🏴 #آخرین_وداع_پیامبر صلی الله علیه و آله با #اصحاب
پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله روزهای آخر بیماری در حالی كه سرشان را با پارچهای بسته بودند، سه روز پیش از شهادت خود، به مسجد آمده و شروع به سخن نمودند و در طی سخنان خود فرمودند:
هر كسی حقی بر گردن من دارد، برخیزد و اظهار كند، زیرا #قصاص در این جهان، آسانتر از #قصاص در #روز_رستاخیز است!
_ در این موقع سوادة بن قیس برخاست و گفت: موقع بازگشت از نبرد "طائف" در حالی كه بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند كردید كه بر مركب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شكم من اصابت كرد، من اكنون آماده گرفتن قصاصم.
_درخواست حضرت، یك تعارف اخلاقی نبود؛ بلكه جداً مایل بودند حتی یك چنین حقوقی را جبران نمایند.
_گذشته از این، چون اصابت تازیانه بر شكم سواده عمدی نبود، از این نظر او حق قصاص نداشته است، بلكه با پرداخت دیهای جبران میگردید. مع الوصف پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، خواستند نظر وی را تامین كنند!
حضرت دستور دادند، بروند همان تازیانه را از خانه بیاورند، سپس آماده قصاص شدند.
_یاران رسول خدا با دلی پر غم و دیدگانی اشكبار و نالههایی جانگداز، منتظرند كه جریان به كجا خاتمه میپذیرد؛ آیا سواده واقعا از در قصاص وارد میشود؟!!!
_ ناگهان دیدند سواده، به جای قصاص، شكم و سینه حضرت را میبوسد...
_در این لحظه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله او را دعا كرده و فرمودند:
خدایا! از سواده بگذر، همانطور كه او از پیامبر اسلام در گذشت.
🏴 صلی الله علیک یا رسول الله!
https://eitaa.com/Bayynat