فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 این کلیپ زیبا هم تقدیم شما تا ان شاء الله روحیه تون عوض بشه
کنار قدم های تــو ،
می شود ستاره شد؛
می شود به آسمـان رسید...
حضـرت مــاه ..
#شبتـــون_آرام_بایاد_شھـــــدا 🌹
اگه میخوای #پرواز کنے
باید دل بکنی از دنیا و تعلقاتش..
در سجدهیِ آخرِ نمازهایش
این دعا را میخواند:
اللهم أخرِجْنی
حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا..
#شهیدمحمدرضاالوانے🕊
♦️ من را هدف قرار دهید، نه سپاه را، اگر سپاه نبود کشور نبود/ حرفهای گذشته را تداعی نکنید
✍سپهبد قاسم سلیمانی: من این موضوع را به عنوان یک سپاهی نمی گویم، سپاه را با من که عیب دارم مقایسه نکنید، من را هدف قرار دهید، نه سپاه را، اگر سپاه نبود کشور نبود و این حرف همه روزها است. نباید کسی سپاه را تضعیف و مورد حمله های گوناگون قراردهد، نباید تداعی حرف های دوره های گذشته را کرد، زیرا امروز سینه سپاه برای ایثار در راه کشور و مردم سپر است و قرقی بین بالای شهر و پایین شهر نمی کند. ما باید حساس باشیم و سیاسی نگاه نکنیم.
من صحنه های زیادی از این موشک باران ها از جمله موشک های آمریکایی را دیده ام، اما این حرکت سپاه به معنای حقیقی "وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـكِنَّ اللّهَ رَمَى" بود.اگر کسی پایش را از گلیمش درازتر کند جمهوری اسلامی برخورد سختی خواهد کرد.
✍سپهبد حاج قاسم سلیمانی:
مقام معظم رهبری یک، جمله مهمی دارد و آن این است« که کلمه اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم به این معناست که اگر فهم شما در یاری کردن دین خدا یک درصد است، باید شما ۱۰۰ درصد عمل کنید. اگر شما آن یک درصد را ۱۰۰ درصد عمل کردید، خدا هم ۹۹ درصد را به شما پیروزی خواهد داد. اگر شما به آن یک درصد سهم خود عمل نکردید، چه توقعی دارید که خدا حمایت کند» شما حرکت کن و خدا برکت می دهد.
🗓آبان 1394
سخنرانی در جمع مدافعان حرم
🔴آخرین روز سردار دلها سپهبد سلیمانی چه طور گذشت؟ به روایت فرمانده لشگر فاطمیون
قبل از واقعه ...
پنجشنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح دمشق با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم، هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند... هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛ همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین! همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه. آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنج شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!ساعت 3 عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه...مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
.
ساعت حدود 9 شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!وحاجقاسم با لبخند گفت؛ میترسین شهید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد. شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست! حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت: میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت 12 شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت 2 صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥بارها این چندثانبه فیلم را با صدای زمینه مداحی دیده بودم اما اصل فیلم و گریه های حاج قاسم در فراق شهید کاظمی سوزناکتر از هر مداحی و روضهای است. هنوز باورمان نمیشود که رفتهای...
ای #عشق !
از این قفس رها ڪن🕊 ما را
بادست #شهادتت سوا ڪن مارا🙏
ای #مردِ مدافـعِ
حرم هاے دمشق💖
در سنگر و سجاده #دعاڪن مارا
#شهید_علیرضا_بریری 🌷
خاطره خواهر #شهيدمجيدقربانخاني❤️
شب جمعه پیش ارباب یادمون کنید ...✨
♦️رسانه آمریکایی: ترامپ دستور ترور ژنرال سلیمانی را ۷ ماه قبل صادر کرده بود
🔹در حالی که دونالد ترامپ اخیراً بدون ارائه هرگونه مستندات و شواهدی مدعی شده که دلیل ترور ژنرال سلیمانی، «خطر قریبالوقوع وی برای نیروهای آمریکایی» و «برنامهریزی وی برای حمله به چهار سفارتخانه آمریکا» بوده است، شبکه خبری انبیسی به نقل از منابع آگاه در دولت آمریکا فاش کرد که دونالد ترامپ 7 ماه قبل پس از ساقط شدن یک فروند هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی توسط پدافند هوایی ایران، دستور داده که اگر حملات نیروهای ایران یا گروههای وابسته منجر به کشته شدن سربازان یا اتباع آمریکایی شود، ژنرال سلیمانی متعاقباً هدف نیروهای آمریکایی قرار گیرد و ترور شود.
#شهیدان
❤️ "اگر برای #خدا جنگ میکنید، احتیاج ندارد که به من و دیگری گزارش کنید، گزارش را نگه دارید برای قیامت.
👈 اگر کار برای خداست، گفتنش برای چه؟"
دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام
غافل از اینکه فاطمه گمنام می خرد
#شهید_حسین_خرازی
#دوست_شهید_من
#وصیت_سردار_دلها
خطاب به مردم عزیز کرمان...
نکتهای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوستداشتنیاند و در طول 8 سال دفاع مقدس بالاترین فداکاریها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والا مقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه ...
#شهدا_زنده_اند
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
●➼┅═❧═┅┅───┄
#شب_جمعه_حرمت_قبلهگه_امت_شد
باز هم آمد شب جمعہ پریشانم حسین
داغ دورے ازحرم افتادهبرجانم حسین
عکساینششگوشہبےحدبردلمآتشزده
از کرم آبے بریز بر قلب سوزانم حسین
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_ع
●➼┅═❧═┅┅───┄
⭕️معرفی #کتاب_خوب
♦️#ذوالفقار کتاب جدیدی درباره شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی است که #شخصیت و اندیشه سردار دلها را بیش از پیش به ما میشناساند.
🔷 سردار سلیمانی کمتر از یک سال پیش عالیترین درجه نظامی جمهوری اسلامی تحت عنوان #نشان_ذوالفقار را از رهبر انقلاب دریافت کرده بودند.
👈کتاب حاضر که خاطراتِ شفاهی این #شهید محبوب را از زبان خود سردار روایت کرده!
⭕️پیامِ « #شهید حسن اسلامی»
♦️من و شما وارث خون تمامی شهدا می باشیم مبادا خون این عزیزان پایمال شود مبادا تو ای بازاری عزیز با گرانفروشی و احتکار و شما ای معلم عزیز با کم کاری و شما ای دانش آموز مهربان با کم خوانی و شما ای تمامی ملت با اظهار نارضایتی از کمبودها خون تمامی شهداء را پایمال نمائید
✨
+شب جمعست، مثل خیلیا منم دلم گرفته،
من پروندمو ندیدم
نمیدونم چه به سر خودم آوردم...
فقط میتونم بگم
خدایا #ظلمتُنفسے...
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸تولــد (به روایت مادر)
صفحات 25_23
#پارت_چهارم 🦋
حدود بیست و دو ماه از تولّدش
می گذشت که باز آثار بارداری در من پیدا شد وچون با تولّد محمّد حسین به آرامش😊رسیده بودم،نسبت به این اتّفاق عکس العمل خاصّی نشان ندادم،زیرا او کودکی زیبا😍،جذاب و آرام بود.
آن جمله همسرم:《هنوز تا دوازده راه داری》در ذهنم بود.
اگرچه میدانستم او به شوخی گفت، امّا به استناد اینکه نیمی از هر شوخی جدّی است، به #حکمت_خدا تن دادم. آن زمان اعتقاد به پیشگیری از بارداری بین مردم رایج نبود،من هم راضی بودم به رضای حق.
آن روز نزدیک آمدن همسرم،سماور را روشن کردم تا چای☕️ دم کنم. در ذهنم مرور می کردم که چگونه این خبر را به او بدهم. بسیار منتظر دیدن عکس العملش بودم. چیزی نگذشت که از راه رسید.
🏡خانه ما بزرگ بود و بچّه ها معمولاً در اتاق ها یا زیر زمین مطالعه📖 می کردند و در حیاط خانه🌿🌳 که برای آن هاتفریحگاه و تفرّجگاه بود، بازی می کردند.
او طبق معمول کنار سماور نشست و منتظر چای شد. چای را که برایش ریختم،گفتم:《آقا غلامحسین! یک خبر بهت بدم؟☺️》
با لحنی مهربان گفت:《بفرما خانم! انشاءالله خیره》.
گفتم:《یادت می آید روزی که محمّد حسین را باردار شدم، چقدر اعصابم بهم ریخته بود؟》
گفت:《بله! دقیقا یادم هست.》
گفتم:《یادت می آید شما به من چه گفتی؟》
گفت:《من زیاد با شما حرف زدم و میزنم،برو سر اصل مطلب.》
گفتم:《هیچی! یک همراه و حامی برای محمّد حسین توراه دارم.》
همچنان که چای را در نعلبکی ریخته بود و نوش جان می کرد،
گفت:《راست می گویی؟!😁》
با گفتن این کلمه شروع کرد به سرفه زدن،مبهوت شد.
گفتم:《مراقب خودت باش! چه خبر است؟》
گفت:《الحمدلله!》
در همین هنگام صدای محمّد حسین بلند شد، من به طرفش رفتم و غلامحسین را تنها گذاشتم.
دوران بارداری به هر ترتیب بود گذشت.
من نزدیک سی و شش سال از عمرم می گذشت. با اینکه در رفاه نسبی بودم، امّا توان جسمی ام، به سبب تعدّد زایمان ها،
کم شده بود، ولی شکر خدا دهمین فرزندم به نام "محمد هادی" به سلامتی به اعضای خانواده پیوست تا در دوران سختی و خوشی، همراه و یاور محمّد حسین باشد.
#محمّد_حسین اینقدر عزیز و دوست داشتنی بود که به دنیا آمدن برادرش اورا از آغوش من جدا نکرد.
او از همان کودکی،آرام و خلّاق بود و لبخند های ملیح و شیرینش هنوز در ذهنم ماندگار است.
محمّدحسین پنج سال داشت که آخرین فرزندم"نعیمه" به دنیا آمد....