پیکر #شهید_صیاد که دفن شد. صبح روز بعد خانوادهاش نماز صبح را خواندند و رفتند #بهشت_ زهرا(س) وقتی رسیدند جلوی #مزار_شهید، یکسری محافظ که نمیشناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظها معلوم شد که #آقا آنجا هستند. گفتند ما خانوادهی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا #نماز_صبح را آنجا بودهاند.
خانوادهی صیاد به آقا گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از #شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچهی صیاد رفته بودند بالای سر مزار شهید صیاد شیرازی