#هزار_و_یک_نکته_از_قرآن_کریم (نکته 3) 💠 فطرت خدا آشنا 💠 ⭕️ قرآن كریم انسان را داراى فطرتى خداخواه و خداشناس معرفى مى ‏كند؛ «فطرة اللّه الّتى فطر النّاس علیها لاتبدیل لخلق اللّه» (روم،30) تا فطرت او بیدار است، وى خداگرا و خداجوست، و همه هستى و دارایى‏ هایش را از او مى‏ داند؛ لیكن گاهى بر اثر غفلت از حقیقت خویشتن، به اسباب مادى دل مى‏‌بندد و در نتیجه، از پروردگارش غافل مى‏‌گردد و در این صورت، اگر به سختى و مصیبتى گرفتار شود، ناامید و ... #استاد_قرائتی ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

#امام_مهدی_عج_در_ادعیه_ماه_رمضان یاری کردن مؤمن ← روایت امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) و گواه بر آنچه ذکر شد از اهتمام به آن در ماه رمضان: دعایی است که در کتاب اقبال و زاد المعاد از امام چهارم سید العابدین و فرزندش ابو جعفر باقر (علیهماالسّلام) روایت آمده که اولش چنین است: «اللهم هذا شهر رمضان... و در آن آمده: اسالک ان تنصر خلیفة محمد و وصیّ محمد و القائم بالقسط من اوصیاء محمد صلواتک علیه و علیهم اعطف علیهم نصرک...» ؛ خدایا این ماه رمضان است... از تو می‌خواهم که جانشین محمد و وصی محمد و قیام کننده‌ی به عدالت از اوصیاء محمد ـ که درودهایت بر او و ایشان باد ـ را یاری نمایی، یاریت را بر آنان معطوف بدار. #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

#هر_روز_با_قرآن #ختم_قرآن_کریم_در_رمضان جزء ششم 👤با صدای استاد معتز آقایی #التماس_دعا_برای_ظهور ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

#حرفهای_من_و_خدا ۶ یا وفیّ ✨ آزمون وفاداری، سخت ترین آزمونِ عاشقی است... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

#دعای_روزهای_ماه_رمضان #دعای_روز_ششم اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ، وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ، يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ. #التماس_دعا_برای_ظهور ●➼‌┅═❧═┅┅───┄

#سلام_ایها_الغریب #سلام_امام_زمانم ای سبز پوشِ ڪعبہ دل‌ها ظهورڪن ‌از شيب تندِ قلہ غيبٺ عبورڪن شايدگناہ خوب نديدن از آن ماسٺ فڪری برای روشنیِ چشم ڪورڪن #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀

امام من است او...

مُهم نیست که شانه هایت تجسم است و آغوشت خیال ! همه یادت اینجاست نگاهت، صدایت، خنده هایت... دیگر چه میخواهم ... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی

امان از این ترکش‌ها! چه دردها که به جان حاجی نمی‌انداختند. مدام دردش را می‌خورد. یادم هست بعضی وقت‌ها قرآن که می‌خواست بخواند گردن‌بند طبی می‌بست. دائم بدنش را به هم فشار می‌داد تا شاید دردش کم شود. می‌خواستیم تنش را ماساژ بدهیم نمی‌گذاشت. می‌گفت: «این درد مال منه، عادت می‌کنم»، می‌گفتم: «خب حاجی چرا این رو همیشه نمی‌بندی به گردنت؟ دردت رو کمتر می‌کنه‌ها.» می‌گفت: «من ببندم نیرو چی می‌گه؟ نمی‌گه حاج قاسم چش شده؟» ناراحتی‌ام را که دید. خندید. ــ این دردها یادگاری رفقای شهیدمه. این‌ها نباشه یادم می‌ره کی هستم. با این دردها یاد شهدا میفتم، یاد حسین یوسف‌الهی ، یاد احمد کاظمی. اونا نمی‌دادن بدنشون رو کسی ماساژ بده. بعد مکثی کرد و گفت: «این درد خیلی مهم نیست، درد مردم و درد دین آدم رو می‌کشه.» راوی: حجت‌الاسلام کاظمی کیاسری | منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص162 #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی