eitaa logo
بیّنات
1.5هزار دنبال‌کننده
72.6هزار عکس
56.5هزار ویدیو
467 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار مطالب، "با لینک یا بدون لینک" با ذکر صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌ ‌‌‌🔴 خاطراتی از خانواده‌های شهدا و جانبازان مدافع حرم که دی‌ماه ۹۴ در خان‌طومان به‌شهادت رسیدند، به مناسبت آزادسازی این منطقه: ‌‌ 🔼مادر : وقتی پیکر مجید بعد از چند سال می‌‌خواست بیاید، خیلی دوست داشتم که سردار سلیمانی به مراسم بیایند، از همه‌جا پیگیری کردم تا اینکه بالاخره گفتند، نمی‌‌شود که ایشان بیایند، به معراج شهدا رفتیم و بعد از برگشت بود که گوشی‌‌ام زنگ خورد و دختر سردار سلیمانی گفتند با پدرم صحبت کنید. باور نمی‌‌کردم، اما گفتند که من فردا میهمان مجید هستم، همین حرف برایم ارزش داشت و از ایشان تشکر کردم و گفتم می‌‌دانم که سرشان شلوغ است، حتی اگر نیایند هم کارشان برایم ارزش دارد، اما آمدند و درکنار ما بودند، یادم می‌‌آید که آن روز به سردار شهید سلیمانی گفتم، پسرم پیکرش اربا اربا شده است، سرش را از تنش جدا کرده و قطعه‌قطعه‌اش کرده‌اند و بعد هم آتشش زده‌اند، الان که این اتفاق برای خود حاج‌قاسم افتاده است، ناراحتم که چرا این کار را کرده‌‌ام، کاش چیزی نمی‌‌گفتم. مجید من غیرتی بود. ‌‌ 🔼 برادر : آوازه او در سوریه پیچیده بود و به گوش حاج‌قاسم می‌‌رسد. وقتی با سردار روبه‌‌رو شد، از سردار سلیمانی خواست تا برای شهادتش دعا کند، اما سردار در جوابش گفت شهادت جای خود اما الان وقتی است که ما به امثال تو نیاز داریم. اما مرتضی باز هم تاکید کرد حاج‌قاسم، من این دفعه برای گرفتن شهادت آمده‌ام. در خان‌طومان شهید شد.عملیات لو می‌‌رود. نزدیک ظهر یک ماشین می‌‌آید که پیکر شهدا و مجروحان را منتقل کند، اما یک تک‌تیرانداز، راننده را می‌‌زند و مرتضی پشت ماشین می‌‌نشیند تا کار را تمام کند، دستش تیر می‌خورد و با همان یک دست چند نفر از بچه‌‌ها را سوار ماشین می‌‌کند، اما یک موشک حرارتی به سمت‌ ماشین شلیک شده و شهید می‌‌شود. پیکر چند نفرشان آمده اما مرتضی هنوز برنگشته است. ‌‌ ‌‌ 🔼 قاسم یکدله‌‌پور، جانباز : چندروز مانده به عملیات با بچه‌‌ها نشسته بودیم و فیلم می‌‌گرفتیم و موقعی که با شهید امیدواری صحبت شد او گفت خواب دیدم شهید می‌شوم. وقتی عملیات شد لحظه‌‌ای حسین امیدواری را دیدم و گفتم این عملیات که تمام ‌‌شود به ایران برمی‌‌گردیم، چطور است؟ با لبخند گفت مگر دیگر می‌‌خواهیم برگردیم؟ او در همان درگیری اول شهید شد. وقتی بعد از مصطفی حسینی، مجید را زدند، آمدیم به او قرص بدهیم تا دردش کمتر شود، اما دیدیم آن لحظه بیهوش شد و قرص از دهانش بیرون آمد و آب را نخورد، فهمیدیم مجید باید با لب تشنه شهید شود. ‌‌ https://eitaa.com/Bayynat
🌹 شهدای لشکر فاطمیون مدافع حرم که امروز (۵ بهمن ماه) مصادف با سالروز شهادتشان است... 🌷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات https://eitaa.com/Bayynat