eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.1هزار عکس
129.3هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ⭕️راز شهیدی که امام حسین جمجمه اش را برد کربلا⭕️ قبل از عملیات بدر غلامرضا جلو منو مادرش بدنش را برهنه کردو گفت :نگاه کنید. دیگر این جسم را نخواهید دید.همانطور شد و در عملیات بدر مفقود گردید .دوازده سال در انتظار بودم و با هرزنگ به سمت در میدویدم تا اگر برگشته باشد اولین کسی باشم که او را میبینم.تا اینکه یک روز خبر بازگشت او را دادند. فقط یک جمجمه از شهید برگشته بود که مادرش از طریق دندان فرزند را شناخت. در نزد ما رسم است که بعد از دفن، سه روز قبر بصورت خاکی باشد.. . شبی در خواب دیدم که چند اسب سوار آمدند و شروع به حفر قبر کردند . گفتم چکار میکنید؟ گفتند مامور هستیم او را به کربلا ببریم. گفتم من دوازده سال منتظر بودم، چرا او را آوردید؟. گفتند ماموریت داریم. . و یک مرد نورانی را نشان من دادند..عرض کردم :آقا این فرزند من است.. فرمود : باید به کربلا برود او را آوردیم تا تو آرام بگیری و بعد او را ببریم .. یکباره از خواب بیدار شدم. با هماهنگی و اجازه نبش قبر صورت گرفت، اما خبری از جمجمه غلامرضا نبود و شهید به کربلا منتقل شده بود و او در جرگه عاشورائیان در کربلا ماوا گردید 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
شھدا مرا میهمان سفره ی مهربانی خود کنید ! دلم گرفته از آشوب شهر . . 📎هفت سین جبهه عیدتون_مبارک🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
عاشقانھ شھدا💗 شمـا یادتــــون نمیـــاد قدیمـــا عڪساے عاشقـانھ اینجــــورے بــودن 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بعد از شمـا اخلاصمان به اختلاس رفت ایمانمان رنگ باخت محبت ها و بردبارےها تمام شد صفاوسادگےدر رنگ دنیا رنگ باخت وقتے از رنگ جبهه فاصلہ گرفتیم حنایمان دیگر رنگے ندارد😔 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بين نماز ظهر 📿و عصر كمي حرف زد. قرار بود فعلاً‌ خودش بماند و بقيه را بفرستند خط. توجيه‌هاش كه تمام شد و بلند شد كه برود،🚶 همه دنبالش راه افتادند. او هم شروع كرد به دويدن🏃 و جمعيت به دنبالش. آخر رفت توي يكي از ساختمان‌هاي🏠 دوكوهه قايم شد و ما جلوي در را گرفتيم. 😏 پيرمرد 🎅شصت ساله ای بود، ولي مثل بچه‌ها بهانه مي‌گرفت كه «بايد حاجي رو ببينم. يه كاري دارم باهاش. » 😢 مي‌گفتيم «به ما بگو كار تو،‌ ما انجام بديم.» 😊 مي‌گفت «نه. نمي‌شه. دلم آروم نميشه. خودم بايد ببينمش.»😭 به احترام موهاي سفيدش گفتيم «بفرما! حاجي توي اون اتاقه.» 😊😊 حاجي را بغل گرفته بود و گونه‌هاش را مي‌بوسيد. 😘😍بعد انگار بخواهد دل ما را بسوزاند، برگشت گفت «اين كارو مي‌گفتم. حالا شما چه‌ جوري مي‌خواستين به جاي من انجامش بدين؟»😐😳😅😂😂 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin