شعری به نام نامی ما "در" شروع شد
اشکی به حال غربت حی"در" شروع شد
این"در" که قافیهست مگوهاست در دلش
اصلا تمام فاجعه از "در" شروع شد...
#فاطمیه
🖇🏴
سید مهدی حسینی4_5794425672789134909.mp3
زمان:
حجم:
11.25M
بمیرم که زانو بغل میکنی...
#فاطمیه
دلش برای به ریاست رسیدن شوهرش نمیتپید...
درگیر مقام و مسئولیت و منصب نبود...
نگران این نبود که الان میز و پست و منفعتی از ما گرفته شده و حالا چه کنم که پس بگیرمش!!!
دغدغه اش رسیدن همسرش به حکومت نبود...
اولویت فاطمه فقط دفاع از ولایت بود...
یک زن
یک زن آگاه و صبور که از همه بیشتر درک کرد
بزرگترین وظیفه هر آدم مؤمنی،
دفاع از ولایت است...
و برای این وظیفه باید تک به تک سراغ آدم ها رفت، وارد خانه قلبشان شد...
یک نفر یک نفر مردم را به امام زمانشان وصل کرد...
تک به تک از گمراهی نجاتشان داد
و از سختی این وظیفه... از خلوتی مسیر حق،
از تنها ماندن ها
از بی اعتنایی ها و تمسخر ها نباید ترسید...
وظیفه ای که زن و مرد ندارد...
پیر و جوان ندارد...
من بچه دارم
من درس و کنکور دارم،
من سرم شلوغ است،
من خجالت میکشم،
من تنها هستم،
من پول ندارم،
من مریضم و... هزار بهانه رنگارنگ
دیگر ندارد...
اولویت فاطمه فقط دفاع از ولایت بود...
یک زن تنها که پرچم جهاد را بلند کرد
چون میدانست
امام حکم کعبه را دارد و
مردم باید براى طواف به سراغش بروند نه اینکه کعبه به سراغ مردم برود...
چون میدانست
اگر امام محور روابط آدم ها باشد، هیچ اختلاف و درگیری و ظلمی ایجاد نمیشود...
میدانست
امام پدر مهربان است
و پدر مهربان هرکجا باشد پشت آدمیزاد گرم است به اینکه در تلاطم های زندگی کسی را دارد...
فاطمه دلش شور دفاع از ولایت را میزد
که شبانه درب خانه های خود را به خواب زده را میزد و میگفت:
«اَمَا وَ اللّهِ لَو تَرَکُوا الحَقَّ عَلَى اَهلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِترَةَ نَبیّهِ لَمَا اختَلَفَ فِى اللّهِ اثنَان؛
به خدا سوگند! اگر حق امامت را به اهلش واگذار مىکردند و از عترت و رسول خدا(ص) اطاعت مىکردند، دو نفر هم درباره خدا و حکم او اختلاف نمىکردند...
به خدا قسم با ولایت خوش بخت خوش بختید...
و بی ولایت هیچ چیز سرجایش نیست...
فاطمه،
این زن تنهای صبور...
این لشکر یک نفرهی علی
برای زندگی و آزادی،
برای حال خوب ما وقت
ورود به محشر،
شهیده گمنام شد... #سحر_شهریاری
#امام_زمان #فاطمیه #لبیک_یا_خامنه_ای
روضهخوانیمیکنم هرروزوشب درخلوتم
روضهی سنگین مادر حنجرم را زخم کرد
#فاطمیه
#دوشنبهها
#السلام_علیک_یا_کریمآلعبا
🖇🏴
شب است و غربت و
تابوت و چندین شانهی لرزان
علی چشمش نمیبیند،
بتاب ای ماه تابانتر...
#سیدتقی_سیدی
#فاطمیه
#یا_علیِمظلوم
🖇🏴
روایت اول:
صورتش از شرم سرخ شده بود.
سرش را پایین انداخت،
نفسی کشید و آرام گفت: "یا رسول الله!
مرا رغبت افتاده است در فاطمه..."
روایت دوم:
صورتش از اشک خیس شده بود.
رو کرد به مزار پیامبر، بغضش را فروخورد
و گفت: "یا رسول الله! امانتتان برگردانده شد..."
۱) خواستگاری حضرت امیر از حضرت بانو،
عبارت انتهایی از تفسیر عتیق نیشابوری است
۲) شب تشییع پیکر حضرت بانو،
عبارت انتهایی از نهج البلاغه است؛ خطبه ۲۰۲
#فاطمیه
#یا_علیِمظلوم
🖇🏴
بیــت الشُھــــداء...
شب است و غربت و تابوت و چندین شانهی لرزان علی چشمش نمیبیند، بتاب ای ماه تابانتر... #سیدتقی_سید
قرار بعدی ما غروب کرب بلا
کنار راس بریده، خدا نگهدارت...
#فاطمیه
#جان_فدا
#یا_علیِمظلوم
#یا_حسینِعطشان
🖇🏴
یادش بخیر، بَسترت، آن گوشه ی اتاق
حالا میانِ خانه، چه خالیست جای تو...
#فاطمیه
#یا_علیِمظلوم
🖇🏴
#توییت آقای تحلیلگر
✍️ چه غوغای بود امروز در زندان ها
شهدا در زندان میزبان هایی داشتند که عجیب اشک ریختند و تابوت ها رو بوسیدند و با آنها درد و دل کرده و سپس روی دستانشان بدرقه کردند
#فاطمیه
#جان_فدا
#یا_علیِمظلوم
#تشیع_شهدای_گمنام
@beitolshohada
شکست پهلوی مردی کنارِ یک گودال
که سهم بردنِ از ارثِ مادری رسم است
#فاطمیه
#شب_زیارتی_ارباب
🖇🏴