#آدمها...
گاهی در زندگی ات می مانند!
گاهی در خاطره ات!
آن ها که در زندگی ات می مانند؛
#همسفر می شوند...
آن ها که در خاطرت می مانند:
کوله پشتی تمام تجربیاتت برای سفر اند...
گاهی #تلخ...
گاهی #شیرین،
گاهی با یادشان #لبخند می زنی!
گاهی یادشان #لبخند از صورتت بر می دارد!
اما تو لبخند بزن،
به تلخ ترین خاطره هایت حتی...
بگذار #همسفر زندگی ات بداند،
هر چه بود؛ هر چه گذشت،
تو را محکمتر از همیشه و هر روز،
برای کنار او قدم برداشتن ساخته است...
آدمها می آیند،
و این #آمدن،
باید رخ بدهد،
تا تو بدانی،
آمدن را همه بلدند...
✅ این #ماندن است که #هنر
می خواهد...
https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقایان با #لبخند به خانه برگردید...
https://eitaa.com/Bayynat
هشدار امام خامنه ای به مسئولان:
فریب لبخند دشمن را نخورید؛ اروپاییها امروز خدعه میکنند،
نمیگویم چه کنید، اما به نام کار کردن برای کشور، ایران را دچار مشکل نکنید.
🔹 مسئولان، دوست و دشمن را بشناسند و فریب نخورند.
🔸 دشمن گاهی دندان نشان میدهد، گاهی مشت میزند و گاهی #لبخند میزند؛ اینها فرقی ندارند و لبخند آنها هم از سر دشمنی است.
🔹 در دلهای نجس و سرشار از کینه آنها نسبت به اسلام و جمهوری اسلامی «دشمنی» است.
🔺 دشمنی آمریکا که آشکار است؛ #اروپاییها هم امروز خدعه میکنند. من نمیگویم چه کار کنند، اما #مسئولان_مواظب_باشند مخدوع نشوند و #فریب_نخورند.
به نام اینکه حالا یک کاری بکنیم، کشور را دچار مشکل نکنند؛ بدانند دست خدا بالای دستهاست. ۹۷/۱۱/۲۹
https://eitaa.com/Bayynat
#روانشناس سوئیسی تعبیرِ جالبی از انسانِ #خوشحال دارد که بسیار از تعریفِ عادی و معمولِ خوشحالی فاصله دارد.
بر اساسِ این تعریف، #خوشحال بودن یعنی:
#توانمندیِ بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر #سختی_ها.
#خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزو لاینفک زندگی ست؛
اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد.
#خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علمِ به فانی بودنِ همه چیز، #خوشحالی یعنی در سختی ها لبخند زدن،
یعنی آگاهی از توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدنِ مشکلات.
#خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن، همچنان بتوانیم بلند شویم،
بعد از هر #گریه همچنان بتوانیم بخندیم و #لبخند بر لبِ دیگر #همنوعان بیاوریم.
#خوشحالی یعنی حضورِ کاملِ ما در هستی، #خوشحالی یعنی همچون #رود، جاری بودن و در حرکت بودن، عبور کردن و به عظمتی بی پایان چشم دوختن، #خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتنِ یک آریِ بزرگ به زندگی.
#کارل_گوستاو_یونگ
https://eitaa.com/Bayynat
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با شدید شدن مشکلات سیاسی و اقتصادی اخیر که آمریکا علیه لبنان داره اجرا میکنه و با تکیه جدی آن بر ضعیف شدن طرفداران مقاومت و ناامید شدن آنها. یک خانم جوان، اهل روستاهای جنوب، مومن چادری و کارآفرین خلاق؛
بلند میشه که به همه هجده طایفه لبنان امید و قدرت و نشاط و #لبخند هدیه دهد.
بعد از مصاحبه با "المنار" که ایده اصلیش را توضیح میدهد.
یک "نانوائی مانند" بسیار خلاق که در جنوب لبنان راه انداخت.
و بعد از جمله اصلی حرفهای امید بخش و تقویت کننده که در آن مصاحبه گفت:
"ما هیچ وقت سقوط نخواهیم کرد"
که خیلی از آدمکهای آمریکا را عصبانی کرد و باعث شد #زهراء_قبيسي "ترند" اول لبنان شود.
