر چراغی را می‌شناسی؟!» گفتم: «چی فکر کردین حاج‌آقا! من خودم فرزند شهیدم‌ها!» تا این را شنید، موجش عوض شد: «خیلی وقت است حتی با هیچ روزنامه‌ای حرف نزدم اما باشد! فقط من فردا تهران نیستم؛ چالوس قرار است کمیل بخوانم! اگر عجله داری، بیا شمال! راستی! گفتی اسم مجله‌تان چه بود؟» استاد! چه کار داری به اسم مجله‌ی ما؟! می‌خواهم از لابه‌لای همین سطور دهنت را ببوسم که چه شیک و مجلسی زدی توی دهن سروش! آن‌جا که گفتی: «نخواسته چه تعریفی کرد از من! به خدا یک ذره هم طالب این نیستم که به من بگویند استاد، دانشمند، چی، چی! بهترین تعریف از من این است که مرا یک روضه‌خوان ساده بخوانند و به همین سبب از سروش تشکر می‌کنم!» اوووف! حالا که تو این‌همه عاشق اهل بیتی (به‌ویژه حسین‌شان) من هم خطاب به سروش می‌گویم: «شیخ‌حسین که جای خود دارد؛ ما حتی را هم قبل از هر عنوانی، ابتدا به روضه‌خوان امام حسین علیه‌السلام می‌شناسیم! الغرض! این‌بار دلم برایت سوخت مستر سروش! کاش باز هم بر مدار قبض و بسط، دین را می‌زدی! خیلی باکلاس‌تر بود! شده‌ای عین این مجازی‌بازهای ضددین آلبانی‌نشین که سخیف‌ترین دروغ‌ها را به علما نسبت می‌دهند! شیخ دوست‌داشتنی ما و جعل حدیث؛ که حتی روضه را هم مستند می‌خواند؟! حالا جوابت را از شیخ گرفتی؟! هسته‌اش را تف کن!» تا اینستا ارور نداده، کلامی با خانوم فاطمه‌ی زهرا! یا مادر! علمای ما این‌جوری مجنون اولاد شما هستند! گفت: «ز عناوین جهان، نوکری‌ات ما را بس!» خوب گوش کنند ضددین‌ها! این ثمره‌ی ۱۴۰۰ سال دشمنی با اهل‌بیت است: ما یا روضه‌خوانیم یا روضه‌شنو! راستی شیخنا! اگر قرار است مثل میمون آویزان امثال سروش باشیم، همان به تقلید صوت بمت! ای جان! بسم‌الله الرحمن الرحیم... https://eitaa.com/Bayynat
✒ قطعه‌ی عاشقان ح‌ق: سال‌ها پیش در هنگام تماشای آن کوه آشنا به تیشه‌ی فرهاد عجیب مات شدم از این عشق شیرین؛ خداخدا می‌کردم راست باشد این قصه و تنها افسانه‌ای زاده‌ی ذهن شاعری نباشد! بعدها اتفاقاتی افتاد که دیدم آب در کوزه و ما تشنه‌لبان می‌گردیم! در خبرها می‌خواندم که پدر شهیدی به دیار باقی سفر کرده و به یک ماه نکشیده، به ۴۰ روز نکشیده، به ۲ ماه نکشیده، مادر شهید هم! اخیرا دیدنی‌هایی این شنیده‌ها را تکمیل کرد! حدود ده روز پیش که رفته بودیم سنگ‌مزار مادربزرگ را نصب کنیم، ناگهان چشمم به یک قبر بالاتر از قبر عزیز افتاد! تعجب کردم! سنگ را که به نام مادر شهید بود، برداشته بودند و اسم یک مرد را- لابد پدر شهید- که روی یک پلاک نوشته شده بود، فرو کرده بودند درون خاک! به نیم‌ساعت نگذشت کس و کار آن مزار آمدند! علت را پرسیدم، درآمدند: «۴۵ روز پیش مادر ما فوت کرد و همین دیروز هم پدر ما! اصلا تاب دوری هم را نداشتند این مادر و پدر شهید که یک عمر در یک ظرف غذا می‌خوردند و عشق‌شان شهره‌ی فک و فامیل بود!» هری دلم ریخت! یاد پدربزرگ خودم افتادم که مرتب می‌گفت: «من بعد از عزیز دلم زیاد در این دنیا نمی‌مانم!» یادش به خیر! سه هفته پیش رفتم سری به باباکبابی بزنم که موقع خداحافظی رسما دلم را کرد: «این چند روز را همین جا بمان و خودت کارهایم را بکن! قول می‌دهم زیاد اذیتت نکنم!» این را به دیگر نوه‌ها هم گفته بود پدربزرگ؛ من که جای خود داشتم! با این‌که کار شماره‌ی ۸ روزنامه‌دیواری «حق» مانده بود، فرض کردم نباید این بل‌که را از دست بدهم؛ ماندم پیش پدربزرگ تا دم آخر که بنده‌خدا این روزهای آخر حتی تاب یک نفس راحت هم نداشت! حالا تو ببین این پدربزرگ ما، این پدر سینه‌سوخته‌ی شهید چه‌جوری شیدا و مجنون همسرش بود که عدل در چهلمین روز فوت عزیز مسافر آسمان شد! چند سالی است باب شده که می‌گویند: «مذهبی‌ها عاشق‌ترند» اما من به چشم خود دیدم که در میان مذهبی‌ها عشق میان مادران و پدران شهدا نمک دیگری دارد! الانه دیگر هیچ برایم مهم نیست که فرهاد به شیرین واقعیت داشته باشد یا نه؛ من راوی بیستون زمان معاصرم! تا پدر و مادر هم نباشند، از جگرگوشه‌شان در نمی‌آید! زن باید شیرین‌تر از باشد و مرد فرهادتر از تا از یک طفل ۱۳ ساله، شهید حسین فهمیده دربیاید! در این عصر آلوده به عشق‌های مثلثی و پفکی و بادکنکی، چقدر خاطرخواه‌مان بوده که پیش چشم‌مان هم‌چین دردانه‌هایی گذاشته! مرگ‌آگاهی شنیدیم و عشق‌آگاهی دیدیم! الحمدلله... https://eitaa.com/Bayynat
✅ بحث شورای نگهبان نیست؛ حس می‌کنم نظام می‌خواهد تکلیف خود را با مدعیان اصلاحات روشن کند. نقل جنتی نیست؛ فکر می‌کنم امام خامنه‌ای بنا دارد با هر دو جریان فتنه و انحراف همان‌جور عمل کند که خمینی با نهضت مثلا آزادی کرد. لطفا ناظر بر روح‌الله، سیدعلی را متهم به عدول از اخلاق و عبور از جمهوریت نکنید. عمرا امام صبر حضرت آقا را داشت. از قضا من این رهبر انقلاب را بیش‌تر دوست دارم. صریح‌تر شده و به خمینی شبیه‌تر شده و با احدی تعارف ندارد. اصلا ماجرای پیچیده‌ای نیست. نظام قصد ندارد از عناصری نامزد انتخابات ریاست جمهوری بتراشد که خر و خرما را با هم می‌خواهند. تشکیلات افسادات را می‌گویم. هشتاد و هشت آن لگد را به چهل میلیون رأی زدند و حالا دغدغه‌شان مشارکت شده. تا همین دیروز رئیس‌جمهور را تدارکات‌چی می‌نامیدند و حالا غصه از عدم احراز صلاحیت‌شان می‌خورند. بسی رنج برد در این سال سی سیدعلی و دیگر مصلحت‌سنجی بس است. وقتی هم لیدر فتنه و هم لیدر انحراف دوست دارند کذاب باشند، چرا خامنه‌ای خودش را بی‌خود خرج صداقت نداشته‌ی جماعت کند؟ فدای صراحتت حضرت آقا! این قبیله لیاقت صدق تو را ندارند. دمت گرم که بیش‌تر رفتی در جلد پیر جماران و کمی هم اخم و تخمت را نشان‌شان دادی. این، جواب آن دسته از مردمی که از شما مطالبه‌ی کاری، اقدامی، حرکتی داشتند. دستور ایست به پوپولیست‌های ولنجک و نارمک، اقدام علیه مردم‌سالاری نیست. تکرار می‌کنم: شبیه‌تر شدن خامنه‌ای به خمینی است. حضرت آقا! والله این قوم یأجوج و مأجوج، زبان جلالی خلف صالح روح‌الله را به‌تر از لسان جمالی‌اش می‌فهمند. حکومت فقط حکمت نمی‌خواهد؛ تحکم هم می‌خواهد. افسادطلبان آن‌قدر معاویه‌اند که آدمی اگر نامزد گفتمانی‌شان هم نباشد، باز از سر چسبندگی به این بدکاران، عمرعاص می‌شود. آقای لاریجانی! حضرت آقا خیرت را خواست و الا تو هم می‌شدی «شیخ‌حسن ثانی». لقب «روحانی دوم» دون کلاس اهل فلسفه است؛ به ویژه اگر فیلسوفش داماد شهید مطهری باشد. شما را نمی‌گویم. کلا دارم می‌گویم: مضحک نیست که به محبوب‌ترین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی طبق آمار، درس فوائد مشارکت بالا بدهی؟ این پسر فاطمه، آن‌قدری علی هست که از پس ناکثین و قاسطین و مارقین عصر خودش بربیاید! ما نیز با سیدیم! بازرگان که افتاد، مگر خمینی از چشم بابااکبر افتاد که حالا با سقوط آزاد نامحمود، خامنه‌ای از چشم من بیفتد؟ اگر پدر می‌گفت: «حزب فقط حزب‌الله، رهبر فقط روح‌الله» اینک آن روی سکه‌ی این شعار از قلم پسر خوش‌تر است: «حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سیدعلی». بشو! شبیه‌تر بشو به خمینی... https://eitaa.com/Bayynat
ح‌ق: ناظر بر سیاست عادت کرده‌ایم که آقازاده‌ها را بعضا سنجاق کنیم به اختلاس اما شهید حاج‌حسن عبدالله‌زاده همان آقازاده‌ای است که معطوف بر مجاهدت باید مظهر اخلاص بخوانیمش و به زعم من «چمران ثانی» بدانیمش. پدرش رئیس حراست فلان جا بود و خودش اما هم‌راه دیگر برادرش، عوض ول‌گردی در ترکیه، رفته بود سوریه تا دشمن را در همان سنگر اول نگه دارد؛ تا پای تکفیری‌ها هرگز به دهلاویه‌ی مصطفی باز نشود؛ تا آقای ابدا حسن اصلا روحانی هنگام اتوی ریش در امنیت کامل باشد؛ تا همین شیخ بی‌آبرو اما پررو با علم بر قطرات اشک سه یتیم عبدالله‌زاده و چهار یتیم بلباسی، مدعی شود: «دولت بنفش بود که ضامن امنیت و مانع جنگ شد». به خدا قسم چنان آه من و ما دامن «بنی‌صدر دوم» را بگیرد که نفهمد از کجا خورده. از شیخ‌حسن کذاب تا حاج‌حسن جذاب، تفاوت از مظهر شیطان تا تجسم انسان است. من کاری با همتی بی‌همت و مهرعلی‌زاده‌ی بی‌مهر ندارم. از آقایان رضایی، زاکانی، قاضی‌زاده، جلیلی و رئیسی می‌خواهم که در دور دوم مناظره‌ها و قبل از هر سخنی، اشاره کنند به این شهید و دمی از مظلومیت شهدای میدان مقاومت سخن بگویند و بگویند از آقازاده‌ای که از قضا او هم به خارج رفت اما فرق است بین خارج آقازده‌های سیاست با خارج آقازاده‌های رشادت. بی‌خود نبود که مصطفی چمران غرب را ول کرد و آمد جنوب. جنوب جای خوش‌سلیقه‌ها است؛ فرقی هم نمی‌کند جنوب ایران باشد یا جنوب قلب جنود مقاومت. هر جا جنوب در جنب بهشت باشد، خدا چمرانش را رو می‌کند. خدا یعنی الله. یعنی پاسدار حرمت خون شهیدان. یعنی نور احد و واحدی که در هر عصری و در هر نسلی، حواسش به نطفه‌ی پاک دکتر مصطفی هست. غرب‌زده‌ها بنا داشتند ابتر کنند شعاع آفتاب تابان چمران را اما مانده‌ام «چمران ثانی» نکند شهید مصطفی صدرزاده باشد. گوش می‌کنم به ندای درونم. دارد درست می‌گوید: «همه‌ی شهدای بعد از دکتر مصطفی، چمران ثانی‌اند». دهه‌ی شصت، روحانی در مجلس عزم کرده بود تا آبروی چمران را ببرد ولی خدا چند دهه بعد با بیضایی و سیاوشی و سیاه‌کالی و الله‌کرم، زد توی دهن رئیس این دولت کدخداپرست. سخن‌گوی وقیح را بگو که متمنی وقت از رسانه‌ی ملی شده تا جواب فلان نامزد و بهمان کاندیدا را بدهد! مگر تلویزیون به هم‌سران بلباسی و عبدالله‌زاده وقت داد که بیایند از مظلومیت شوی شهیدشان در برابر دهان گشاد روحانی دفاع کنند؟ «روحانی» حسن روحانی نیست. مردک، لباس پیامبر را دزدیده. روحانی پدر همین شهید حسن عبدالله‌زاده است. آقای زاکانی! با افتخار سوپرپوششی چمران‌هایی باش که همگی آقا بودند، نه آقازاده! https://eitaa.com/Bayynat
