eitaa logo
بیّنات
1.5هزار دنبال‌کننده
72.2هزار عکس
56.2هزار ویدیو
466 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار مطالب، "با لینک یا بدون لینک" با ذکر صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ این گفتگوی چند دقیقه‌ای را، ای کاش هر کارمندی، هر نماینده‌ای، هر رئیسی، هر... و کلا هر انسانی هر روزه صبح قبل از این‌که کارش را شروع کند، ببيند! آیا در روز، ماه، سال، دل چند نفر را بدون سفارش و برای رضای خدا شاد کرده است! "درود به چنین انسان‌هایی" لطفا ببینید و نشر دهید https://eitaa.com/Bayynat
🚨 زنی که با اختیار خودش در ماشین سوخت! ⭕️ خالده ترکی عمران؛ زنی از اهالی بصره عراق معلم بود. در تاریخ ۳ اپریل ۲۰۱۶ در حالی‌که با ماشین شخصی خود روانه محل کارش بود، ماشین نزدیک به وی دچار انفجار و حریق می‌گردد و ماشین این خانم نیز آتش می‌گیرد. خانم خالده درحالی‌که لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده می‌شود، اما بعد از این‌که متوجه می‌شود لباسش در حال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، راضی نمی‌شود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد، دوباره به طرف ماشینش برمی‌گردد و در را باز نموده داخل ماشین می‌نشیند. یکی از افراد پلیس درحالی‌که گریه می‌کرد با صدای بلند فریاد می‌زند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده بشو تو را با لباس خودم می‌پوشانم؛ اما وی از پیاده شدن امتناع می‌ورزد و ترجیح می‌دهد بسوزد تا مبادا کسی جسمش را ببیند! عراقی‌ها وی را شهیدِ و ، لقب گذاشتند و در میدان هوایی بصره اطراف ماشینش حفاظی کشیدند، از وی تندیسی ساختند تا یادش جاویدان بماند.   او با این کار را نه تنها به شاگردانش، بلکه به تمام مردم دنیا داد. درس https://eitaa.com/Bayynat
🚨 زنی که با اختیار خودش در ماشین سوخت! ⭕️ خالده ترکی عمران؛ زنی از اهالی بصره عراق. معلم است. در تاریخ ۳ اپریل ۲۰۱۶ در حالیکه با ماشین شخصی خود روانه محل کارش بود، ماشین نزدیک به وی بر اثر کمین، دچار انفجار و حریق می‌گردد و ماشین وی نیز آتش می‌گیرد. خانم خالده درحالیکه لباسش آتش گرفته بود از ماشینش پیاده می‌شود اما بعد از اینکه متوجه می‌شود که لباس تنش در حال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، راضی نمی‌شود تا جسمش در مقابل مردم عریان گردد، دوباره به طرف ماشینش برمی‌گردد و در را باز نموده داخل ماشین می‌نشیند. یکی از افراد پلیس درحالیکه گریه می‌کرد باصدای بلند فریاد می‌زند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده بشو تو را با لباس خودم می‌پوشانم؛ اما وی از پایین شدن امتناع می‌ورزد و ترجیح می‌دهد بسوزد تا مبادا کسی جسمش را ببیند. عراقی‌ها وی را شهیدِ و ، لقب گذاشتند و در میدان هوایی بصره اطراف ماشینش حفاظی کشیدند از وی تندیس ساختند تا یادش جاویدان بماند https://eitaa.com/Bayynat