آمد به "المیادین" و طی یک مصاحبه فوق العاده، یک حرف دل بسیار ساده و صمیمی به سید حسن گفت:
https://eitaa.com/Bayynat
#محبت_به_پسربچه_ریشسفید
💠 این را شما خانمها بدانید، وجود شما آن #تحولی را در روحیات مرد به وجود میآورد که گاه هیچ عاملی نمیتواند آن تحول را ایجاد کند. شما میتوانید دل مرد را #گرم کنید و به او امیدواری به زندگی و شوق ادامه کار بدهید.
💠 اصلاً این توان در شما هست که در وجود مرد #نیرو بدمید. وجود شما این قدر مهم است. مرد هم نسبت به زن همین است. حالا مرد گاهی ممکن است مثلاً اخمآلود وارد خانه شود. اگر #زن قدری عقل و پختگیاش بیشتر باشد و از اخم او جا نخورد و #لبخند نشان دهد و در مقابل محبت بورزد، یواش یواش با افسون محبت، میتواند گره اوقاتتلخی و بداخلاقی مرد را باز کند و ببیند که او چه احتیاج داشت. من این حرفی که میگویم خواهش میکنم مردها نشنوند؛ چون ممکن است بدشان بیاید! شما خانمها این را بدانید آقایان تا آخر هم مثل یک #پسربچه هستند و باید ادارهشان کنید. واقعاً خانمها باید این بچّهپسری را که حالا ریشش هم بعد از پنجاه، شصت سال زندگی #سفید شده اداره کنند.
#امام_خامنهای
۸۱/۷/۱۱
https://eitaa.com/Bayynat
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاد_باد آن روزگاران
#یاد_باد...
✨ شعری که #سردار_سلیمانی را خنداند...
🥀 #لبخند تو را چند صباحیست ندیدیم...
https://eitaa.com/Bayynat
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت دوازدهم: پورياي ولي
✔️راوی : ايرج گرائي
🔸مسابقات #قهرماني باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم #جايزه نقدي ميگرفت هم به انتخابي کشور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود. هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند:امسال در 74 کيلو کسي #حريف ابراهيم نيست.
🔸مسابقات شروع شد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برم يداشت. با چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتيها را يا ضربه ميکرد يا با #امتياز بالا ميبُرد.
🔸به رفقايم گفتم: مطمئن باشيد، امسال يه کشتي گير از باشگاه ما ميره تيم ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي #مطرح بود ولي ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت.
حريف پاياني او آقاي «محمود.ك» بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود.
🔸قبل از شروع #فينال رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب ميشي.
🔸مربي، آخرين توصيه ها را به #ابراهيم گوشزد ميکرد. در حالي که ابراهيم بندهاي کفشش را ميبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند. من سريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روي تشک رفت. حريف ابراهيم هم وارد شد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيم جلو رفت و با #لبخند به حريفش سلام كرد و دست داد. حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به علامت تائيد تکان داد. بعد هم حريف او جائي را در بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد!
🔸من هم برگشتم و نگاه کردم. ديدم پيرزني تنها، تسبيح به دست، بالاي سکوها نشسته. نفهميدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهيم خيلي بد کشتي را شروع کرد. همه اش #دفاع ميکرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي کرد که صِدايش گرفت. ابراهيم انگار چيزي از فريادهاي مربي و حتي داد زدنهاي من را نميشنيد. فقط وقت را تلف ميکرد!
🔸حريف ابراهيم با اينکه در ابتدا خيلي ترسيده بود اما #جرأت پيدا کرد. مرتب حمله ميکرد. ابراهيم هم با خونسردي مشغول دفاع بود. داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيم داد. در پايان هم ابراهيم سه اخطاره شد و #باخت و حريف ابراهيم قهرمان 74 کيلو شد!
وقتي داور دست حريف را بالا م يبرد ابراهيم خوشحال بود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشت يگير يکديگر را بغل کردند.
🔸حريفِ ابراهيم در حالي که از خوشحالي گريه ميکرد خم شد و دست ابراهيم را بوسيد! دو کشتي گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالاي سکوها پريدم پائين. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم. داد زدم و گفتم: آدم عاقل، اين چه وضع کشتي بود؟ بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به بازوي ابراهيم و گفتم: آخه اگه نميخواي کشتي بگيري بگو، ما رو هم معطل نکن. ابراهيم خيلي #آرام و با لبخند هميشگي گفت: اينقدر #حرص نخور!
🔸بعد سريع رفت تو رختکن،لباسهايش را پوشيد. سرش را پائين انداخت و رفت.
از زور عصبانيت به در و ديوار مشت ميزدم. بعد يك گوشه نشستم. نيم ساعتي گذشت. کمي آرام شدم. راه افتادم که بروم. جلوي در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حريف فينال ابراهيم با مادر و کلي از فاميلها و رفقا دور هم ايستاده بودند. خيلي #خوشحال بودند. يکدفعه همان آقا من را صدا کرد. برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفيق آقا ابرام هستيد، درسته؟ با عصبانيت گفتم: فرمايش؟!
🔸بي مقدمه گفت: آقا عجب رفيق با مرام يداريد. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما ميخورم، اما هواي ما رو داشته باش، #مادر و برادرام بالاي سالن نشستند. كاري كن ما خيلي ضايع نشيم. بعد ادامه داد: رفيقتون سنگ تموم گذاشت. نميدوني مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گريه اش گرفت و گفت: من تازه #ازدواج کرد هام. به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نميدوني چقدر خوشحالم. مانده بودم كه چه بگويم. کمي سکوت کردم و به چهر هاش نگاه كردم.
🔸تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده. بعدگفتم: رفيق جون، اگه من جاي داش ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي کشيدن اين کار رو نميکردم. اين کارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه. از آن پسر خداحافظي کردم. نيم نگاهي به آن پيرزن خوشحال و خندان انداختم و حرکت کردم. در راه به کار ابراهيم فکر ميکردم. اينطور گذشت کردن، اصلاً با عقل جور درنمياد!
🔸با خودم فکر ميکردم، پوريايِ ولي وقتي فهميد حريفش به قهرماني در مسابقه احتياج دارد و حاکم شهر، آنها را اذيت کرده، به حريفش باخت. اما ابراهيم...
ياد تمرينهاي سختي که ابراهيم در اين مدت کشيده بود افتادم. ياد لبخندهاي آن پيرزن وخوشحالي آن جوان، يكدفعه گريه ام گرفت. عجب آدميه اين ابراهيم!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
https://eitaa.com/Bayynat
#مهم
⭕️ سناریوی جدید بی حجابها و سازش محجبه نماها با پخش کلیپی که اقدام به دادن #گل به خانوم های #محجبه در مترو می کنند
خانم های محجبه قرار بر این شده خانمهای #بدحجاب به شما گل بدهند؟!
با دقت تا آخر بخوانید ...
⛔️ جنبش #چهارشنبه_های_سفید با هدف تحقیر حکم اسلامی #حجاب ایجاد شده است. در این طرح مقرر شده خانم ها و آقایانی که با حجاب مخالفند با شال و لباس سفید به علامت اعتراض به حجاب به خیابان ها بیایند. این طرح ادامه طرح آزادی های یواشکی زنان ایران است که بعد از مشخص شدن سرمنشا آن که رژیم صهیونیستی بود ،تغییر شکل داده است. در این طرح خانم های بدحجاب با شالی سفید و در حالی که شاخه گل سفیدی در دست دارند به خانم های محجبه گل هدیه میدهند. و سعی می کنندآ نها را به #چالش بکشانند و از عکس العملشان #فیلم و #عکس می گیرند.
لذا:
1⃣ از پذیرش گل خودداری کنید.
2⃣ هر واکنش منفی در برخورد با این افراد از سوی گردانندگان اصلی طرح ،تجزیه تحلیل شده و در رسانه های صهیونیستی استفاده می شود،و از سویی موجب کدورت و دو دستگی و تفرقه بین هموطنان می شود، لذا از هر نوع برخورد تند و غیرمحترمانه اجتناب نموده و باکمال عطوفت و مهربانی و تبسم ،هدیه انها را نپذیرید.
3⃣ با گفتن جملات کوتاه مثل جملات زیر از کنار آ نها عبور کنید.
بهشت حجابم را به شاخه گلی نمی فروشم.
نگاه شهیدان از شاخه گل برایم اهمیت بیشتری دارد.
گنج حجابم با ارزش تر از شاخه گل سفید است...
4⃣ اصلا و به هیچ وجه با طرف مقابل وارد بحث نشوید،آنها میخواهند که شما را به بحث و مجادله کشانده و با فیلمی که از شما گرفته می شود نتیجه خود را بگیرند، هدیه را با #لبخند قبول نکنید
☘ رهبر معظم انقلاب: جواب کارفرهنگی باطل کارفرهنگی حق است
(لطفا در گروهها ودوستان ومدیران کانالها و تمام فعالین فرهنگی به اشتراک بگذارید
اجرتان با حضرت زهرا سلام الله علیها
#نه_به_چهارشنبه_های_سفید😡
https://eitaa.com/Bayynat