eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
63.8هزار عکس
49.2هزار ویدیو
437 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 اگر شرکتهای فیلمساز در غرب را لخت و عور جلوی بیاورند و در سال میلیاردها دلار فیلم و جنسی بسازند، میشود آزادی زنان! 💢 اگر زنِ جوان را در روی صحنه برقصانند تا مردهای مست از دیدن او لذت ببرند، میشود: حق انتخاب و آزادی انسانها!!! 💢اگر را آرایش کنند و و برای فروش بیشتر کالای خود صبح تا شب در نشان بدهند تا با سود بیشتری به جیب بزنند، لابد این هم‌میشود: احترام به زن! 💢اگر در فروشگاهها و شرکتها از و یا زن به شرط زیبایی و آرایش استفاده کنند، میشود: حق انتخابِ شغل و مدرن شدن! اگر هم مخالفت کنی، میشوی اُمل و عقب مانده... ✅همه اینها که به نام زن در دنیا امروز مُد شده است، در واقع توهین به زن و سواستفاده دنیای متمدن از آرمان آزادی است. به نام آزادی زنان اما به کام دیگران! شعار فریبنده تمدن جدید. ✅امام علی علیه السلام: كارى كه در زن نيست به او مسپار، زيرا او چون گُلى است (ظريف و آسيب پذير) نه و كار فرما. نهج البلاغه ص 405 ، نامه 31.
🚨مراقب خود باشیم 🔹در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد. شهروند ساده هندی برگشت و چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد. 🔸افسر بریتانیایی از این عکس‌العمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛ ولی چون تنها بود چیزی نگفت و به طرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی‌کند... 🔹پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری می‌شد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه! 🔸افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما به جای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی. 🔹افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد... 🔸روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته، ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند. 🔹روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم. 🔸ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند. 🔹افسر گفت: آن روز که هیچ کسی را نداشت، مرا از زدن او بازداشتی، حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند. 🔸ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد. 🔹وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد، او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه به طرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس‌العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس‌العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد! 🔸افسر از تعجب دهنش باز مانده بود، ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت: خیلی خوشحال به نظر می‌آیی و فکر می‌کنم متعجب شدی. 🔹افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم، او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است، حتی پاسخ سیلی‌ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است. 🔸ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می‌پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد. 🔹ولی دفعه دوم، او کرامت خود را به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد». 🔻این داستان، حکایت افراد زیادی است! آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت و اختلاس و پارتی و سایر امتیازات، فرستادن فرزندان شان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند‌، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شده اند و حرفی نمی‌زنند! داستانی آشنا برای همه ما... مراقب خود باشیم. https://eitaa.com/Bayynat
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی: *دست قانون دانانی که قانون را دور می‌زنند، از ذخایر بانک مرکزی کوتاه شود.* به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی اسراء: دکتر علی صالح آبادی رئیس بانک مرکزی به همراه برخی از اعضای شورای فقهی بانک مرکزی، با حضور در بیت حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با معظم له دیدار و گفتگو کرد. 🔸 آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار در سخنانی بیان داشتند: 🔹 از نظر فلسفه و کلام، اصول اعتقادی، اصل اول است، اما از نظر جامعه شناسی، اقتصاد حرف اول را می‌زند. در اسلام، از «مال» به تعبیر شده، چرا که گاهی مشکلات اقتصادی باعث می شود حتی یک حکومت بزرگ سقوط کند. 🔸 ایشان ادامه دادند: دعای گرامی اسلام در شعب ابی طالب این است که «اَللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ»؛ خدایا من می توانم شعب و سختی های آن را تحمل کنم اما ملت گرسنه را نمی شود در راه الهی نگه داشت و آن را اداره کرد. 🔹معظم له خاطر نشان کردند: در بیان قرآن کریم، مال یک ملت است اگر ملت بخواهد بایستد باید جیبش پر باشد، فقیر به معنای ندار نیست! بلکه کسی است که ستون فقراتش شکسته است، کسی که ستون فقراتش شکسته است حرف شنوی از حکومت ندارد. 🔸 آیت الله العظمی جوادی آملی تاکید داشتند: بانک ‌مرکزی وظیفه بسیار سنگینی دارد، از کارهای اصلی بانک مرکزی این باشد که دست قانون دانانی که قانون را دور می‌زنند از ذخایر بانک مرکزی کوتاه کند؛ 🔹 از افراد عادی ساخته نیست، این اختلاس ها با قلم افراد صورت می گیرد نه با زور اسلحه! لذا در خصوص اختلاس های صورت گرفته نیز، بررسی و آسیب شناسی شود که چگونه افرادی توانستند حق را باطل کنند و اختلاس صورت بگیرد. 🔹 ایشان در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشتند: آبروی انسان است و انسان امین الله است، پیامبر دست کارگری را بوسید که برای خودش کار می کرد و کنار سفره خود می نشست. 🔹 بر همگان واجب است که این مملکت را با اداره کنند و راه آن است. آنجا که رهبری معظم سال را سال تولید و رفع موانع نامگذاری کردند، این اقدام یک است. 🔸 معظم له در پایان اظهار داشتند: ما به این کشور امیدواریم، شهیدان همانطور که در زنده بودن خود فکر جامعه خود هستند در آخرت و در برزخ نیز به فکر جامعه خود هستند و مرتباً برای مردم دعا می کنند، کشور چنین عظیمی دارد. باید قدردان این سرمایه های عظیم معنوی و مادی بود و از آنها به بهترین نحو در راستای آبادانی این کشور بهره گرفت. 🔹 در ابتدای این دیدار دکتر علی صالح آبادی گزارشی از اقدامات بانک مرکزی به ویژه در راستای تحقق بانکداری اسلامی و حفظ ارزش پول ملی خدمت معظم له ارائه نمود. منبع: http://news.esra.ir/ https://b2n.ir/x96791 https://eitaa.com/Bayynat
🔺رانیا العسال خبرنگار مصری توئیت زده و گفته: برام مهم نیست مذهب یا رنگ عمامه اش چیه؟ همین که رو زیر پاهاش قرار داده و به اسلام حیات و بخشیده، کفایت میکنه. https://eitaa.com/Bayynat
یا زهرا عبد: ✡️ هاراو اورشرگا ؛ کابالیست ایرانی! 1️⃣ همه‌ساله با فرا رسیدن ماه آبان و ٢۸مین روز از ماه عبری حِشوان، به‌مناسبت سالگرد فوت یهودی، ، تعداد زیادی از یهودیان از شهرهای مختلف ایران عازم یزد می‌شوند تا به رسم هرساله به زیارت آرامگاه او بروند. 2️⃣ هاراو اورشرگا فرزند ملا شِموئل، به ادعای یهودیان از نسل حضرت داوود (ع) و از اهالی سبزوار بود که به شهر یزد کوچ می‌کند و به‌خاطر مقام و اطلاعات وسیعش در دانش و به‌عنوان و رهبر دینی در یزد پذیرفته می‌شود. 3️⃣ هاراو اور شرگا، به‌روایتی ١٣۵مین نواده از سلاله‌ی حضرت داوود (ع) بوده و از بزرگترین مراجع دینی یهودیان در دوران خود به‌شمار می‌رفت و به‌خاطر کراماتی که به او منسوب می‌کردند و همین‌طور اطلاع از بسیار مورد احترام یهودیان و حاکم یزد بود. 4️⃣ نکته‌ی قابل ذکر این که، (قبالا) که شاخه‌ی عملی آن به‌نوعی از شعبه‌های به‌شمار می‌رود، تعلیم‌گیرندگان خود را (همانند مرتاضان و سایر فرقه‌های انحرافی) قادر بر انجام برخی امور ماورائی می‌سازد که معمولاً از سوی برخی عوام، با و اشتباه گرفته می‌شود. 5️⃣ او مدام مشغول آموزش تورات بود و فقط روزهای جمعه یا قبل از یوم طُوو (اعیاد) برای خرید و از خانه خارج می‌شد. از افسانه‌های مربوط به او این است که وی تورات را مستقیماً و از دهان حضرت الیاس (ع) آموزش گرفته است! 6️⃣ از هاراو بَعَل شِم طُوو (بنیانگذار ) نقل شده که گفته است: «من دوستی در دوردست‌ها دارم که هاراو اورشرگا نام دارد.» هاراو اورشرگاء در ٢۸ حشوان ۵۵۵۴ عبری (۱۱۷٢ شمسی) در یزد فوت نموده و در همان‌جا به خاک سپرده شد. ✡️ میدراش و زیارتگاه هاراو اورشرگا در یزد 1️⃣ هفته‌ای که منتهی به روز فوت می‌باشد، یهودیان یزد پذیرای مهمانان از تهران، شیراز و اصفهان می‌‌باشند که به زیارت مقبره او می‌روند. 2️⃣ در یزد که به نام جد هاراو اورشرگا است از مکان‌های تاریخی شهر یزد محسوب شده و بیش از ۱٠٠سال قدمت دارد. 3️⃣ یکی از کارهای حاخام اورشرگا تأسیس (مکتب‌خانه) در شهر یزد بود. 4️⃣ بعدها شاگردان تربیت‌شده توسط او در سایر شهرهای ایران به‌ویژه اطراف یزد (کرمان، سیرجان، رفسنجان و…) به‌عنوان و یا پیشوای مذهبی مشغول به فعالیت شدند. 5️⃣ بدین‌ترتیب، از زمان حاخام اورشرگا (۱۷۹۴ میلادی)، یزد مهد پیشوایان دینی گشت و به همین سبب آن‌جا را هم مانند کاشان، لقب دادند! 6️⃣ هاراو اورشرگا و پسرانش در یک باغ بزرگ که پر از درختان زیتون و کاج است قرار دارد. یک اتاق مخصوص هم برای روشن کردن ساخته شده که زائرین بعد از زیارت در آن شمع روشن کرده و ادامه‌ی حاجات خود را طلب می‌کنند!! https://eitaa.com/Bayynat