توی کوچه پیرمردی رو دیدم
که روی زمینِ سرد خوابیده بود
سن و سالم کم بود
و چیزی برای کمک بهش نداشتم
اون شب رختخواب آزارم میداد
و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد؛
رختخوابم رو جمع کردم
و روی زمین سرد خوابیدم
می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد
و مریض شدم
اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی لذت بخشی!
شهید دکتر #مصطفی_چمران🕊
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید دکتر مصطفی چمران را بیشتر بشناسیم از زبان خودشان
سالروز شهادت 3/31❣
شهید دکتر #مصطفی_چمران🕊🌹
کانال بهشت زهرا (س) 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3372351667C409fc8fb6c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبت های کمتر شنیده شده رهبری در مورد شهید چمران...
شهید دکتر #مصطفی_چمران🕊🌹
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
❣خاطره همسر شهید چمران از شب آخر حیات دنیوی #شهید_چمران:
هر وقت می رفت تهران (از اهواز)روز بعد بر می گشت امروز (٣٠خرداد۶٠) صبح رفت و عصری آمد تعجب کردم.
گفتم چرا زود آمدی
گفت ناراحت شدی؟
- نه فقط تعجب کردم.
گفت تا حالا دیده بودی من با هواپیمای خصوصی سفر کنم؟
ندیده بودم..
+ به خاطر شما آمدم امشب پیشت باشم.
رفت دراز کشید. داخل اتاق شدم او را بوسیدم، آرام و به سقف مینگریست.
گفت: بشین، من فردا شهید می شوم. دو وصیت به شما دارم.
بعد از من در ایران بمان کشور شما حکومت الهی ندارد.
دوم ازدواج کن.
گفتم زنان پیامبر الگو هستند آنان ازدواج نکردند.
از این مقایسه ناراحت شد.
شب به فکر بودم که این حرفها چیست؟
صبح زود که درب منزل داشت سوار ماشین میشد کلت کمری داشتم خواستم به پایش شلیک کنم که نرود اما جرأت نکردم. رفت و من به منزل تنها دوستم در اهواز خانم خراسانی رفتم و داستان شب را تعریف کردم. دلداری ام میداد تا اینکه تلفن منزلش زنگ خورد و او مرتب "نه" می گفت. گفتم چه شده؟ گفت چمران زخمی شده. گفتم خیر او #شهید شده است و باهم به سردخانه رفتیم و جنازه مصطفی را دیدم و گفتم: خدایا این قربانی را از ما بپذیر!
اون روز چمران از اهواز تا دهلاویه (٧٢کیلومتر) فقط مینویسد. با اعضاي بدنش خداحافظی می کند و...
همسر شهید چمران می گوید ۶ ماه بعد از شهادت چمران، امام متوجه شد ما خونه نداریم به بنیاد شهید گفت. خونه ای به من دادند، اما هیچ وسیله ای نداشتم. یکی از دوستان مصطفی مقداری لوازم اولیه زندگی برایم آورد. جاودانه باد
شهید دکتر#مصطفی_چمران🕊🌹
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
#مناجات_شبانه ❤️
هر گاه دلم رفت تا محبت ڪسی را به دل بگیرد ، تو او را خراب ڪردی ... خدایا ، به هر ڪه و به هر چه دل بستم ، تو دلم را شڪستی . عشق هر ڪسی را ڪه به دل گرفتم ، تو قرار از من گرفتی . تو اینچنین ڪردی ڪه غیر از تو محبوبی نگیرم و جز تو آرزویی نداشته باشم و به جز تو به چیزی یا ڪسی دل نبندم .
شهید #مصطفی_چمران🕊🌹
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🔴 باید سریعا با تغییر، مقدمات ظهور را فراهم کنیم
🌹شهید چمران:
🔹 از این جنایت ها و خیانت ها و ظلم ها و خونریزی ها که در دنیای ما جریان دارد امام زمان رنج می برد . او آرزو می کند که هر چه زودتر ظهور بفرماید، هر چه زودتر بتواند که ریشه ظلم و فساد را براندازد.
🔹 اما او مشاهده می کند که این انسان ها آمادگی پذیرش او را ندارند. هنوز تغییر و تحول کافی در نفوس آن ها به درجه تکامل نرسیده است که ظهور او را ایجاب کند.
🔹 او منتظر است که ظهور کند،او بیقرار است که هرچه زود تر عدل و داد را در دنیا بگستراند.
🔹 و این وظیفه ماست که این تغییر و تحول را هر چه سریعتر انجام دهیم تا در ظهور او تسریع شود
شهید#مصطفی_چمران🕊🌹
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
🌹بهشت ایران
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
سختترین کار زندگیام درس خواندن است
از درس متنفرم! اما چه می شود کرد که این درس خواندن تکلیف من است و قطعاً همه تکلیفهای انسان سخت و طاقتفرساست پس من برای مبارزه با نفسم، میجنگم و درس میخوانم و این تلخی و سختی را تحمل میکنم
تا تکلیفم را انجام داده باشم
شهید#مصطفی_چمران🕊
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چمران با عزت و عظمت
و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد
و در این دنیا شرف را بیمه کرد
و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛
ما و شما هم خواهیم رفت.
مثل چمران بمیرید!
امام خمینی (ره)
شهید #مصطفی_چمران
(۱۰ مهر سالروز ولادت شهید چمران)
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
خوشحالم که در چنين راهی به شهادت میرسم.
خوشحالم که از عالم و مافيها بريدهام.
همه چيز را ترک گفتهام.
علايق را زير پا گذاشتهام.
قيد و بندها را پاره کردهام.
دنيا و مافيها را سه طلاقه گفتهام
و با آغوش باز به استقبال شهادت میروم ..
فرازی از وصیتنامه
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیر مبارزات دانشجویی و سیاسی
شهید چمران در آمریکا
از زبان خودش ..
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پویانگاری زندگینامه
شهید چمران از زبان خودش
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
پیاده که شدیم، ما را به رگبار بستند.
تیر به برگ درختان اطراف میخورد
و برگها روی سرمان میریخت،
تیرها از بغل گوشمان
رد میشد ..
درازکش شدم؛
اما چمران سر خم نکرد،
محکم ایستاد. گفتم:
آقای دکتر دراز بکش! تیر میخوری!
گفت: نه برادر رحیم، نگران نباش.
ما اگر دراز بکشیم، اینها پررو میشوند.
نیروها هم کُپ میکنند.
روایت رحیم صفوی از
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انشاالله آن روز خواهد آمد
سخنرانی شهید چمران در سال ۵۸
من انتظار دارم روزی بیاید
که آیتالله خمینی عبا را به دوش بکشد
و بگوید به سوی فلسطین ..
و تمام مسلمانها به پشت این مرد
به سوی فلسطین هجوم بیاورند ..
انشاالله تعالی آن روز خواهد آمد
و برادرانی که چنین آرزویی دارند
که در راه بیتالمقدس
و آزادی فلسطین شهید بشوند
باید منتظر آن روز باشند ..
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
خدایا بگذار دریا باشم ساکن و ساکت، ڪه طوفانهای سخت هم من را به هیجان نیاورد، قلبم را مثل آسمان صاف و پاک کن که لڪه ڪدورتی از اعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند.
شهید #مصطفی_چمران🕊
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | نجات سوسنگرد
یقین داشتیم اگر عراقیها سوسنگرد رو بگیرند همه بچهها قتلعام خواهند شد
🔻شبانه بنی صدر پیام داد عملیات آزادسازی متوقف بشه!
🔆 روایت آقا از فتح سوسنگرد همراه با دکتر شهید #مصطفی_چمران❤️
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
برشی از خاطرات شهید چمران از ۱۶ آذر۱۳۳۲؛
شهید چمران که آن روزها دانشجوی دانشکده فنی بود و وقایع ۱۶ آذر را از نزدیک نظارهگر بود، در بخشی از خاطراتش چنین میگوید:
◇از آن روز یعنی ۱۶ آذر ۱۳۳۲، ۹ سال میگذرد ولی وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گویی همه را به چشم میبینم؛ صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین میاندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را میلرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحان را در میان این سکوت دردناک میشنوم، دانشکده فنی خونآلود را در آن روز و روزهای بعد به رایالعین میبینم.
◇آن روز ساکتترین روزها بود و چون شواهد و آثار احتمال وقوع حادثهای را نشان میداد، دانشجویان بیاندازه آرام و هوشیار بودند که به هیچ وجه بهانهای به دست کودتاچیان حادثه ساز ندهند. پس چرا و چگونه دانشگاه گلوله باران شد؟ و چطور سه نفر از بهترین دوستان ما، بزرگنیا، قندچی و رضوی به شهادت رسیدند؟
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
خوشحالم که در چنین راهی به شهادت میرسم.
خوشحالم که از عالم و ما فیها بریدهام.
همه چیز را ترک گفتهام.
علایق را زیر پا گذاشتهام.
قید و بندها را پاره کردهام.
دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفتهام
و با آغوش باز به استقبال شهادت میروم.
شهید #مصطفی_چمران
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
🌷 #شهید #مصطفی_چمران
دکتر از روند جنگ خیلی رنج میبرد. یکبار جلسهای با بنیصدر داشت. جلسه خصوصی بود. وقتی برگشت، میتوانستی رنج را از چهرهاش بخوانی. گفتم: چی شده دکتر؟ جوابم را نداد. ساکت بود تا اینکه گفت: فقط به فکر خودشون هستن که حرفشونو به کرسی بشونن، هرچی میگم باید به فکر جوونها و گلهای مردم باشیم که پرپر نشن، هرچی میگم اینها سرمایههای این سرزمین هستن، اصلا گوش نمیکنن، یه گوششون دره و یه گوششون دروازه!
از غصهی دکتر گریهام گرفته بود. یک بار دیگر هم که تلفنی با فرمانده لشکر ۹۲ زرهی، سرهنگ قاسمی، حرف میزد، میگفت: آرپیجی میخوام. سرهنگ میگفت: نمیتونم بدم. دکتر گفت: چرا؟ سرهنگ گفت: دستور ندارم. دکتر گفت: از کی دستور ندارین؟ گفت: از فرماندهی کل قوا، از بنیصدر. باید اون بگه یا لااقل دستورشو کتبی به من بده. دکتر گفت: آخه عزیز من، الآن اون کجاست که من برم گیرش بیارم، بیاد به شما دستورشو بده؟ گفت: این مشکل من نیست، مشکل شماست. دکتر گفت: جنگ که این حرفها رو نداره. گفت: نمیتونم، اصرار نکنین لطفا.
دکتر به گوشی خیره شد، نفس آرامی کشید و با آرامش آن را سر جایش گذاشت و قبل از اینکه کسی حرفی بزند، گفت: مستحق اعدامه. وقتی این حرف را میزد، صورتش سرخ شده بود.
به نقل از محسن اللهداد، کتاب #چمران_مظلوم_بود
بهشت ایران🌷
https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca