eitaa logo
بیّنات
1.4هزار دنبال‌کننده
64.7هزار عکس
49.9هزار ویدیو
438 فایل
این کانال بر اساس اعتقاد به توحید و تحول بدون مرز کمال گرا، تحت لوای ولایت، تعقل و تدین ایجاد شده است. (کپی و انتشار، فقط با ذکر یک صلوات) (با عرض پوزش تبادل و تبلیغات نداریم)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرنطینه بودیم ,وقتی قرنطینه مد نبود غالب اسرای ایرانی در یک بازه زمانی بین حداقل دوسال تا حداکثر ده سال را در این محیط کاملا ایزوله و قرنطینه گذراندند و دم نزدند ! البته استثنائاََبودند کسانی مثل شهید خلبان ,لشکری که مدت قرنطینه شان قریب به دودهه رسید اما دم نزد ! این راهم اضافه کنید که اگر اینجا کسی بخواهد این قرنطینه را بشکند حداکثربا یک تذکر و یایک جریمه مواجه می شود اما آنجاکمترین پاداش این این خرق مقررات ,گلوله بود! اینجا شما به انواع وسائل سرگرم کننده دسترسی دارید ,کلید کنترل تلویزیون را فشار می دهید ,تا ساعتها وقتتان را پر می کند ,گوشی هوشمند موبایلتان این امکان را دارد که مثلا با مادرتان و عزیزانتان که یک ماه است ندیده اید تماس تصویری برقرار کند تا کمی دلتان واشود ...یا کتاب بخوانید ...یا آشپزی کنید یا کارهای نکرده داخل منزل را سرو سامانی بدهید که حوصله تان سر نرود یا .... بطور معمول قرنطینه آنها از بیست و چند تا صدوبیست ماه طول کشید یعنی از هفتصد روز تا سه هزار و ششصد روز ! سخت بنظر می آید ؟ نه ؟ از تجربه شان بپرسید که چکار کردند تا سخت نگذرد !شایددر ساده ترین پاسخ بگویند هیچوقت نگذاشتیم امید در مابمیرد .شما چه ؟امیدتان را دارید هنوز ؟ https://eitaa.com/Bayynat
✒️ ح‌سین ق‌دیانی: آمار مبتلایان به عشق تو اما نقل یک‌میلیون و ده‌میلیون و صدمیلیون نیست! گفتم از الان تذکر بدهم، مبادا باز مجبور بشوی به اصلاح، هان ای حلقه‌ی وصل انقلاب خمینی به انقلاب مهدی! و مگر عیبی دارد کوچک‌ترین شاگردها متذکر بزرگ‌ترین استادها بشوند؟! احمق‌ها تصور کرده بودند بعد از خمینی، کار این انقلاب تمام است لیکن آوینی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و صیاد تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و کاظمی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و طهرانی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و همدانی تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و حاج‌قاسم تو را همان‌گونه دوست داشت که خمینی را! و هم حکایت روزگار جنگ و جنگ روزگار، عمرا حریف ملتی شود که متکی به یک پدر حکیم است! اشتباه سران آمریکا تنها در یک قلم فاجعه‌ی بی‌مانند هیروشیما و ناکازاکی بود و در قلم دیگر کودتای ۲۸ مرداد! و حالا عددی را اشتباه گفته رهبر انقلاب، طرف برداشته معلوم نیست از کجای دنیا دایرکت فرستاده در اینستاگرامم که «گویا خامنه‌ای پیر شده است!» عجب! ۳۰ سال پیش می‌گفتید؛ «خامنه‌ای برای رهبری زیادی جوان است» و حالا نگران سن‌وسال آقای ما شده‌اید! همه‌ی محاسن این سید، سپید شد ولی بر چشم بد، لعنت! هم‌چنان از همه‌ی محافظانش قدبلندتر است! گویی هنوز همان سید خوش‌سیماست که با آن اقتدا به خطبه‌هایش می‌کرد و آن که چه نازنین می‌خواند! کرونا ما را زمین نزد! هرگز نرفتیم از ترس قحطی، بقالی مش‌رجب را خالی کنیم، هرگز نرفتیم از ترس جنگ، اسلحه و تیرکمان بخریم؛ چون این قوم دارد! و این ملت دارد! و این مسلمانان دارند! چون وقتی دستت در دست خامنه‌ای باشد، انگار دستت را گرفته، از بس این سید حکایت روح‌الله، فنای فی‌الله است! وای بر کشوری که بزرگش باشد! خلاصه کنم وضع امروز غرب را در یک جمله؛ «بی‌پدری بددردی است!» و بنازم حکمت خدا را؛ ما دهه‌ی ۶۰ پدر از دست دادیم در جنگ لیکن فی‌الحال بزرگ‌ترین فخرمان به همه‌ی جوامع ماشینی، از قضا داشتن یک است: «بابای ماست خامنه‌ای!» زندگی این سید، کلاسیک‌ترین رمان عصر است که به این زودی‌ها به فصل آخرش نخواهی رسید! رساندن سردارش از کربلای ۵ به خود کربلا، تازه میانه‌ی داستان سیدعلی است! مثل تازه چلچلی گرفته! آن‌روز که دربست گرفت آمد «بیت» قشنگ فهمید که از «ابله» داستایوسکی درنمی‌آید! سفیرت تنها نیست؛ دل‌بر تمام احرار عالم است! زین کن ذوالجناح را مهدی‌جان! https://eitaa.com/Bayynat
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 يک روز کارمند پستي که به نامه‌هايي که آدرس نامعلوم دارند رسيدگي مي‌کرد متوجه نامه اي شد که روي پاکت آن با خطي لرزان نوشته شده بود نامه‌اي به خدا! با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند. در نامه اين طور نوشته شده بود: "خداي عزيزم! بيوه زني هشتادوسه ساله هستم که زندگي ام با حقوق نا چيز باز نشستگي مي‌گذرد. ديروز يک نفر کيف مرا که صد دلار در آن بود دزديد. اين تمام پولي بود که تا پايان ماه بايد خرج مي‌کردم. يکشنبه هفته ديگر عيد است و من دو نفر از دوستانم را براي شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چيزي نمي‌توانم بخرم. هيچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگيرم . تو اي خداي مهربان تنها اميد من هستي به من کمک کن ...! " کارمند اداره پست خيلي تحت تاثير قرار گرفت و نامه را به ساير همکارانش نشان داد. نتيجه اين شد که همه آنها جيب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاري روي ميز گذاشتند. در پايان «نود و شش» دلار جمع شد و براي پيرزن فرستادند ... همه کارمندان اداره پست از اينکه توانسته بودند کار خوبي انجام دهند خوشحال بودند. عيد به پايان رسيد و چند روزي از اين ماجرا گذشت، تا اين که نامه ديگري از آن پيرزن به اداره پست رسيد که روي آن نوشته شده بود: نامه‌اي به خدا! همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنين بود: "خداي عزيزم! چگونه مي‌توانم از کاري که برايم انجام دادي تشکر کنم.. با لطف تو توانستم شامي ‌عالي براي دوستانم مهيا کرده و روز خوبي را با هم بگذرانيم. من به آنها گفتم که چه هديه خوبي برايم فرستادي ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند.😑😁 https://eitaa.com/Bayynat
▫️خوش‌ به‌ حال دل من، مثل تو آقا دارد بر سرش، سایۀ آرامش طوبا دارد ▫️با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد پای این عشق اگر جان‌ بدهد، جا دارد... اللهم احفظ امامناالخامنه https://eitaa.com/Bayynat