🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#خانواده_تربیت ۴۹ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم یکی از اهدافی که بعضی از ما برای ازدواج داریم اینه 👈می
#خانواده_تربیت ۵۰
بسم الله الرحمن الرحیم🌷💫
یکی از مشکلاتی که امروزه در زندگی وجود داره
و نمیذاره که ازدواج به راحتی صورت بگیره
❌
البته علاوه بر عواملی که قبلا عرض شده
بحث امشب یه مشکل بزرگی هست
☑☑
و اونم اینه که
👈بعضی ها میگن حاج آقا خب اگه من ازدواج کنم
خواهر بزرگترم چی بشه؟؟؟؟
یا اینجوری میگن👈 ازشون میپرسم چرا مجردید
میگن خب خواهر یا برادر بزرگتر داریم
و قصد ازدواج هم ندارن حالا من چکار کنم
👈اول؛ نکاتی رو خدمت والدین عرض کنم
راه کار اصلی حل این مشکل در تغییر نوع نگاه پدران و مادران است
الف. 👈 نگرانی و تعصب بی جای پدران و مادران
پدران عزیز و مادران بزرگوار!
بله بهتون حق میدیم که نگران باشید✔
ولی گاهی وقت ها این نگرانی بخاطر تعصب های بی جا هستش
☑☑
بیشتر مادران بخاطر این نگرانن که اگه دختر بزرگتر
ازدواج نکنه احتمالا مردم بگن این دختر عیب و ایرادهایی داره
❌✔
و بهتون حق میدیم که نگران باشید ولی
چرا منطقی و عقلانی فکر نمیکنیم؟؟
و هر چقدر سن بالا بره سخت گیری در انتخاب نیز
بیشتر میشه❌👌
و از طرف دیگه👈 بعضی موقع ها بخاطر همین
بالا رفتن سن، همین والدین مجبور میشن که
دخترشونو به یه مرد ۴۰ یا ۵۰ ساله بدهند
یا اینکه به مردی که ازدواج موفق نداشته یا....
خب پدر و مادر بزرگوار
از همون اول منطقی نگا کنید و اگر خواستگار مناسب اومد
برید تحقیق کنید و تعصبی عمل نکنید
❌❌
ب. معضل بالا رفتن سن ازدواج
👈وقتی والدین چنین تفکری داشته باشند
باید هم سن دختر و پسرها بره بالا
و همین باعث میشه که موقعیت های مناسب رو هم رد کنیم
✅✅
ج. گناه بزرگ پدران و مادرانی که مانع
ازدواج فرزندانشان می شوند
✅✅
چنین پدرانی باید در روز قیامت جوابگو باشند
👌👌👌
زیرا این یک ظلم آشکار است که از برخی ظلم های معمولی
که شما در طول روز از آن فرار میکنید
زشت تر است❌❌☑☑
پیغمبر اکرم فداش بشم فرمود:
سه چیز از حقوق فرزند برعهده ی پدر است
✔نامی نیک بر او بگذارد
(حالا بیا اسمشو ....... بذار)
✔✔نوشتن رو به او یاد بدهد
☑☑✔وقتی او به سن بلوغ رسید
به ازدواج در بیارد.
مکارم الاخلاق ص۲۲۰
د. توجه به تبعات ایجاد مانع بر سر راه ازدواج فرزندان
👈۱. رابطه ی محبتی خود و فرزندانشان رو به حداقل رسانده
و گاهی تبدیل به تنفر می کنند
۲👈و اگر مشکلی در زندگی پیدا کنند تقصیر آن بر عهده ی والدین است
دوم 👈 نکاتی برای جوانان
الف. تضرع و توسل
دخترخانم ها و آقا پسرهای بزرگوار
از خدا که مقلب القلوب است بخواهید دل والدینتان رو
در این مساله نرم کند✅✅
ب. گفت و گوی دوستانه و منطقی
👌تلاش کنید بازبان نرم در محیطی دوستانه
با والدین خود صحبت کنید☑☑
ج. کمک گرفتن از یک بزرگتر
اگر این کارها جواب نداد👈 پای یکی از بزرگترهای
فامیل رو به این مساله بازکنید
البته کسی با این ویژگی ها:
✅پختگی لازم برای برخورد با این موارد رو داشته باشد
✅با شما هم نظر باشد
✅مقبولیت نزد والدین شما رو داشته باشد
✅صبر و حوصله و وقت کافی نیز داشته باشد
وصل الله علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷💫
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
#ازخندق_احزاب_تاخندق_انقلاب ➊ #جنگ_احزاب فاطمیه ۹۷ ▪️ بسم رب الشهداءوالصدیقین▪️ جنگ احزاب نبردی
#ازخندق_احزاب_تاخندق_انقلاب ➋
#باورجنگ_احزاب
▪️ بسم رب الشهداءوالصدیقین▪️
دیشب دوتا مقدمه عرض کردیم و ادعا کردیم
یکی از مصداق بارز بعضی روایت ها
حضرت #امام_خامنه_ای حفظه الله است
امشب بذارید این ادعا رو اثبات کنیم👌
همین آقائی که دوست و دشمن به عنوان فرمانده و
دیده بان تاییدش می کنند✔️
و یک انسان شبیه به پیغمبر فداش بشم تلقی می کنند👌👌
راه رو بهتر و دقیق تر از بقیه میشناسد
بذارید چندتا پیش بینی های این امام جامعه رو عرض کنم
۱. بیداری اسلامی و نفوذ این بیداری تا قلب اروپا(٨٨/١٢/٨)
الان وضعیت فرانسه رو ببینید قیام
علیه سرمایه داری در قلب اروپا آن
هم با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفته👌👌
۲. سقوط غرب
شما جوان ها آن روز که غرب سقوط کند را خواهید دید(١٣٨٣/٣/٢٢)
۳.جنگ سوریه و لبنان؛ نقل قول از سردار کوثری که می گه
در دیدار با سیدحسن نصرالله که ایشون از زبان امام جامعه که فرمودند:
(نه بشار خواهد رفت و نه سوریه به دست دشمن خواهد افتاد.) آذرماه ۹۶
حالا همین آقائی که بعنوان فرمانده هستند
و تا حالا پیش بینی هایی کرده اند که
خیلی ها واقع شده اند👌👌
و بنده و امثال بنده هنوز باور نداریم😏
می فرماید که در زمانه ی جنگ احزاب قرار داریم
✅✅✅
بذارید چندتا شباهت جنگ احزاب رو با الان عرض کنم
تا باور کنیم که شرایط جنگ احزاب هست👌❌
۱. جنگ احزاب همه جانبه بود؛ کفار و یهود و منافقین و .....
امروز هم؛ همه ی کفر در مقابل ما متحد شدند❌
۲. در احزاب مومنین محاصره شدند؛
امروز هم دشمنان از چند کشور و چند ملیت ایران را محاصره کرده اند💢
۳. در جنگ احزاب عده ی زیادی ترسیدند
الان هم عده ای ترسیده اند و به مذاکره پناه برده اند😏
۴. در احزاب یک ایرانی پیشنهاد خندق را داد و مسلمانان نجات پیدا کردند
👈 امروز هم حضرت آقا پیشنهاد خندق اقتصادی یعنی
👈 تکیه به قوای درون و اقتصاد مقاومتی را داده اند
✔️✔️✔️
بنابراین یک انسان مومن انقلابی باید خودش را
در حال دفاع و جهاد در مقابل صف عجیبی از دشمنان ببیند👌👌
اصلا راه فرار نداریم❌
خدا زندگی ما رو در فضای کاملا جهادی و مبارزاتی قرار داده
✅✅
از همون بدو تولد تا مرگ ما در حال مبارزه کردن هستیم
یا با دشمن درون✔️
و یا با دشمن بیرون❌
که بیش از ۴۰۰ جلسه در مورد این دشمن درون صحبت کردیم
👈 اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک
لذا راه فرار نداریم از این جنگ🚫
و دو راه در پیش داریم:
۱. تسلیم دشمن شدن و برده ی دشمن شدن😏🚫
که بسیاری از افراد الان یا تسلیم نفس درونی اند یا طاغوت بیرونی❌
۲. جنگ با دشمن👈 که بهترین انتخاب است
چرا؟؟؟
چون که استعدادها و ظرفیت های پنهان ما بارور می شود👌👌
بزرگواران
👈 هیـــــــــچ وقت از باد مخالف نترسید
چرا که بادبادک ها با باد مخالف پرواز می کنند👌👌
شما تا نجنگی نمی توانی مستقل بشوی و تا
مستقل نشوی نمی توانی پیشرفت کنی👌
همین کشور خودمونو ببینید
عده ای گفتن ما نمیتونیم با شاه ملعون بجنگیم
بی خیال شدند و تسلیم شاه شدند❌
ولی عده ای جنگیدین و پیروز شدند👌
و الان دارند افتخار می کنند✅
تنها جنگی که در ۲۰۰ سال اخیر دشمن نتونست یه وجب
از خاک ایران رو بگیره
همین جنگ رزمنده های انقلابی بود👌
ما در جنگ به جهانیان ثابت کردیم که علیه
تمامی قدرت ها و ابر قدرت ها سالیان سال
می توان 👈 #مبارزه کرد
خوشا روزی که گرم جنگ بودیم
میان رنگ ها بی رنگ بودیم
دل هر کس شهادت را طلب داشت
حدیث عشق و مستی را به لب داشت
خوشا تنهائی شب های سنگر
که دل بود و تمنا بود و دلبر👌
در مبارزه است که ظرفیت ها و استعدادها ی درونی
افراد شکوفا می شود👌
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت👌🌷✋
ان شاءالله
🖤🌹 بهترین مسیر خوشبختی 🌹🖤
💕💚💕💚💕 #داستان_واقعی 📕 #فرار_ازجهنم ✍ #قسمت ۳۹ من عاشق شدم😍 💍💞💍💞💍 . فکر کردی مثل قاچاق مواده که
.🍂🌻🍂🌻🍂
#داستان_واقعی
#فرار_ازجهنم
#قسمت ۴۰
♨️ازخدا شرم نمیکنی⁉️
⁉️😰⁉️😰
.
😊👈🏻حاجی با پدر حسنا صحبت کرد .🗣..
قرار شد یه شب برم خونه شون ، به
عنوان مهمان، نه خواستگار ...❎
🔁پدرش می خواست با من صحبت
کنه وبیشتر با هم آشنا بشیم ... و اگر
مورد تایید قرار گرفتم؛ با حسنا صحبت می کردن 😊.
.
😐👈🏻تمام عزمم رو جزم کردم تا نظرش
رو جلب کنم ... اون روز هیجان زیادی داشتم ...🤗
❤قلبم آرامش نداشت ... شوق و ترس
با هم ترکیب شده بود ...
دو رکعت نماز خوندم و به خدا توسل کردم📿🙏
برای خودم یه👕 پیراهن جدید
خریدم ... عطر زدم ... یه سبد 🍒🍇
میوه گرفتم و رفتم خونه شون🏡
چه رفتنی😭
باباش وقتی سرگذشتمو فهمیدبخصوص
اوضاع خانوادگیمو😰
تاتونست حرف بارم کردوعذرموخواست
😭
😭 یک هفته تمام حالم خراب بود ...
جواب 📱تماس هیچ کس حتی حاجی رو ندادم ...
موضوع دیگه آدم ها نبودن ... من بودم و خدا😭
.
👈🏻اون روز نماز ظهر، دوبار ساعتم زنگ زد ⏰
👈🏻 ساعت مچیم رو تنظیم کرده بودم تا
زمان نماز ظهر رو از دست ندم ... ⏳
👈🏻نماز مغرب مسجد بودم اما ظهر، سر کار و مشغول ...🛠
⏰هشدارش رو خاموش کردم و به کارم ادامه دادم ... ❌
😭نمی دونستم با خودم قهرم یا خدا ...
همین طور که سرم توی موتور ماشین
بود، اشک مثل سیلاب از چشمم پایین می اومد😭😭
.
👈🏻بعد از ظهر شد ... به دلم افتاد بهتره
برم برای آخرین بار، یه بار دیگه👱🏻♀ حسنا رو از دور ببینم ...🌅
تصمیم گرفته بودم همه چیز رو رها کنم
و برای همیشه از باتون روژ برم 😞🚶
👈🏻از دور ایستاده بودم و منتظر ... خونه
اونها رو زیر نظر داشتم که حاجی به خونه شون نزدیک شد ...🏡
زنگ در رو زد ... پدر حسنا اومد دم در ... .🚪
.
شروع کردن به حرف زدن ... از حالت
شون مشخص بود یه حرف عادی نیست ...
😲😵😮😦😦😯
👈ادامه دارد....👉
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
@TanhamasirLezatbandegi
🌸🍃🌸🍃