⭕️آشنایی_با_یاران_امام_حسین
💢یکی دیگر از آن ۷۲ نفر
زهیر بن سلیم
✅شهدای حمله اول
زمانیکه كه #سپاه كوفه تصمیم به جنگ با امام علیه السلام گرفتند، او از جمله كسانى بود كه #شب عاشورا به خدمت امام آمد و به اصحاب آن حضرت پیوست و همانند مشتاقان جنگید تا این كه در #حمله_اول شهید شد و بعد از رسیدن به فیض شهادت به فیض دیگرى نیز نائل آمد و آن این كه در زیارات ناحیه مقدسه سلام بر او آمده است.
در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه، خاطره ایثار «زهیر» با سلام بر او ارج نهاده شده است: السَّلامُ عَلی زُهَیْرِ بن سُلَیْمِ الأَزدِیِّ.
✅زهير از سران سپاه #اسلام بوده است، خود و خانواده اش از ياران علي (ع) بوده اند.
✅برادر او، مخنف بن سلیم از سرداران در حکومت امام علی بود. آن زمان که نعمان بن بشیر با دو هزار نفر از غارتگران اموی به #شهرستان عین التمر حمله کردند و خبر به امیرالمؤمنین رسید، آن حضرت مخنف را همراه یکی دیگر از مأموران #حکومتی برای کمک به آنجا فرستاد.
✅زهیر شب عاشورا در آخرین لحظات به امامحسین پیوست، اما از #نخستین کسانی بود که در حمله اول سپاه دشمن به #شهادت رسید.
📚 ابصار العین، ص ١٠٩
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
#تلتگرانه💥 🌀مانتو هر #چقدر هم بلند و گشاد باشد... 🌀آخرش #چادر نمیشه... میراث خاکی #حضرت زهرا(س)چاد
#خاطرات_شهدا🌷
🌸 #نحوه_اسارت
#شهید_محسن_حججی
🔰داعش جلو و جلو تر آمد. #بالاخره #پایگاه را گرفت و به آتش کشید.🔥
خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به #شماره افتاده بود.😔
تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش.
🔰داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. #رسیدند بالای سرش.
دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین هایش بستند.او را بلند کردند و به طرف ماشین🚍 بردند. خون هنوز داشت از #پهلویش خارج میشد.😭تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.
🔰چادر ها و خیمه 🏕های پایگاه چهارم، داشت در #آتش می سوخت و آسمانش🌫 مانند غروب عاشورا🏴 شده بود…محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و #صورتش میزدند و فحشش میدادند.
🔰به #شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند.
محسن نگاه به #دوربین📸 کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. #شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻اول او را از #گردن آویزان کردند و بعد #شکنجه ها شروع شد.
🔰شکنجه هایی که #دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…
خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را #بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک #ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم #سنگبارانش کنند.😭
#شهید_محسن_حججی 🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
رای به خوبیها دنیارا متحول می سازد.
فرزندانمان باید یاد بگیرند انتخابات تجلی نظام جمهوری اسلامی است.
#انتخابات
#یزد
#شهرستان تفت
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin