eitaa logo
بهشت ایران
2.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
🌷🌹گلزار شهدای بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها قطعه‌ای از بهشت است که با عطر آسمانی بیش از ۳۴ هزار شهید معطر شده است این رسانه مرجعی برای معرفی قهرمانانی(شهدا، مشاهیر و مفاخر) است که تاریخ و آینده این سرزمین را رقم زدند و اکنون در #بهشت_ایران آرمیده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
shahidan.mp3
1.32M
دلمون گرمه به حضرت زینب... دلمون گرمه که راه خوبی رو انتخاب کردیم💚 شهید لحظاتی قبل از شهادت بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
خط شهید . . . بسم رب الشهداء و الصدیقین بی‌شک شهادت زیباترین کلمه در زندگی هر کسی می‌تواند باشد. بدان که شهادت اجر کسانی است که در زندگی خود مدام در حال درگیری با نفسند و زمانی که نفس سرکش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این جهاد اکبر، شهادت را روزی آن‌ها خواهد کرد.🍃🌸 دلنوشته‌ی شهید مدافع حرم بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
رسیده از سفر عشق، نوبر آورده تبرکی دو سه خط شعر بی‌سر آورده کسی که حوصلۀ ظلم را سرآورده حبیب‌وار سر از نیزه‌ها درآورده.... به داد شام رسیده ستاره‌های تنش شکسته هیبت شب را سپیدۀ کفنش نوید صلح و سلام است صبح پیرهنش به نیزه تکیه زده پای آخرین سخنش: که یا حسین! به عهد خودم وفا کردم؟💚 برشی از شعر "سفر عشق" سروده شده در وصف شهید بی‌سر مدافع‌حرم شاعر بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
امام صبح پیروزی به ما سر می‌زند روزی به پایان می‌رساند اربعین‌ها عصر غیبت را شاعر بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
شهیدی که جنازه‌اش چند روز زیر آفتاب مانده بود در يكى از روزهايى كه ما در خطوط جبهه حركت می‌كرديم، يک نقطه‌اى بود كه قبلا توسط دشمن متصرف شده بود، بعد نيروهاى ما آن‌جا را مجددا تصرف كرده بودند. بنده داشتم از اين خطوط بازديد می‌كردم... يكى دو تا از برادران همراه من خيلى ناراحت، شتابان، عرقريزان، آشفته آمدند... گفتم چيه؟ گفتند ما داشتيم توى اين منطقه می‌گشتيم، چشم‌مان افتاده به جسد يک كه چند روز است بدنش در زير آفتاب اين‌جا باقى مانده است.✨ من به شدت منقلب و ناراحت شدم و گفتم سريعا اين مسأله را دنبال كنيد، جسد اين شهيد را بياوريد... اما در همان حال در دلم گفتم قربان جسد پاره پاره‌ات يا اباعبدالله، اين‌جا انسان می‌فهمد كه به زينب كبرى چقدر سخت گذشت... و با آن صداى حزين، با آن آهنگ بی‌اختيار، كلمات را در فضا پراكند و در تاريخ گذاشت. فرياد زد «بأبی المظلوم حتى قضی، بأبی العطشان حتى مضی» پدرم قربان آن كسى كه تا لحظه‌ى آخر تشنه ماند و تشنه‌لب جان داد.✨🤍 از بيانات رهبر‌انقلاب در خطبه هاى نماز جمعه ۱۳۶۷/۶/۴ تصویر؛ عزاداری در میان رزمنده‌ها مرداد۱۳۶۷ بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفاقت تا بهشت خاطره شهید از شهید بی‌سر یک فرمانده گردان به نام ماشاالله رشیدی داشتیم، شب عملیات کربلای ۵ می‌خواست وارد عملیات شود؛ دم خط به سنگر من آمد؛ گردان هنوز نرسیده بود، او موضوعی تعریف کرد. رشیدی فرمانده گروهانی، به نام زکی‌زاده داشت که دو روز پیش شهید شده بود؛ رشیدی می‌گفت: من و زکی‌زاده با هم عهد بستیم که هر کدام از ما زودتر شهید شد، وارد بهشت نشود، تا دیگری بیاید🍃🌸 دیشب زکی‌زاده را خواب دیدم که به من می‌گفت: «ماشاءالله مرا دم در نگه‌داشتی چرا نمی‌آیی؟!» وقتی رشیدی این موضوع را تعریف کرد، فهمیدم که به زودی شهید می‌شود؛ او را نگه‌داشتم. اما رفت و درگیر خط شد؛ بلافاصله هم شهید شد. بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
مخلصانه🤍 فصل زمستان بود و خاک نرم خوزستان بعد از کمی بارندگی به گل چسبنده‌ا‌ی تبدیل می‌شد. شب‌ها بعد از رزم شبانه، به قدری گل به پوتین‌هایمان می‌چسبید که وزن هر پوتین به سه کیلو می‌رسید. نیمه شب، وقتی از رزم شبانه برمی‌گشتیم، پوتین‌ها را با همان گل‌و‌لای بیرون چادر می‌گذاشتیم. روز بعد پوتین تمام بچه‌های گردان تمیز و مرتب جلوی چادر چیده شده بود. بدون شک کار بچه‌های مخلص گردان بود. ما با شوخی و خنده از آن‌ها تشکر می‌کردیم و آن‌ها با خنده انکار می‌کردند و ما باز هم به حساب اخلاصشان می‌گذاشتیم. یک روز در حالی که بچه‌های گردان بعد از رزم شبانه و نماز شب و نماز و مناجات صبح خوابیده بودند، از چادر بیرون آمدم. پوتین‌ها سر جایشان نبود. فرصت خوبی بود. می‌توانستم مخلص‌های گردان را غافلگیر کنم. آهسته پشت چادرها پیچیدم. ماشاالله کنار منبع آب نشسته بود و به شدت کار می‌کرد. پوتین‌های گلی بچه‌های گردان جلوی رویش بود.✨ بدون آنکه حرفی بزنم، برگشتم.  راوی سید خلیل حسینی شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریه‌هایش می‌گفت: خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی، می‌خواهم مثل امام حسین(ع) بی‌سر و مثل حضرت عباس(ع) بی‌دست باشم. وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست.🕊 از کتاب "خط عاشقی" راوی پدر شهید فرمانده گردان لشگر ۴۱ ثارالله ۱۳۴۴/۰۱/۰۳_۱۳۶۵/۱۱/۰۷، شلمچه آرمیده در طغرالجرد کرمان بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
"سَر" آن است که در طریق وصال به باد رود و"جان" متاعی است که هم‌او بخشیده است تا به بهای آن لقایش را باز خریم. و سِرّ آن که خون مقتول عشق را... ثارالله گفته‌اند نیز در همین‌جاست.🌷 شهید بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
خط شهید. . . دوست دارم در منتهای بی‌کسی باشم. در منتهای گمنامی. دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانه‌روز بماند. دوست دارم بدنم از زخم‌های جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند. همه این‌ها را دوست دارم زیرا نمی‌خواهم فردای قیامت که حضرت زهرا(س) برای شفاعت امت پدرش ظهور می‌کنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم. دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشاره‌ای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم.✨💚 ان‌شاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت ام‌ابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم‌الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب! دستنوشته‌ شهید 🍃 مدافع حرم شهادت اربعین ۱۳۹۳ بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca
تا مرز عشق گفتم: اگر در ایران جنگ شد برو، اما سوریه نه. گفت: مادر من! این مرزها را ما کشیدیم. اسلام که مرز ندارد...🌱 خواستم بروم آشپزخانه تا جواب بله از من نگیرد. گفت: مامان! یادت است محرم که می‌شد می‌گفتی ای کاش زمان امام حسین (ع) بودی و شما را فدای امام حسین (ع) می‌کردم. اگر راست می‌گفتی الان وقتش است. دیگر نمی‌توانستم چیزی بگویم و اجازه را به همین راحتی از من گرفت! راوی مادر شهید مدافع حرم ۱۳۶۳/۶/۲ _ ۱۳۹۳/۲/۱۹ ، حلب آرمیده در گلزار شهدای مشهد بهشت ایران🌷 https://eitaa.com/joinchat/3597009274C1a537d7bca