eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
64.2هزار عکس
49.5هزار ویدیو
437 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج اسماعیل دولابی (ره): در بازار چوب فروش‌ها، در هر حجره روزی چند كاميون چوب معامله می‌شود، ولی در پايان روز كه سؤال كنی چقدر كاسبی كرده‌ايد، می‌گويند مثلاً ده هزار تومان. امّا يك منبّت كار تكّه‌ كوچكی از آن چوب‌ها را می‌گيرد و حسابی روی آن كار می‌كند و بر رو‌ی‌ آن نقش می‌اندازد و همان تكّه چوب را صد هزار تومان يا بيشتر می‌فروشد. گاهی اوقات آن قدر نفيس می‌شود كه نمی‌توان روی آن قيمت گذاشت. در اعمال عبادی هم زياد عبادت كردن چندان ارزش ندارد، بلكه روي عمل حسابی كار كردن و آن را خوب از كار درآوردن و حقّ آن را ادا كردن نتيجه بخش است. https://eitaa.com/Bayynat
بي سوادترين كشورها كدامند؟ 🔻گرچه در دنیای امروز معیارهای باسوادی تغییر کرده است، اما هم‌چنان در بسیاری از کشورها باسواد بودن یعنی داشتن توانایی خواندن و نوشتن... https://eitaa.com/Bayynat
بسم‌الله، بفرمائید ثبت‌نام کنید! 🔹حسین : آمریکا تروریست‌های داعش را ساخت و صهیونیست‎ها، انگلیس، فرانسه و عربستان را به حمایت تسلیحاتی این گروه وحشی فراخواند. آن زمان سران داعش بی‌مهابا و به صراحت اعلام کردند که هدف نهایی ایران است. ایران و حزب‌الله لبنان به کمک سوریه شتافتند ولی فرقه اصلاحات، فریاد بر‌آورده و زمین و زمان را به هم دوخت که چرا باید جوانانمان را برای مقابله با داعش به سوریه و عراق اعزام کنیم؟! 🔹اکنون هم که آمریکا در افغانستان با شکست مفتضحانه‌ای رو‌به‌رو شده و آرزوی دیرینه خود که برپایی جنگ مذاهب و اقوام و کشاندن پای ایران به این توطئه است را برباد رفته می‌بیند، همان فرقه برخلاف سروصدای قبلی که سوریه و عراق و داعش به ما چه ربطی دارد، امروز جیغ می‌کشند که چرا علیه طالبان (به نفع آمریکا) وارد جنگ نمی‌شویم؟! 🔹حالا یک پیشنهاد منطقی و همه‌پسند در میان است و آن این‌که یک تیپ از مدعیان اصلاحات تشکیل شود و این افراد جهت اعزام به افغانستان ثبت‌نام کرده و برای مبارزه به پنجشیر و یا هر نقطه دیگر افغانستان اعزام شوند. نامش هم می‎شود تیپ اصلاحاتیون! https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت عادی نیست 🔰 اگر راه اربعین بسته است، راه آزادگی باز است... موکب داران جا مانده، کربلای مرزهای شرقی را دریابید https://eitaa.com/Bayynat
🔹حضرت علیه السلام فرمودند... https://eitaa.com/Bayynat
🗞صفحه نخست روزنامه‌های پنجشنبه 18 شهریور 1400 https://eitaa.com/Bayynat
وصیت نامه شهید 🥀 ❇️ به هیچ وجه تا زمان پیدا شدن قبر مطهر حضرت سلام الله علیها برای من سنگ قبری تهیه نکنید... https://eitaa.com/Bayynat
🔴 رفتارهای طالبانی به نام مبارزه با طالبان! 🔹‏خودشان را ضدطالبان معرفی می‌کنند به این علت که طالبان افراطی و مخالف آزادی است اما خودشان باهمین منطق خشک و تعصب به نظام اسلامی حمله می‌کنند چرا با ‎ وارد جنگ نمی‌شوید؟چرا جلوی سقوط ‎ را نمی‌گیرید؟! و منتقدین راهم با برچسب ‎ می‌نوازند تا کسی جرات مخالفت نکند! 🔸نه با محاسبات عقلی، نه محاسبات قانونی، نه محاسبات بین‌المللی، نه ادله و استدلال دینی، جمهوری اسلامی نمی‌تواند در دخالت کند. چون ملت و مردم افغانستان خود با طالبان وارد جنگ نشدند و در پنجشیر هم که محاصره طالبان است امکان حضور ایران وجود ندارد. همین اظهار موضع رهبری و رئیس جمهور و وزارت خارجه که بارها گفته شد مسئله باید سیاسی و با مذاکره حل شود کافی است و ایران نمی‌تواند بیش از این به ماجرا ورود کند. 🔹اما این جماعت با رفتارهای احساسی و افراطی شب و روز به جمهوری اسلامی حمله می‌کنند! چون ایران حاضر نیست به زمین بازی و تله جنگ داخلی افغانستان وارد شود پس حامی طالبان است! آخر این چه عقلانیت و منطقی است که چون ایران وارد جنگ نمی‌شود پس حامی طالبان است!! چرا وارد جنگ شود؟ مگر پنجشیری‌ها و جبهه شمال که ۲۰ سال حاکم افغانستان بودند همین رفتارها را در حمله به طالبان نداشتند؟ آن موقع هم برخی در داخل می‌گفتند برویم در کنار طالبان مقابل آمریکا بایستیم! 🔸اما تنها کسی که ایران را هم آن موقع که برخی می‌گفتند در کنار صدام(خالد بن ولید) علیه آمریکا بجنگیم، یا در کنار طالبان علیه آمریکا بجنگیم، یا بعد از شهادت دیپلمات‌های ما در کنسولگری مزار شریف به طالبان حمله کنیم یا حالا که عده‌ای می‌گویند در کنار پنجشیری‌ها بجنگیم، تنها کسی که کشور را از ورود به دام افراطی‌گری و جنگ‌های خانمان‌سوز و بی‌نتیجه حفظ کرد سیدعلی خامنه‌ای بود وگرنه عده‌ای با رفتارهای افراطی و تعصبات و احساسات قومی و قبیله‌ای و غلط این کشور امن را بارها غرق در ناامنی کرده بودند! 🗯 https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در برنامه زنده، فرمانده بسیج مردمی عراق به خانم مجری روسری هدیه داد... https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ قدردانی وحید بازیگر نقش محمد سریال گاندو، از تامین امنیت توسط سربازان گمنام علیه السلام https://eitaa.com/Bayynat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ دو قانون مهم هیتلر در ابتدای کارش هیتلر شناخت خوبی از نحوه عملکرد یهود پیدا کرده بود و با وضع کردن ۲ قانون، جامعه آلمان را از فساد توسط یهودی‌ها نجات داده بود. بازخوانی بخشی از تاریخ توسط «ربی یارون روون» یهودی 1- صنعت سکس و همجنس بازی ممنوع 2- ربا ممنوع https://eitaa.com/Bayynat
❇️ ۵ داستان از شهید شهید محمد حسین ، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود و حاج قاسم وصیت کرده بود که در کنار او دفن شود. ممکن است برخی افراد به این داستان‌ها شبهه وارد کنند، لذا ذکر یک مطلب اعتقادی در ابتدا لازم است: علم غیب اختصاصی به و معصوم ندارد و برخی از مراتب آن در انسان‌های دیگر که باتقوی هستند نیز وجود دارد. قرآن کریم به برخی از این افراد اشاره دارد: حضرت ، همسر ، مادر ، که همراه حضرت علیهم السلام بود و... 1⃣ همرزم شهید : حسین به من گفته بود در کنار اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت می‌شود را بنویس، بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه، بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی متوجه خوابیدن من نشود. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمی‌شوی" با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می‌نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود. خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود! او از کجا میدانست؟! 2⃣ مادر شهید: با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر بیا اینجا. وارد اتاق شدم، خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند. بعد از کمی صحبت گفتم: مادر چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟ امّا هر چه اصرار کردم ، بحث را عوض کرد! 3⃣ برادر شهید: برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.از کرمان. ساعت 10:00 شب به بیمارستان رسیدیم، با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم، نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمّدحسین هستید؟ با تعجّب گفتیم : بله! جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا! وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته، ولی می‌تواند صحبت کند. اوّلین سؤال ما این بود: از کجا می‌دانستی که ما آمدیم؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید، من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می‌دیدم! محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت! 4⃣ همرزم شهید: دو تا از بچّه‌های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آن‌‌ها با لباس غوّاصی در آب‌ها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم. که مسؤول اطّلاعات لشکر41 ثارالله کرمان بود، موضوع را با شهید سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت. گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر می‌شود. امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص می‌کنم. صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم : چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه، پرسیدم: چرا؟! حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آن‌ها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را. با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟ گفت: در خواب آن‌ها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می‌دانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی‌شد. در ثانی اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود. اکبر در خواب گفت که ناراحت نباشید، عراقی ها ما را نگرفته‌اند، ما بر‌می‌گردیم. پرسیدم: چه طور؟!  گفت: شهید شده‌اند. جنازه‌های‌شان را امشب آب می‌آورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئنّ بودم، شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد! 5⃣ همرزم شهید : زمستان سال 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد سنگر شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند. بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می‌شوید. من هم شیمیایی می‌شوم. حسین به همه اشاره کرد به جز من!  چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیّات والفجر 8 محقّق شد! از این ماجراها در سینه بچّه‌های اطّلاعات لشکر ثارالله بسیار نهفته است. خدا داند چه رابطه‌ای بین شهید و شهید بوده است! https://eitaa.com/Bayynat
♦️حافظه‌ مردی به تدریج در حال از کار افتادن بود. پزشکی پس از معاینه‌ دقیق، گفت که می‌تواند با عمل جراحی حافظه‌ مرد را برگرداند، اما این کار یک خطر بزرگ دارد و آن این که ممکن است مرد، بینایی هر دو چشم‌اش را از دست بدهد. پزشک گفت: کدام‌یک را انتخاب می‌کنید؟ بینایی یا حافظه‌تان را؟ بیمار کمی فکر کرد و گفت: بینایی‌ را، ترجیح می‌دهم که ببینم به کجا خواهم رفت، تا این که به خاطر بیاورم به کجا رفته‌ام ... چارلز_کترنیگ https://eitaa.com/Bayynat
: توجه کنید که حقّ گرفتنی است، آن هم از گرگی مثل آمریکا https://eitaa.com/Bayynat