❣ خواستگاری
«خواب دیدم شهید سید مجتبی علمدار با جوانی دیگر وارد کوچهی ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانهی آن جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امام زمان (عج) شدید.»
💕 روزی که عبدالمهدی به خواستگاریاش میآید، مرضیه همان کسی را میبیند که در آن خواب، شهید علمدار به او نشان داده بود. در همان جلسهی اول صحبت با شهید کاظمی متوجه میشود که عبدالمهدی نیز همین چندروز پیش خانهی شهید علمدار بوده و با بچههای بسیجشان به دیدار مادر شهید رفته است.
♦️«مرضیه بدیحی»،
همسر شهید مدافع حرم
#عبدالمهدی_کاظمی
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
هدایت شده از بهشت زهرا(س)
🖼 #پوستر /شهید صیاد خدایی
امروز پنجشنبه 28 اردیبهشتماه ۱۴۰۲ مراسم اولین سالگرد شهادت شهید مبارزه با صهیونیسم سردار "شهید صیاد خدایی" از ساعت 17 الی 19 در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشتزهرا(س) در جوار مزار شهید برگزار می شود.
کانال بهشت زهرا (س) 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3372351667C409fc8fb6c
سه روز می شد که چشم روی هم نگذاشته بود. گوشی بی سیم به دست، خوابش برد. صدای بی سیم را آوردم پایین ، آرام صحبت می کردم تا کمی هم که شده استراحت کند. اسماعیل صادقی این طور خواست. ده دقیقه ، یک ربع نشده بود، سراسیمه از خواب پرید. رفت بیرون و چند دقیقه ای قدم زد . بعد هم آمد وبا ناراحتی گفت (( چرا گذاشتید بخوابم؟ بچه های مردم توی خط زیر آتیش دشمنن ، اون وقت من این جا راحت گرفتم خوابیدم .)) طوری به خودش نهیب می زد، انگار نه انگار که سه روز است نخوابیده.
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
مسئولیت سنگینی گرفته بودم
🌷یک روز شهید تهرانی مقدم پیش من آمد و گفت دوست داری کارت خوب پیش برود؟ گفتم: بله.
💠گفت : به تمام نیروهای تحت امرت بگو بگویند خدایا ما این کار را برای تو انجام می دهیم اگر ثواب دارد آن را تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم.
🌸 بعد از آن به صورت عجیبی کارهای ما درست می شد...
💥خوبه ما هم نیت کنیم بگوییم : خدایا ما کار خوبی نداریم همین اندک کارهای خوبمان را هم تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم.
🌹ان شاء الله کارهای ما هم وسط کارهای خیر ائمه قرار می گیرد و اجر و قرب و برکت پیدا میکند..
🌼شادی روح شهدا صلوات🌼
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
شهید #حسن_طهرانی_مقدم
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
بهشت ایران
🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸🌱🌸 🌱🌸🌱🌸 🌸🌱🌸 🌱🌸 🌸 #یادت_باشد🌱 قسمت 1 زمستان سردسال نود،چندروزمانده به تحویل سال،آفتاب گاهی
.
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
قسمت 2
نصف حواسم به اتاق پیش مهمان هابودونصف دیگرش به تست وجزوه هایم،عمه آمنه وشوهرعمه به خانه ماآمده بودند،آخرین تست راکه زدم درصدگرفتم شدهفتاددرصدجواب درست.بااینکه بیشترحواسم به بیرون اتاق بودولی به نظرم خوب زده بودم،درهمین حال واحوال بودم که آبجی فاطمه بدون درزدن،پریدوسط اتاق وباهیجان درحالی که دررابه آرامی پشت سرش می بست،گفت:"فرزانه خبرجدید!"،من که حسابی درگیرتستهابودم متعجب نگاهش کردم وسعی کردم ازحرفهای نصف ونیمه اش پی به اصل مطلب ببرم.گفتم:"چی شده فاطمه؟"
بانگاه شیطنت آمیزی گفت:"خبربه این مهمی روکه نمیشه به این سادگی گفت!".
میدانستم آبجی طاقت نمی آوردکه خبررانگوید،خودم رابی تفاوت نشان دادم ودرحالی که کتابم راورق میزدم گفتم:"نمیخواداصلاچیزی بگی،میخوام درسموبخونم،موقع رفتن درم ببند".آبجی گفت:"ای باباهمش شددرس وکنکور،پاشوازاین اتاق بیابیرون ببین چه خبره!عمه داره توروازبابابرای حمیدآقاخواستگاری میکنه".
