آمده بود مرخـــــصے.
داشتیم درباره ی منطقه حــرف مےزدیم.
لابه لای صحــــبت گفتم:
کاش مےشد من همـــراهت به جبهه بیایم !
گفــــت؛
"هیچ مےدانی ســــیاهے چادر تو از سرخے خـــــون من کوبنده تر است؟!"
همین ک حــجابت را رعایت کنے،
مبـــــارزه ات را انجام داده ای...
شهید محمدرضا نظافت
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
باتومن درکنار مهدی ات ما میشوم
شایدم خرجی به راهش
شهیدی بی پر
باتو پر وا میکنم
#در_آرزوی_شهادت
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
دِلتنـْــــگ شُد خُــᰔـــدٰا ۔۔
و تُو را أز زَمیـــــن گرفْت...!
یِک¹ ﴿فـــــآطمه۔۔ۜ𑁍 ﴾ڪِہ؛
دَر دو² جَـھـٰانِ بیشـــــتَر نَداشـــــتْ۔۔!!!
-سیدةالعالمين🥀
#فاطمیه
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید همت: در برابر انحراف افراد، مسئول هستید.....
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭با دیدن تعزیه خانمشُ محجبه کرد
😭من سنی ام اما با دیدن تعزیه حضرت زهرا احساساتی شدم
🤲خیلی خوشحالم که #حجاب کامل دارم
❤️گپ حین تعزیه با دختری که کشف حجاب بود(آخر کلیپ)
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
مُحـــــجبِہ بودنْ !
مِثـــــل زِندگےبینِ أبرهـــــآیےست☁️۔۔،
ڪِہ مــ🌙ـــآه رٰا فَقط؛
بَرا؎خـُــᰔــدایش نمٰایٰان مےڪُند:)
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل طفلی که زمین خورده
دویدم سویت
آمدم گریه کنم
میدانم حوصله ام را داری
✨حضرتمادر✨
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
#تلنگرانه
لو تعلمون ما ذُخِر لکم، ما
حَزَنتم عَلی ما زُوِی عنکم
اگر می دانستید که بابت سختی هایتان
چه پاداش بزرگی برای شما ذخیره شده
است، هرگز محزون نمی شدید . . .
#ܝߺߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝߊܢߺ߭ܣ
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
در محـضر خُــدا گنـاه نکنیم📓🖇
#برای_ترک_گناه_هیچ_وقت_دیر_نیست
#از_همین_الان_شروع_ڪن💥💪🏿
وَ قَالَ مولا علی ع :
مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ
و فرمود : هر كه همراه آرزوى خويش تازد،
مرگش به سر در اندازد .
- حکمت۱۹، نهجالبلاغه .
از نافرمانی خدا در خلوتها بپرهیزید
زیرا همان كه شاهد است ، قاضی است!
- حکمت۳۲۴، نهجالبلاغه ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به طبیبان دگر ، نسخهی ما را مسپار ،
درد با دست تو درمان بشود ؛ خوب تر است ..
372044_209.mp3
4.17M
🌸زیارت ال یاسین 🌸
🌱⃟🥀๛
─┅═ೋ🖤❅ೋ═┅─
#ڪپےبہنیتظہوࢪامام_زمان
╭━━━⊰•🍃⃟🕊•⊱━━━╮
╰━━━⊰•🍃⃟🕊•⊱━━━╯
🖤زیارت آل یاسین🖤
🌱بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌱
🔹 سَلاَمٌ عَلَىٰ آلِ يَس
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللهِ وَرَبَّانِيَ آيَاتِهِ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللهِ وَتَرْجُمَانَهُ
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَأَطْرَافِ نَهَارِكَ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللهِ ٱلَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللهِ ٱلَّذِي ضَمِنَهُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ
🔹 وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ
🔹 وَالْغَوْثُ وَٱلرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ، وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقوُمُ،
🔹وٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَتَقْنُتُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي ٱللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا ٱلإِمَامُ الْمَأْمُونُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ،
🔹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ ألسَّلاَمُ
🔹 أُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ
🔹 أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَـٰهَ إِلاَّ اللهُ
🔹 وَحْدَهُ لاَ شَريكَ لَهُ،
🔹 وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ
🔹 لاَ حَبِيبَ إِلاَّ هُوَ وَأَهْلُهُ،
🔹 وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ
🔹 أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ
🔹 وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ
🔹 وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ
🔹 وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ
🔹 وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
🔹 وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،
🔹 وَموُسَىٰ بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ،
🔹 وَعَلِيَّ بْنَ موُسَىٰ حُجَّتُهُ،
🔹 وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
🔹 وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،
🔹 وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،
🔹 وَأَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ،
🔹 أَنْتُمُ ٱلأَوَّلُ وَٱلآخِرُ
🔹 وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لاَ رَيْبَ فِيهَا
🔹 يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا
🔹 لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً،
🔹 وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ،
🔹 وَأَنَّ نَاكِراً وَنَكِيراً حَقٌّ،
🔹 وَأَشْهَدُ أَنَّ ٱلنَّشْرَ حَقٌّ،
🔹 وَالْبَعْثَ حَقٌّ،
🔹 وَأَنَّ ٱلصِّرَاطَ حَقٌّ،
🔹 وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ،
🔹 وَالْمِيزَانَ حَقٌّ،
🔹 وَالْحَشْرَ حَقٌّ،
🔹 وَالْحِسَابَ حَقٌّ،
🔹 وَالْجَنَّةَ وَٱلنَّارَ حَقٌّ،
🔹 وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ،
🔹 يَا مَوْلاَيَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ
🔹 وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ،
🔹 فَأَشْهَدْ عَلَىٰ مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ،
🔹 وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريءٌ مِنْ عَدُوِّكَ،
🔹 فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ،
🔹 وَالْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ،
🔹 وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ،
🔹 وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ،
🔹 فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ
🔹 وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ
🔹 وَبِكُمْ يَا مَوْلاَيَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ،
🔹 وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ
🔹 وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ.
#امام_زمان🥀
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🤲🏻🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️عنایت خانم حضرت فاطمه زهرا
(سلاماللهعلیها) به مجالس روضه های خانگی..
#فاطمیه
#امام_زمان🌱
🥀العجل، یا منتقم فاطمه🥀
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🖤🍃'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
همه خیرها از آقاست✅
#امام_زمان
#ڪپےبہنیتظہوࢪامام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
⛥
╔═ೋ✿࿐
⛥
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
✨﷽✨
🌼معجزه علمی قرآن
👌سیستم عصبی پوست انسان در قرآن
-در سوختگی های درجه اول و دوم به دلیل اینکه سوختگی شدید نیست و هنوز اعصاب گرمایی پوست و سیستم عصبی آن فعال است درد به شدت احساس می شود.
-اما در سوختگی درجه سوم که عمق سوختگی بسیار زیاد است همراه با بافت های پوست و گوشت سیستم عصبی آن نیز از بین می رود در نتیجه دردی سوختگی احساس نمی شود.
در سوره نساء آیه 56 نوشته شده است:
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا ﴿56﴾
به زودى کسانى را که به آیات ما کفر ورزیدهاند در آتشى درآوریم که هر چه پوستشان بریان گردد پوستهاى دیگرى بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند آرى خداوند تواناى حکیم است (56)
⁉️#نکته_مهم :👇👇
اگر عذاب های جهنمیان از سوختگی های درجه سوم و چهارم بود،احساس سوختگی نمی کردند (همان طور که دربالا گفته شد)
ولی در این آیه اشاره شده است که پوست آنها را بریان می کنند و سپس پوست را دوباره رشد می دهیم تا عذاب را بچشند،واگر گفته بود آن ها رابه طور کامل میسوزانیم تا درد را بچشند باعلم پزشکی تطابقی نداشت .....زیرا در آن صورت سیستم های عصبی هم سوخته میشدند و دیگر حسی برای درد و عذاب وجود نداشت
🌺و ببینید قرآن ما چقدر دقیق است ...
شده برای نماز قَضات..
اللخصوص : صبح !
- گریه کنی ؟!
یه منتظر واقعی اینطوریه :)
#امام_زمان
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 #قصھ_دلبࢪی #قسمت_سیوپنجم جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
❄️🌨❄️🌨❄️🌨
🌨❄️🌨❄️
❄️🌨
🌨
#قصھ_دلبࢪی
#قسمت_سیوششم
خیلی دوست داشتم پشت سرش نماز را به جماعت بخوانم😍
از دوران دانشجویی تجربه کرده بودم.
همان دورانی که به خوابم هم نمی آمد روزی با او ازدواج کنم😂
در اردوها،کنار معراج شهدای گمنام دانشگاه، آقایان می ایستادند ما هم پشت سرشان ، صوت و لحن خوبی داشت😁❤️
بعداز ازدواج فرقی نمی کرد خانه خودمان باشد یا خانه پدر مادر هایمان، گاهی آن ها هم می آمدند پشت سرش اقتدا می کردند😍😁
مواقعی که نمازش را زود شروع می کرد، بلندبلند می گفتم:
(وَاللهٌ یٌحِبٌ الصـابِرِین.)😉😁
مقید بود به نماز اول وقت
درمسافرت ها زمان حرکت را طوری تنظیم می کرد که وقت نماز بین راه نباشیم.
و زمان هایی که در اختیار ماشین دست خودش نبود ودباکسی همراه بودیم، اولین فرصت در نمازخانه های بین راهی یا پمپ بنزین می گفت:((نگه دارین!))🙃
اغلب در قنوتش این آیه از قران را می خواند:
((ربنا هب لنامن ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما.))
قرآنی جیبی داشت وبعضی وقت ها که فرصتی پیش می آمد، میخواند.
گاهی اوقات هم از داخل موبایلش قرآن می خواند.
باموبایل بازی می کرد.
انگری بردز!😐🤣
و یکی دیگر هم هندوانه ای بود که با انگشت آن را قاچ قاچ می کرد، که اسمش را نمی دانم .
و یک بازی قورباغه که بعضی مرحله هایش را کمکش می کردم😁
اگر هم من در مرحله ای می ماندم، برایم رد می کرد😂
ادامـہدارد . . .
بہقـلم✍🏻«محمدعلۍمحمدۍ🌿»
🌨
❄️🌨
🌨❄️🌨❄️
❄️🌨❄️🌨❄️🌨
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨❄️🌨❄️🌨 🌨❄️🌨❄️ ❄️🌨 🌨 #قصھ_دلبࢪی #قسمت_سیوششم خیلی دوست داشتم پشت سرش نماز را به جم
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
❄️🌨❄️🌨❄️🌨
🌨❄️🌨❄️
❄️🌨
🌨
#قصھ_دلبࢪی
#قسمت_سیوهفتم
می گفتم:((نمی شه وقتی بازی می کنی،صدای مداحی هم پخش بشه؟))😁
بازی را جوری تنظیم کرده بود که وقتی بازی می کردم به جای آهنگش، مداحی گوش می دادیم😍
اهل سینما نبود، ولی فیلم اخراجی هارا باهم رفتیم دیدیم.
بعداز فیلم نشستیم به نقد و تحلیل.
کلی از حاجی گیرینف های جامعه را فهرست کردیم، چقدر خندیدیم!😂
طرف مقابلش را با چند برخورد شناسایی می کرد و سلیقه اش را می شناخت.
ازهمان روزهای اول، متوجه شد که جانم برای لواشک درمی رود😅🤦🏻♀
هفته ای یک بار راحتما گل می خرید ، همه جوره می خرید😍❤️
گاهی یک شاخه ساده،گاهی دسته تزیین شده.
بعضی وقت ها یک بسته لواشک، پاستیل یا قره قورت هم می گذاشت کنارش😅
اوایل چند دفعه بو بردم از سرچهار راه می خرد.
بهش گفتم:((واقعا برای من خریدی یا دلت برای اون بچه گل فروش سوخت؟))😉
از آن به بعد فقط می رفت گل فروشی😂
دل رحمی هایش را دیده بودم ، مقید بود پیاده های کنار خیابان را سوار کند، به خصوص خانواده هارا ..
یک بار در صندوق عقب ماشین عکس رادیولوژی دیدم ، ازش پرسیدم:
((این مال کیه؟))
گفت:((راستش مادر و پسری رو سوار کردم که شهرستانی بودن واومده بودن برای دوا درمون. پول کم آورده بودن و داشتن بر می گشتن شهرستون!))
به مقدارنیاز، پول برایشان کارت به کارت کرده بود و دویست هزار تومان هم دستی به آن ها داده بود😍
بعد برگشته بود وآن ها را رسانده بود بیمارستان.
می گفت:((ازبس اون زن خوشحال شده بود،یادش رفته عکسش رو برداره!))
رفته بود بیمارستان که صاحب عکس را پیدا کند یا نشانی ازشان بگیرد و بفرستد برایشان.
ادامـہدارد . . .
بہقـلم✍🏻«محمدعلۍمحمدۍ🌿»
🌨
❄️🌨
🌨❄️🌨❄️
❄️🌨❄️🌨❄️🌨
🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
*🌸🌿🌸
#تلنگر🌤
میگفت:
اینکھ خدا بخشنده است دَرِش هیچ شَکے نیست اما خب بعضےاز گناهان جاشون باقےمیمونھ:))
مراقب باشید خیلےاز همین گناهان زندگے ها پاشیدھ است:)🐚
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡•°
#ܝߺ̈ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝߊܢߺ߭ܣ
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
در محـضر خُــدا گنـاه نکنیم 📓🖇
#برای_ترک_گناه_هیچ_وقت_دیر_نیست
#از_همین_الان_شروع_ڪن💥💪🏿
#بدون_شرح
توضیح عکس:
گفته شده اینجا اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی ایران هست😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا فردای قیامت میتونیم پاسخ همین یک نفر رو بدیم؟😭😭😭😭😭😭😭
🇮🇷بہ تو از دوࢪ سلام🇮🇷
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸 ✍🏻داستان: حقایق پنهان📖 #قسمت_هجدهم 8⃣1⃣ وفهمیدم که بایدچطوری کارراشروع کنم
🌸بسم رب الشهداوصدیقین🌸
✍🏻داستان: حقایق پنهان📖
#قسمت_نوزدهم9⃣1⃣
وفردای آن شب رفتم حوزه پیش دوستم وقتی دیدمش پرسیدم لیلاچی شده چه خبره که منوکشیدی حوزه
گفت باورت نمیشه آدرس منزل پدرمحمدرضاراپیداکردیم
گفتم واقعاچطوری
بالحن شوخی گفت البته پیدانکردیم پیداکردن
تاخواستم بگم نکنه آقای شریفی
خودش بلافاصله گفت
خداخیربده آقای شریفی تماس گرفته وگفته که آدرس راپیداکرده
وهرزمان مایل بودن خانم....
میتونن تشریف بیارند قم و برند منزل پدرمحمدرضا
که البته پدرشون درقیدحیاط نیستن فوت شدن ولی مادرشون هستن ولی دربستربیماری هستن
بعدِ کلی خوشحالی که آدرس پیداشده بودوالبته کمی هم ناراحتی بخاطردربستربودن مادرمحمدرضا آن هم بانبودن پدرشون
کمی صحبت بادوستم که حالابایدکی برم قم آیااصلامیتونم برم یانه
چون واقعاشرایط تنهارفتن وکمی هم هزینه رفت وبرگشت ومخارج سفربرام سخت بود
واون سالهاهم که سفرراهیان میرفتم ازطرف پایگاه بسیج وسپاه بود هزینه سفرقابل پرداخت بودوراحت
ولی سفرشخصی برام دشواربودهم بخاطرتنهارفتنم وهزینه حداقل یک هفته سفراون هم به راه دور
ازحوزه که برگشتم منزل خواستم کمی استراحت کنم
وبامحمدرضاهم همش صحبت میکردم ومیگفتم خودت همه چیزرامحیاکن برام تابدون مشکل برم دیدن مادرت
ویاخودت بگووراهنماییم کن که اصلاکی بایدبرم قم
ازمحمدرضاخبری نشدتاراهنماییم کنه که کی برم
تاشدتقریبابرج9اگراشتباه نکنم
ویک اردوی به شیرازکه برگشتنی هم میرفتن قم ازطرف حوزه وسپاه برنامه ریزی شده بود
که بعددوستم بامن تماس گرفت گفت اگه دوست داری بیای حالابهترین موقعیته بیابریم گفتم باشه حتماواسمم راثبت کن تا اتوبوس پرنشده
چندروزی هنوزبه روزحرکت مانده بودومن واقعاخیلی خوشحال بودم که دارم میرم دیدن مادرمحمدرضاوبعدهم واسه اولین بارمیخواستم برم سرمزارخودمحمدرضا
خلاصه شب آخربودکه قوچان بودیم وصبح بایدحرکت میکردیم
خواب دیدم که اتوبوس اومده وسط روستامون ومسافرهایکی یکی سواراتوبوس میشن که برگه هایی هم دستشون بودوفکرکنم بلیط اتوبوس بود
تااینکه نوبت به من رسیدرفتم سواربشم
که یهویی دیدم اون شخصی که داخل اتوبوس مثل شاگردراننده بود و برگه رامیگرفت چک میکردبااسم مسافرها خودمحمدرضابود
ولی چه فایده
تامن وبرگم رادید بهم گفت هنوزوقت سفرشمانرسیده چندماه دیگه ان شاءالله
توخواب داشتم بهش میگفتم آخه من دارم میرم دیدن مادرتونا که خودتون گفتین برم
حالامیگی وقت وزمانش نشده
که تازه میخواستم باهاش بیشترکل کل کنم که چرانبایدالان برم دلیلشوبگو
که باصدای اذان صبح گوشی ازخواب بیدارشدم
وتاساعت9صبح اون روزبادوستم تماس گرفتم وگفتم سفرمن کنسله ومن نمیام
باتعجب گفت چرا؟این بهترین موقعیت بودا بیا بریم دیدن مادرمحمدرضاوچون بچه هاومسئولان هم سپاهی وآشناهستن اجازه میدن که بری دیدن مادرش
گفتم آخه محمدرضاخودش دیشب گفت نیام
وچندماه دیگه برم
انگاربازسفرراهیان امسال هم طلبیده شدم وبرگشت ازراهیان برم دیدن مادرش
سال95هم باخوبی وبدی هایش داشت کم کم تمام میشدویک ماه به سال جدیدوسال96مانده بود
که سال95هم خداراشکرهمچنان محمدرضاهنوزدرزندگی وخوابهایم هرازگاهی بود
#خادمالشهدانوشت❤️
#ادامهدارد...
🌷