eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.3هزار عکس
130.1هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 بسم رب الشهدا خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی سردار سلیمانی در دفاع مقدس📝 هوا تازه روشن شده بود که حاج قاسم آمد توی مقر و خواست برویم نزدیک عراقی ها و منطقه را شناسایی کنیم. چون شب قبل تا صبح، نزدیک همان جایی را که حاجی گفته بود شناسایی کرده و خیلی خسته بودم، اول مخالفت کردم؛ اما محمدتقی بلند شد و گفت: برویم!! گفتم: نه، توی روز روشن کجا برویم؟ توی دل عراقی ها،، تازه اونجا هم جاییه که لو رفته!! محمدتقی که بلند شد، مهدی جمهری هم بلند شد و ایستاد که برود برای شناسایی. آمدم مخالفت کنم که تقی دستم را گرفت و گفت: میگم بریم.. راه افتادیم، همانطور که می رفتیم، محمدتقی گفت: وقتی حاج قاسم میگه بریم، بریم. محمدتقی نشست روی موتور، من هم نشستم پشت سرش، داشتیم می رفتیم به طرف منطقه‌ای که قرار بود شناسایی کنیم. سرم را بردم نزدیکش و گفتم: تقی.. امروز کوتاه بیا! امروز از اینجا زنده برنمیگردی.. گفت: امام گفته حرف فرمانده‌ها را باید اجرا کنیم ، حالا هم فرمانده گفته خندیدم و گفتم ما که با حاج قاسم رفیقیم، با حاجی این حرف‌ها را نداریم بعداً می‌رویم.. گفت: نه! حاجی فرمانده است،باید اطاعت کنیم!! 🌷
*﷽* در مکتب شهادت در محضر شهدا راه شهید ، عمل شهید اول وقت دفترچه خاطرات📝 پشت یک خاکریز نشسته بودیم و رفت و آمد نیروهای عراقی را به دقت زیر نظر گرفته بودیم تا هر گونه تحرکشان را ثبت کنیم. آن قدر به عراقی ها نزدیک بودیم که حتی با هم حرف نمی زدیم و حرف هایمان را با اشاره به هم می فهماندیم. محمدتقی اشاره کرد به من و با حرکت لب گفت: نماز مغرب شده. در موقعیت بدی بودیم. با اشاره گفتم: بر می گردیم مقر و بعد نماز می خوانیم. خیلی آهسته گفت: معلوم نیست برگردیم. دیدم رویش را برگرداند به طرف قبله و تکبیرالاحرام گفت. با این ستاره ها راه را میتوان شناخت ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin