eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
122.9هزار عکس
128.9هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
و عزیزم💞 ↵ای دلآرامـ💗 هستی من ↵ای ترانه زندگی من ↵ای نازنین😍 ازشما میکنم باقی عمر گرانقدر خود را به تحصیل علم📚 و ادامه بپردازی(من از شما راضی هستم) خدانگهدارت باد👋 🌹🍃🌹🍃
😍😍 روزِ آماده شدن حلقه‌های ازدواجمون ، گفت : « باید کمی منتظر بمونیم تا آمـاده بشه !! »😇 گفتم : «آمـاده است دیگه ، منتظر موندن نـداره! »😁 حلقه‌هـا رو داده بود تا ۲ حرف روش حک بشه "Z&A"😍 اول اسم هردومون روی هر دو حلقه حک شد!😌 خیلی اهل ذوق بود ؛ سپرده بود که به حالت شکسته حک بشه نه سـاده ؛ واقعاً‌ از من هم که یه خانومم بیشتر ذوق داشت . . . ✍راوی: خانم زهرا حسنوند(همسر شهید) ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
‍✾🦋🦋✾ 💞 🍃امین روزها وقتے از ادراہ به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌ڪنے ❓🤔 اگر می‌گفتم ڪارے را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: «نمی‌خواهد❗️بگذار ڪنار 🦋وقتے آمدم با هم انجام می‌دهیم.» می‌گفتم:«چیزے نیست،مثلاً‌ فقط چند تڪہ ڪوچڪ است» 🍽 می‌گفت:«خب همان را بگذار وقتے آمدم با هم می‌شوریم!»😍 🍃مادرم همیشہ به او می‌‌گفت:«با این بساطے ڪه شما پیش می‌روید همسر❣ شما حسابے تنبل می‌شود ها!»😐 جواب می‌داد:«نه حاج خانم!مگر زهرا ڪلفت من است❓زهرا رئیس من است.»😉 🦋بہ خانہ ڪه می‌آمد دستهایش را به علامت نظامے ڪنار سرش می‌گرفت و می‌گفت:《سلام رئیس.》🙄 🌷 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
امین روزها وقتی از ادراه به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌کنی؟ اگر می‌گفتم : کاری را دارم انجام می‌دهم ، می‌گفت : نمی‌خواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام می‌دهیم. می‌گفتم : چیزی نیست، مثلاً‌ فقط چند تکه ظرف کوچک است. می‌گفت : خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می‌شوریم! مادرم همیشه به او می‌‌گفت : با این بساطی که شما پیش می‌روید همسر شما حسابی تنبل می‌شود ها! امین جواب می‌داد: نه حاج خانم! مگر زهرا کلفت من است. زهرا رئیس من است. وقتی به خانه می آمد ،دستهایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می‌گرفت و می‌گفت : سلام رئیس! 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✨با فرماندهانش که صحبت می‌کردم گفت ما راضی به رفتنش به سوریه نبودیم. بخاطر تخصصی که داشت ما را تهدید به استعفا می‌کرد. ✨با اصرار و سماجتش مجبور شدیم که نیروی زبده‌مان را به سوریه بفرستیم. قرار بود بعد از برگشتش از سوریه تنبیه شود. زیرا در آسانسور برای رفتنش از یکی از فرماندهان امضا گرفته بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔰چند ست که آسمان 🌫دلم❣ ابری ☁️و هوای باریدن گرفته. نمیدانم آخرین بار چه زمانی دلم ابرهای تیره را دید که با هم موشک بازی کردند.فقط میدانم دیریست که رنگ باران به خود ندیده و تشنه یک چکه است، محبتی از# جنس آسمانی ها😓 🔰در این وانفسای غرق خویش شدم و شرمنده درگاه ،دل بسته همان چند خطی‌ام که روی کاغذ میرود، دل خوشم به همان هایی که ازشان مینویسم مِهر نفس های آخرش را میکشد‌ و جایش را میگیرد و اینبار دستم میرود که برای شهید امین کریمی بنویسم. 🔰یک روز دیگر میشود ! پنج سال پیش در شهد نوشید و به ملکوت اعلا پیوست، همسایه چیذر شد و مزارش مأمن همیشگی مادر و همسرش شد. و حالا من و تو ،یعنی ما اینجا مانده ایم غرق دنیای خودمان ملتمسانه از خدا طلب میکنیم. شاید یادمان رفته غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند. 🔰حواسمان باشد حداقل بیش از این غرق نشویم رفیق یادمان نرود روزی میرسد که جز دست های خالی چیزی نداریم .بیا تا دیر نشده کاری کنیم شاید فردا خانه من و تو تنگ باشد و آنگاه برای همیشه دیر شود🥺 🔰میشود همسایه خوبان و همره عشاق باشیم اگر گره به دنیا را کمی شل کنیم و خودمان را دریابیم مثل آقا هایی که راه را یافتند. ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💞 🌷امین وقتی از ادراه به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌کنی اگر می‌گفتم کاری را دارم می‌دهم. می‌گفت: «نمی‌خواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام می‌دهیم.» 🌷می‌گفتم: «چیزی نیست، فقط چند تکه ظرف کوچک است» می‌گفت: «خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می‌شوریم!» مادرم همیشه به او می‌‌گفت: «با این که شما پیش می‌روید همسر شما حسابی تنبل می‌شود ها!😊» امین جواب می‌داد:«نه حاج خانم! مگر زهرا کُلفَت من است. زهرا من است😍» 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔸وقتی امین رسید واقعاً دیگری را می‌دیدم! خیلی تغییر کرده بود. قبلاً جذاب و نورانی‌✨ بود، اما این‌بار حقیقتاً شده بود. 🔹یک تنش بود که خیلی به او می‌آمد😍 کمی هم لاغر شده بود. تا همدیگر دیدم؛ امین لبخند زد☺️ من هم خندیدم. انگار تپش قلب💗 گرفته بودم. دستم را روی گذاشتم! امین تمام بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌷🌺 چشمانت ، نگاهت همان اتفاقیست که هر روز ؛ شهر دلِ من را گرم می‌کند ... 🍃 🌺 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📖 وقتی با تیر دشمن روی زمین افتاد، جواد الله کرم هم تیر خورد ولی چیزی نگفت، بالاخره فرمانده باید خودش را جلوی نیروهایش سرحال نشان دهد. ⏱گذشت و بعد یک ساعت روستا کامل دست ما بود. به اتفاق آقا جواد انتهای روستا نشستیم و تازه وقت کردیم که از شهادت امین کریمی بغض کنیم. گفت : 😢امین خیلی بچه خوبی بود، از اوایل پاسدار شدنش من می دونستم که شهید میشه. ❗️با تعجب پرسیدم: مگه شما از اون موقع می شناختینش؟ گفت: بله. من مربی‌شون بودم. از همون موقع می رفت دنبال جدیدترین اطلاعات و سخت‌ترین کارها و درست کردن پیشرفته‌ترین وسایل تخریب و خلاصه خیلی آدم مخلصی بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بعضی از پیامک‌های امین را حتی همان زمان نامزدی و محرمیت برای خودم یادداشت می‌کردم. حرف‌هایش برایم شیرین و جالب بود. یادم می‌آید پیامک طنزی برایش فرستادم که می‌گفت: مردها اگر همسرشان در دوران نامزدی زمین بخورند، قربان و صدقه همسرشان می‌روند یک ماه که می‌‌گذرد رفتارشان عوض می‌شود و آنقدر ادامه پیدا می‌کند که در نهایت بعد از چند سال راضی می‌شوند که از زمین زنده بلند نشود! به امین گفتم: واقعاً مردها همینطورند؟! گفت: بگذار اگر خدایی نکرده، زبانم لال، یک زمانی زمین خوردی و من جلوی همه خم شدم و دست‌هایت را بوسیدم متوجه می‌شوی که من مثل آنها نیستم... خیلی احساساتی و مهربان بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⌚️یادگاری غافلگیر کننده شهید مدافع حرم به همسرش ✅در خلال مراسم نکوداشت همسران هفت شهید مدافع حرم، یک اتفاق مراسم را تحت تاثیر قرار داد! یاد عزیزشان با 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💚باز هم شهیدمدافع حرمی که در روز عاشورا به دیدارمولایش شتافت 💚 💥با آمادگی کامل به سوریه رفت مادر شهیدمیگوید: زمانی که شهدای غواص را تشییع میکردند از صدا و سیما در حال تماشای مراسم بودم و گریه میکردم. امین گفت "مادر چرا گریه میکنی؟ ببین مادران شهدای دفاع مقدس چقدر شجاع بودند، شما هم باید قوی باشید." یکبار که باهم صحبت می کردیم از امین پرسیدم من اگر بمیرم چه کار می کنی؟ گفت: "مادر نترس می دانم که قبل از تو شهید می شوم." امین به شهدای دفاع مقدس ارادت خاصی داشت. بر مزار شهدا و ملاقات جانبازان میرفت. در تشییع شهدای گمنام نیز شرکت میکرد. هر بار که با پدرش در خصوص دوران دفاع مقدس صحبت میکرد میگفت "اگر ما بودیم جواب محکمی به تجاوزات عراقیها میدادیم." 🍃⭐️ 🌷🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin