eitaa logo
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
460 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
13.9هزار ویدیو
133 فایل
🌸 ظـ‌ه‍وࢪ بسیاࢪ نزدیک استــ :( @Beh_to_az_door_salam ادمین تبادلات: @ya_zah_raa مدیر اصلی @Asmahasani12 ادمین رمان @Loiaa009979
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 👈رضايت خدا، نه رضايت خلق‏ 🌴لقمان عليه‏ السلام به پسرش چنين وصيت كرد: پسرم! قلبت را به خشنودى مردم و تعريف و تكذيب آن‏ها وابسته نكن، چرا كه چنين چيزى هر چند انسان كوشش فراوان كند به دست نمى ‏آيد. 🌴پسر گفت: مى‏ خواهم در اين مورد، مثال يا نمونه عملى بنگرم تا موضوع را به روشنى دريابم. 🌴لقمان عليه ‏السلام فرمود: برخيز از خانه بيرون برويم، تا موضوع را به تو نشان دهم. 🌴لقمان و پسرش از خانه خارج شدند، الاغى نيز داشتند، لقمان سوار بر آن شد، پسرش پياده به دنبال او به راه افتاد، تا به گروهى رسيدند، آن گروه تا اين منظره را ديدند گفتند: اين پيرمرد را ببين چقدر سنگدل و نامهربان است، خود سوار بر مركب شده و پسرش پياده به دنبالش حركت مى ‏كند، به رسايت كه اين كار، بدكارى است. 🌴لقمان به پسرش گفت: آيا سخن آن‏ها را شنيدى؟ پسر گفت: آرى، لقمان گفت: اينك من پياده مى ‏شوم و تو سوار شو، لقمان پياده شد و پسرش سوار گرديد و حركت كردند، تا به گروهى رسيدند، آن گروه وقتى اين منظره را ديدند، گفتند: اين پدر و پسر هر دو پدرِ بد و پسرِ بد هستند، پدر از اين رو بد است كه پسرش را تربيت نكرده به گونه ‏اى كه پسر بر مركب سوار شده، و پدر پيرش پياده حركت مى ‏كند، پسر نيز بد است از اين رو كه با اين بى رحمى، به پدرش جفا نموده است، زيرا پدر شايسته ‏تر است كه احترام شود و سوار گردد. 🌴لقمان به پسرش گفت: سخن آن‏ها را شنيدى، پسر گفت: آرى، لقمان فرمود: اين بار هر دو سوار مى‏ شويم. 🌴آن‏ها هر دو سوار بر مركب شدند و حركت نمودند تا به گروهى رسيدند، آن گروه تا اين منظره را ديدند، گفتند: در دل اين دو سوار يك ذره رحم نيست، دو نفرى سوار بر اين حيوان زبان بسته شده‏ اند، كمر اين حيوان را شكستند، چرا بيش از توان اين حيوان به او تحميل كرده ‏اند؟ بهتر اين بود، كه يكى سوار گردد و ديگرى پياده حركت كند. 🌴لقمان به پسرش گفت: سخن آن‏ها را شنيدى؟ پس گفت: آرى، لقمان فرمود: 🌴بيا اين بار هر دو پياده شويم و به دنبال الاغ حركت كنيم، آن‏ها هر دو پياده شدند، و به دنبال الاغ حركت نمودند، اين بار به گروهى رسيدند، آن گروه گفتند: به راستى اين دو نفر عجب آدمهاى جاهل هستند، خود پياده حركت مى ‏كنند و الاغ را بدون سواره رها كرده ‏اند، چقدر بى ‏فكر هستند. 🌴لقمان عليه‏ السلام به پسرش فرمود: سخن آن‏ها را شنيدى؟ او عرض كرد: آرى. 🌴لقمان عليه ‏السلام فرمود: آيا ديگر هيچگونه چاره ‏اى براى كسب رضايت مردم وجود دارد؟ اكنون كه چنين است رضايت آن‏ها را محور قرار نده بلكه رضايت خدا را محور و هدف قرار بده تا به سعادت و رستگارى دنيا و آخرت نايل شوى. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⚘اَݪٰلــّہُـمَّ؏َجِــِّل‌ݪِوَلیـِّڪَ‌الفَرَجـــ‌⚘ @khoodayaaa
راز چشمه آب در حرم حضرت اباالفضل علیه السلام 💎همان آبي كه بر فرزندان پيامبر در ظهر عاشورا ۱۴ قرن پيش بستند، امروز در حرم قمر بني هاشم، به طرز معجره آسايي نابينا را بينا مي‌كند.. 🔸بيمار سرطاني را شفا مي‌دهد و از ۵۰ سال قبل تاكنون اين آب در يك سطح ثابت مانده و هر چه از آن استفاده مي‌شود نه كم و نه زياد مي‌شود... ✅آیت الله سيد عباس کاشاني حائري اینگونه نقل کرده است : 💠« روزي در بيت آيت الله حکيم بودم که کليددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل عليه السلام تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس حضرت ابوالفضل عليه السلام را آب گرفته و بيم آن مي رود که ويران گردد و به حرم مطهر و گنبد و مناره ها نيز آسيب کلي وارد شود شما کاري بکنيد. 🌟آنگاه گروهي از علماي نجف از جمله اينجانب به همراه ايشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل عليه السلام رفتيم. 🔰آن مرجع بزرگ براي بازديد به طرف سرداب مقدس رفت و ما نيز از پي او آمديم . 💎 اما همين که چند پله پايين رفتند ديدم نشست و با صداي بسيار بلند که تا آن روز نديده بودم شروع به گريه کرد. همه شگفت زده و هراسان شديم که چه شده است؟ 💥 منظره اين بود : ديدم قبر شريف ابوالفضل عليه السلام در ميان آب بسان جايي که از هر سو به وسيله ديوار بتوني بسيار محکم حفاظت شود در وسط آب قرار دارد اما آب آن را نمي گيرد درست همانند قبر سالارش حسين عليه السلام که متوکل بر آن آب بست اما آب به سوي قبر پيشروي نکرد و آنجا را حاير حسيني ناميدند. 💦این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است.ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(علیه السلام) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمی‌کند... ❤️السلام‌علیک‌یا اباالفضل‌العباس(علیه‌السلام)❤️ ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ •• 🍂@khoodayaaa
سید محمد باقر شفتی فقیر محض بود! یه مرتبه گوشت خرید، شب بیاد بار بزاره بعد از مدتها یه دلی از عزا دربیاره...! تو راه که داشت میومد، دید یه سگی کنار کوچه انقد لاغر هستش که اصلا انگار استخوناش از زیر پوست پیداست این توله هاش هم چسبیدن به سینه های مادرش! شیر نداره بده بی رمق افتاده...! ایشون این گوشتی که دستش بود صاف انداخت جلوی این سگ! یعنی واینساد که فکر بکنه و محاسبه بکنه، معامله بکنه باخدا! یعنی بگه من این رو میدم در عوض تو اونو بمن بده! از اون به بعد زندگی سید شفتی زیر و رو شد. این مجتهد مسلم حکومت داشت تو اصفهان. ثروتش به قدری بود که یک روز رو وقتی اعلام میکرد فقرا وقتی میومدن در خونش چنگه چنگه پول میداد بهشون...!!نمی شمرد..!! ثروت عجیبی خدا بهش داد.. مردم فوق العاده دوسش داشتن.. حکومت قاجار بدون اجازه ایشون تو منطقه اصفهان نمی تونست کاری بکنه انقدر محبوب بود...! این همون آدم فقیر یه لا قبایی بود تو نجف که هیچی نداشت! ❌ یه کار یه عمل صالح تو یه لحظه..اینجوری زیر و رو شد. 🎙حجت الاسلام عالی ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ •✾✾• 🍂@khoodayaaa
🔅 ✍ به یاد شهدا 🔹سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید: این روزها شهدای زیادی رو پیدا می‌کنن و میارن ایران، به نظرتون کار خوبیه؟ کیا موافقن؟ کیا مخالف؟ 🔸اکثر دانشجویان مخالف بودن! 🔹بعضی‌ها می‌گفتن: کار ناپسندیه. نباید بیارن. 🔸بعضی‌ها می‌گفتن: ولمون نمی‌کنن. گیر دادن به چهار تا استخون. ملت دیوونن! 🔹بعضی‌ها می‌گفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته! 🔸تا اینکه استاد درس رو شروع کرد. ولی خبری از برگه‌های امتحان جلسه قبل نبود! 🔹همه سراغ برگه‌ها رو می‌گرفتن، ولی استاد جواب نمی‌داد. 🔸یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت: استاد برگه‌هامون رو چیکار کردید؟ شما مسئول برگه‌های ما بودید؟ 🔹استاد روی تخته کلاس نوشت: من مسئول برگه‌های شما هستم. 🔸سپس گفت: من برگه‌هاتون رو گم کردم و نمی‌دونم کجا گذاشتم. 🔹همه دانشجویان شاکی شدن. 🔸استاد گفت: چرا برگه‌هاتون رو می‌خواین؟ 🔹گفتن: چون واسشون زحمت کشیدیم، درس خوندیم، هزینه دادیم، زمان صرف کردیم. 🔸هر چی که دانشجویان می‌گفتن استاد روی تخته می‌نوشت. 🔹استاد گفت: برگه‌های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم، هرکی می‌تونه بره پیداشون کنه؟ 🔸یکی از دانشجویان رفت و بعد از چند دقیقه با برگه‌ها برگشت. استاد برگه‌ها رو گرفت و تکه‌تکه کرد. صدای دانشجویان بلند شد. 🔹استاد گفت: الان دیگه برگه‌هاتون رو نمی‌خواین! چون تکه‌تکه شدن! 🔸دانشجویان گفتن: استاد برگه‌ها رو می‌چسبونیم. 🔹برگه‌ها رو به دانشجویان داد و گفت: شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید. پس چطور توقع دارید مادری که بچه‌اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ، الان منتظر همین چهار تا استخونش نباشه!؟ بچه‌اش رو می‌خواد، حتی اگه خاکستر شده باشه. 🔸چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه از حرفی که زده بودن پشیمون شدن! • 🍂@khoodayaaa
☘🔸☘🔸☘🔸☘🔸☘ 🔆پادشاه مصر ♨️شبی، یوسف علیه‌السلام پهلوی پدرش خوابیده بود و خوابی دید. فردای آن روز خواب را برای پدر نقل کرد و گفت که: «در رؤیا دیدم یازده ستاره و خورشید و ماه برای من سجده می‌کنند.» ♨️یعقوب علیه‌السلام فرمود: «تو به مقام سلطنت می‌رسی و برادرانت همه ذلیل تو می‌شوند و از برای تو سجده و تواضع می‌کنند؛ پس خوابت را برای برادرانت نقل مکن!» ♨️زن شمعون، از پشت پنجره این سخنان را گوش می‌داد. آن را بر شوهرش نقل کرد. پس برادران باهم گفتگو کردند و تصمیم بر قتل یوسف نمودند… وقتی یوسف، پادشاه مصر شد و برادران همه او را سجده کردند، پدر گفت: «این تعبیر خوابی است که قبلاً دیده بودم.» 📚(جامع النورین، ص 214) 🍂@khoodayaaa
⚡سخت‌کوشی هیچ جایگزینی ندارد؛ استعداد فقط یک درصد و سخت‌کوشی نود و نه درصد در موفقیت فرد تأثیرگذار است. ⚡️اکثر شکست‌ها نصیب کسانی شده است که نمی‌دانستند فاصله‌شان تا موفقیت چقدر نزدیک است و دست از کار کشیده‌اند. راه حل صحیح موفقیت این است که: اشتیاق شما به پیروزی بیشتر از ترس شما از شکست باشد. برای موفق شدن باید اول باور کنیم که می‌توانیم، به مشکل هایتان بخندید تا همیشه موضوعی برای خنده داشته باشید. 🍂@khoodayaaa
✨﷽✨ 🔴بهشت امن ✍گاهی به ما می‌گویند سرعت بگیرید یعنی خطر نیست ولی کمال در پیش است؛ گاهی به ما می‌گویند سبقت بگیرید یعنی خطری در کار نیست ولی کمال در پیش است؛ گاهی به ما می‌گویند بدوید، فرار کنید! معلوم می‌شود خطری در کار است. این خودبینی، من خودم زحمت کشیدم، اوّل خُـــدا دوم فلان شخص، اگر فلان شخص نبود مشکل من حلّ نمی‌ شد، فرمود از اینها فرار کنید؛ اگر فرار کردید از شرک به توحید فرار می کنید. این ﴿وَ ما یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون﴾، به این اکثری می‌ گوید از این شرک ضعیف فرار کنید و در همه موارد بگویید: «اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك‏». چون خُــدا خودش فرمود: ﴿ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّه﴾، لذا ما در قنوت و در تعقیبات می‌گوییم: «اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك‏»؛ دیگر نمی‌ گوییم ما خودمان زحمت کشیدیم، خب خیلی ‌ها زحمت کشیدند ولی به جایی نرسیدند! پس اینکه می‌ گوییم: «اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك‏» این فرار از غیر خُــداست به خُـــدا پس بار معنوی ﴿فَفِرُّوا﴾ بهتر از بار علمی سرعت است، بار علمی سبقت است، چون آنجا اِعلام خطر نشده است؛ اما اینجا اعلام خطر شده که اگر مشکلی در این مبدأ داشته باشید، آن وقت ﴿وَ ما یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُون﴾ دامنگیرتان می‌ شود، از این فرار کنید! وقتی از این فرار کردید، دیگر راحت هستید، به وادی توحید می ‌رسید، آنجا دیگر اَمن است. 📚 سوره مبارکه ذاریات جلسه 19 🍂@khoodayaaa
🌱🌹 ‍ حرف قشنگ ✨ ⚠️تلنگرانه⚡️ در هر مرحلـه ای از گنـــــاه هستى سریع توقف کن ⛔️🖐🏻 مبـادا فکر کنی آب از سرت گذشتـه❗️ مبـادا از رحمت خدا نا امید بشی❗️ شیـــــطان میخواد بهت القا کنه که آب از سرت گذشتـه و توبه فایده نداره! مبـــــادا فریب شیـــــطان رو بخوری.. خدا بسیـــــار توبه پذیر ومهــــربونـــــه ...😌💌 🌺نبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ🌺 🌸به بندگانم خبر ده که یقیناً من [نسبت به مؤمنان] بسیار آمرزنده و مهربانم. 📚قرآن كريم سوره حجر آيه ٤٩ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ܝߺ‌ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج در محـضر خُــدا گنـاه نکنیم📓🖇 💥💪🏿 @Beh_to_az_door_salam