eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124هزار عکس
132.1هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ زیبای ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته سراینده شعر : جواد عزیزی از رزمندگان دفاع مقدس 🎤خواننده : کویتی پور
🌹 بسم رب الشهدا خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی سردار سلیمانی در دفاع مقدس📝 هوا تازه روشن شده بود که حاج قاسم آمد توی مقر و خواست برویم نزدیک عراقی ها و منطقه را شناسایی کنیم. چون شب قبل تا صبح، نزدیک همان جایی را که حاجی گفته بود شناسایی کرده و خیلی خسته بودم، اول مخالفت کردم؛ اما محمدتقی بلند شد و گفت: برویم!! گفتم: نه، توی روز روشن کجا برویم؟ توی دل عراقی ها،، تازه اونجا هم جاییه که لو رفته!! محمدتقی که بلند شد، مهدی جمهری هم بلند شد و ایستاد که برود برای شناسایی. آمدم مخالفت کنم که تقی دستم را گرفت و گفت: میگم بریم.. راه افتادیم، همانطور که می رفتیم، محمدتقی گفت: وقتی حاج قاسم میگه بریم، بریم. محمدتقی نشست روی موتور، من هم نشستم پشت سرش، داشتیم می رفتیم به طرف منطقه‌ای که قرار بود شناسایی کنیم. سرم را بردم نزدیکش و گفتم: تقی.. امروز کوتاه بیا! امروز از اینجا زنده برنمیگردی.. گفت: امام گفته حرف فرمانده‌ها را باید اجرا کنیم ، حالا هم فرمانده گفته خندیدم و گفتم ما که با حاج قاسم رفیقیم، با حاجی این حرف‌ها را نداریم بعداً می‌رویم.. گفت: نه! حاجی فرمانده است،باید اطاعت کنیم!! 🌷
*﷽* در محضر عالمان راه عالم ، کلام عالم🎤 هر که گرفتاری شدید داشته باشد روزی هزار مرتبه بگوید: ˝استغفرالله ربی و اتوب الیه˝ آن گرفتاری رفع می‌شود ان‌شاءالله. 📚 صحیفه مهدیه ۱۰۴
*﷽* خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی سردار سلیمانی📝 هواپیما می خواست تو فرودگاه سوریه بنشینه که از چپ و راست تیر سمتمان حواله شد حاجی رو کرد به خلبان و گفت ما سریع پیاده می شویم تو دوباره تیک آف کن تا چرخهای هواپیما به زمین خوردند و سرعت کم شد پریدیم پایین خلبان دوباره سرعت گرفت هواپیما را از زمین کند و توی یک چشم به هم زدن از آسمان فرودگاه دور شد فوری تغییر موضع دادیم و آمدیم یک کنج امن تا خودمان را پیدا کنیم چند تا خمپاره خورد درست همان جایی که پیاده شده بودیم خدا به خیر گذراند 🎤 راوی: سردار شهید حسین پور جعفری یار چهل ساله سردار سلیمانی 📚 سلیمانی عزیز
🔸هشدار ونزوئلا درباره احتمال اقدام نظامی آمریکا علیه نفتکش‌های ایرانی 🔹ساموئل مونکادا، نماینده ونزوئلا در سازمان ملل، به شورای امنیت در خصوص توسل آمریکا به اقدام نظامی علیه نفتکش‌های ایرانی که حامل سوخت برای ونزوئلا هستند، هشدار داد و این اقدام آمریکا را اقدامی جنگی توصیف کرد.
خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی سردار سلیمانی📝 رفته بودیم رابر روستای سردار سلیمانی می خواستیم برویم جایی جلسه سوار هلیکوپتر شدیم وقتی هلیکوپتر بلند شد حاجی صدا زد پس حسین کو؟ حسین کجاست ؟ گفتیم ما به حسین چیزی نگفتیم گفت برگردید و به خلبان گفت برگرد حسین شناسنامه منه حسین مشاور عالی و ارشد منه بدون حسین من جایی نمی رم برگشتیم و حسین (شهید حسین پور جعفری) را هم سوار کردیم و رفتیم 🎤 راوی؛ سردار حسنی
♦️دسترسی سردار سلیمانی در داخل سرزمین‌های اشغالی تا داخل اتاق خواب مقامات ارشد اسرائیل بود امیرعبداللهیان: 🔹سردار سلیمانی یک اتفاق مهمی را به همراه همرزمانشان هم در حوزه مقاومت هم در مجموعه نیروی قدس سپاه رقم زدند. آنهم اینکه معادله موجود در سطح منطقه که به نفع رژیم صهیونیستی داشت رقم می خورد را با حمایت قوی که از مقاومت کردند و برنامه ریزی پیچیده ای که جمهوری اسلامی ایران داشت، تبدیل به یک معادله معکوس کردند. 🔹دسترسی سردار سلیمانی و تیمشان و نیروهای مقاومت در داخل سرزمین های اشغالی تا داخل اتاق خواب مقامات ارشد رژیم صهیونیستی بود و تصور نکنید بعد از سردار سلیمانی متوقف شد. 🔹این دسترسی ها برای مقاومت و جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و این یک غلو سیاسی نیست.
به یاد بی ادعایی ڪه بـرای هميشه در نگاه خرمشهر خاطره شدند. سالروز آزاد 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | به زودی در قدس نماز جماعت خواهید خواند‌ 🔅 کاری از موسسه کودک و نوجوان ارغوان نشر حداکثری با شما 🏷
‏یکی رو اسیر کردید💔 دیگری رو شهید کردید🕊 اما سومی را آزاد خواهد کرد... ان شاءالله...✌️
دارو به چه کار آید تسکین است ... صدای خنده های شما افتادن تکه های یخ❄️ است در لیوان بخندید😍 می‌خواهم گلویی تازه کنم... 🌹🍃🌹🍃
💠شهادت 🍂در دیدمش از آن دوست هایی بود که هروقت رشت می‏‌آمد حتما یک شام🍜 در منزل ما مهمان بود. و یا اگر من قم می رفتم حتما منزلشان  می‏‌رفتم 🍃آن روز هم دعوتش کردم. اما گفت: آمده‌‏ام به مادرم سر بزنم و بروم، گفت که در پیش دارم اگر همدیگر را ندیدیم برادر♥️ 🍂گفتم این چه حرفی است اما آن حلالیت طلبی خیلی جدی بود بعد رفت  کنار قبور مطهر . می دیدم گردنش را کج کرده😔 و با نگاه ای به قبور شهدا🌷 خیره شده است و گریه میکند. فکر کنم حاجت را گرفت و 🌹🍃🌹🍃