توقعش رانداشتم مخصوصادرچنین موقعیتی که همه میدانستندتاچندماه دیگرکنکوردارم وچقدراین موضوع برایم مهم است.جالب بودخودحمیدنیامده بود،فقط پدرومادرش آمده بودند.هول شده بودم،نمیدانستم بایدچکارکنم،هنوزازشوک شنیدن این خبربیرون نیامده بودم که پدرم وارداتاق شدوبی مقدمه پرسید:"فرزانه جان توقصدازدواج داری؟".باخجالت سرم راپایین انداختم وباتته پته گفتم:"نه کی گفته؟بابامن کنکوردارم،اصلابه ازدواج فکرنمیکنم،شماکه خودتون بهترمیدونین".
باباکه رفت،پشت بندش مادرم داخل اتاق آمدوگفت:"دخترم،آبجی آمنه ازماجواب میخواد،خودت که میدونی ازچندسال پیش این بحث مطرح شده،نظرت چیه؟بهشون چی بگیم؟".جوابم همان بود،به مادرم گفتم:"طوری که عمه ناراحت نشه بهش بگین میخواددرس بخونه".
عمه یازده سال ازپدرم بزرگتربود،قدیم ترهاخانه پدری مادرم باخانه آنهادریک محله بود،عمه واسطه ازدواج پدرومادرم شده بود،برای همین مادرم همیشه عمه راآبجی صدامیکرد.روابطشان شبیه زن داداش وخواهرشوهرنبود،بیشترباهم دوست بودندوخیلی بااحترام باهم رفتارمیکردند.
اولین باری که موضوع خواستگاری مطرح شدسال هشتادوهفت بود،آن موقع من دوم دبیرستان بودم،بعدازعروسی حسن آقابرادربزرگترحمید،عمه به مادرم گفته بود:"زن داداش الوعده وفا،خودت وقتی اینهابچه بودن گفتی حمیدبایددامادمن بشه،منیره خانم مافرزانه رومیخوایم"،حالاازآن روزچهارسال گذشته بوداین بارعقدآقاسعیدبرادردوقلوی حمیدبهانه شده بودکه عمه بحث خواستگاری رادوباره پیش بکشد.
راوی :همسیر شهید
#حمید_سیاهکالی_مرادی
ادامه دارد...
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
توی کوچه پیرمردی رو دیدم
که روی زمینِ سرد خوابیده بود
سن و سالم کم بود
و چیزی برای کمک بهش نداشتم
اون شب رختخواب آزارم میداد
و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد؛
رختخوابم رو جمع کردم
و روی زمین سرد خوابیدم
می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد
و مریض شدم
اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی لذت بخشی!
شهید دکتر #مصطفی_چمران🕊
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
#شهیدانه ✨
بهش میگفتن:
واسه چی BMW رو ول کردی و اومدی مدافع حرم شدی ...؟!
نونت کم بود؟ آبت کم بود؟
میگفت: عشقم کم بود . :)
شهید مدافع حرم
#احمد_مشلب
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
📷 گزارش تصویری / مراسم بزرگداشت اولین سالگرد سردار شهید "صیاد خدایی" در بهشت زهرا (س) برگزار شد
مراسم یادبود اولین سالگرد شهادت شهید مبارزه با صهیونیسم سردار شهید " صیاد خدایی" در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشتزهرا(س) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان بهشت زهرا (س) مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهادت شهید مبارزه با صهیونیسم سردار شهید " صیاد خدایی" با حضور خانوادههای معظم شهدا، همرزمان و خانواده این شهید والا مقام و دوستداران شهدا در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشتزهرا(س) و در جوار مزار این شهید والامقام برگزار شد.
در این مراسم با مداحی ذاکرین اهل بیت (س) یاد و خاطره شهید "صیاد خدایی" گرامی داشته شد.
گفتنی است شهید صیاد خدایی یکی از سرداران جبهه مقاومت و از مدافعان حرم بود که اول خرداد ۱۴۰۱ در اقدام جنایتکارانه تروریستی ضدانقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی در مقابل منزل خویش ترور شد و به فیض شهادت نائل آمد.
کانال بهشت زهرا (س) 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3372351667C409fc8fb6c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #استوری/ شبهای جمعه شهدایی
#گلزار_شهدای_بهشت_زهرا(س)
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca