eitaa logo
بیــت الشُھــــداء...
443 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
797 ویدیو
55 فایل
"بســم رب الشهـــدا" #شهـادت . . .💚 نهـایتِ آمالِ عارفانِ حقیقی است وچہ ڪسی ، عارف تر از #شهـید مرگ بر اسرائیل
مشاهده در ایتا
دانلود
بود فرمانده رزمایش های آموزشی بسیار سخت گیر بود و تا جان داشتیم آموزشمان می داد تا حدی که گاهی در می آمد آموزش هایی هر نیرویی که می آمد بعد از ده روز هر طور که بود خودش را نجات می داد و فرار می کرد اما آنهایی که تا آخر های دوره ماندند، باگریه، ماجرای عجیبی تعریف می کردند : !؟ | آخر های دوره که بود یک شب همه را جمع می کرد! آرام می گفت : حالا که به لطف خدا تونستین تو این 45 روز سخت ترین آموزش ها رو طی کنید که در عملیات به مشکل بر نخورین، از شما ️ می خوام، یعنی یه دستور می دم! چشماتونو ببندین ...هیچ کس حق نداره از جاش تکون بخوره، خودتون که منو می شناسین پا از پا تکون بدین، می دونید همه وحشت می کردند یا حضرت عباس‼️ دیگه چی کار می خواد بکنه؟ یعنی دیگه چی کار مونده؟ شاید می خواست نارنجک بندازه وسط جمع بابا اینکه نفس ما رو برید، دل توی دل کسی نبود همه آماده باش بودند تا دور و بر پناه بگیرند همه منتظر میثم بودیم که مثلا بگه : ناااارنجک ... بخیزیییید ... ولی ازین خبرا نشد با تعجب دیدم میثم نیست‼️ شک کردیم ... دیدم نفرات جلوی ستون دارند گریه می کنند صدای گریه شون بلند بود و شونه هاشون تکان می خورد‼️ یکدفعه دیدم چیزی اومد روی پام❗️ جا خوردم یا خدا‼️ این چی بود.کی بود⁉️ پام رو نگاه کردم خودش بود، میثم‼️ همون میثم که اسمش همه پادگان رو می لرزوند حالا اون کاری که می کرد، شونه های از گریه می لرزید پای همه رو می بوسید و خاک پوتین های بچه ها رو به صورتش می مالید می گفت : شما رو 🌷 @Beitolshohada
✂️ برشی از یک کتاب تلاش کردند تا به قول خودشان ، ارزش های را کنند ؛ و سپردیم . تلاش کرند تا به قول خودشان ، دفاع مقدس را تشریح کنند ؛ و کردیم . انگشت هایشان را تا آنجا که می توانستند باز کردند و افتخار کردند که را حتی به اندازه یک هم از دست نداده اند ؛ و کردیم . ما بودیم و در حال تحقیق و تشریح و ترویج و تبلیغ و تبیین و تثبیت بودند . ما بودیم و خیلی ها دوست داشتند که ما و به گوش کنیم . (بنشینیم) و از روی مین رفتن های داوطلبانه ، از نماز شب های زیر منوّر ، از وصیت نامه نوشتن های کنار اروند ، از به خط زدن و به خدا رسیدن ، از یخ زدن روی قله ماووت ، از سوختن در سه راه شهادت ، از قطعه قطعه شدن پشت خاکریز و ... بشنویم . شده بود و ... جهادِ نسلِ ، شده بود نسل . و در تمام آن سال ها که ما داشتیم حاج همّت و متوسلیان و بروجردی و باکری و خرازی را پشت کلاسورهایمان یا روی کُمدهایمان می چسباندیم و صبح های سه شنبه می رفتیم (زیارت عاشورا با ساندیس) ؛ یک نفر می زد : باید در باشد تا فضیلت های انقلاب زنده بماند . 📚 شهدا برای چه اُفقی جنگیدند ، وحید جلیلی ، ص ۲۱ و ۲۲ @Beitolshohada