ح‌ق: شادی برنده‌ها از آن‌جا که عمدتا تکرار اصوات یکسان است، خیلی هم دیدن ندارد. سر همین روزهای گذشته مطبوعات دوم خردادی‌های بازنده را خوب زیر و رو کردم. ناله‌های متفاوتی داشتند. عاقل‌ترهای‌شان اعتراف کرده بودند که انداختن تقصیر گردن شورای نگهبان، خود قصوری دیگر از تشکیلات است. طیف افراطی جماعت اما نظارت استصوابی را عامل شکست‌شان تفسیر می‌کردند. بعضی قلم‌ها دهه‌ی امثال خاتمی را تمام‌شده خوانده بودند و بعضی دیگر هم‌چنان سخن از مهندسی انتخابات می‌راندند. دلم می‌خواهد شیطنت کنم: لذت می‌برم از این انشقاق. این دودستگی، حق جناح مخالف خلف صالح روح‌الله است. عجیب گرفته است آهی که هشتاد و اشک، حضرت آقا از دست پست قبیله‌ی افسادات کشید. شگفتا! علیه آقا شمشیر را از رو بسته بودند اما خامنه‌ای حتی برای هاشمی هم پدری کرد و مکرر اهالی نااهل فتنه علیه چهل میلیون رأی را برادر خواند و دعوت‌شان کرد به قانون. در آن نمازجمعه‌ی تاریخی، دقیقا و عمیقا بزرگی را تمام کرد سیدعلی درباره‌ی این جریان. اگر ناظر بر فلان مورد و بهمان نکته، از نزدیکی نظر رئیس‌جمهور وقت با نظر خودش جمله‌ای گفت لیکن جملاتی هم علیه احمدی‌نژاد و احمدی‌نژادی‌ها بر لسان حکیم سیدعلی جاری شد تا همه بدانند برای رهبر انقلاب، اصل انتخابات و اساس مردم‌سالاری موضوعیت دارد، نه این‌که برنده کی بوده و بازنده کی. آن خطبه‌ ماندگار در دفاع از جمهوریت نبود، نه هرگز در این کشور، شیخ‌حسن مجال داشت رئیس‌جمهور شود و نه سیدابراهیم. بعد از آن سرمقاله‌ رسما نهج علنا بلاغه‌ سیدناالقائد بود که همه مطمئن شدیم باز هم در این مملکت می‌توان انتخابات برگزار کرد. حضرت آقا اگر زیر بار ابطال انتخابات هشتاد و هشت رفته بود، نه دیگر نهضتی باقی مانده بود و نه دیگر نظامی. بگذار خامنه‌ای این‌جور تحلیل کند که پیروز انتخابات، ما مردم بودیم. نظر حقیر عکس نظر ایشان است. اساسا پیروز هر انتخاباتی جز حضرت آیت‌الله العظمی سیدعلی حسینی خامنه‌ای (متع‌الله الاسلام والمسلمین بطول بقائه‌الشریف) نیست. توهم ممنوع! از دانه‌دانه‌ی چهل میلیون رأی دفاع کرد آقا و الا کدام شورای نگهبان داشتیم ما الان و کدام وزارت کشور؟ تعجب کردم راستش از اصول‌گراها که تنها بسنده به انتشار خبر پیروزی رئیسی کردند و پیروز اصل‌کاری را ندیدند. جمهوریت در دین سیدعلی است. لذت می‌برم از زیرکی و ذکاوت و ایمان حضرت آقا. هی واکسن ایرانی! رفتی داخل رگ آقا، از طرف ما یک‌یک سلول‌های سید را ببوس. آهای مرندی! به پرستار بگو درست آمپول بزند که مهدی فاطمه فقط همین یک سفیر را دارد... https://eitaa.com/Bayynat
⭕️سال ۸۸ به هر کی میگفتی یه روزی میرسه برای مینویسه "دلمان برایت تنگ شده است" ازت تست الکل میگرفتن🙂 ✍ اللهم جعل عواقب امورنا خیرا https://eitaa.com/Bayynat