🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_حاج_قاسِم_یَجْمَعُنا
خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی
از سردار سلیمانی📝
قاسم را از یازدهم شهریور سال ۶۰ شناختم، قاسم را از باب تحبیب میگویم. بین ما بچههای جنگ این رسم است. حتی وقتی سردار سلیمانی در برنامه تلویزیونی، خاطرات جنگ ۳۳ روزهی لبنان را ورق میزند، بارها میگوید عماد چنین گفت، عماد چنین کرد، با عماد از مرز عبور کردیم. ما ممکن است در جلسات رسمی از القاب و عناوین استفاده کنیم، اما در جمع خودمان میگوییم قاسم، علیرضا، وحید، جواد، احمد، ابراهیم... حتی اگر آنها امروز سردار، سرلشکر و دکتر و مهندس و حاج آقا باشند.
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#حُبُّ_حاج_قاسم_یَجْمَعُنا
خاطرات ماندگار و به یاد ماندنی از
سردار سلیمانی📝
قاسم آن روز، در آن اولین دیدار، ۲۵ ساله بود. یازده شهریور ۳۸ سال پیش را میگویم. برای شکست حصر آبادان قصد
رفتن به جبهه را داشتیم و در بین مربیان آموزشی در پادگان قدس کرمان، دو نفر از همه شاخصتر بودند، یکی شان قاسم بود، قیافه و رفتار خاصی داشت، با چشمان گیرا و موهای مجعد، فرز و چابک، مانند آهو. عشایر بود، از ایلی بزرگ که در گستره وسیعی از استان کرمان، از رابر تا جنوب استان اقامت و تردد داشتند.
🦋 یاد عزیزش با صلوات🦋