⚘خاطرهایازشهیدحاجمحمدرضاالوانی⚘
◽️یک شب به منزل یکی از همرزمان همسرم، قاسم غریب ، دعوت شدیم؛ خانواده ما و خانواده سجاد طاهرنیا. آن شب تولد من هم بود. آقا محمدرضا به سجاد و قاسم گفتند: من میخواهم بروم بیرون و کیک تولد بخرم. هر سه با هم رفتند کمی بعد بازگشتند در دستان هر سهشان دستهگلی زیبا بود : یک شاخه گل نرگس و دو شاخه گل مریم.
💐آقا سجاد دسته گل را بههمسرشان تقدیم کردند.
💐آقا قاسم هم همینطور.
💐محمدرضای من هم آن دسته گل را به من هدیه کرد.
◽️وقتی خبر شهادت سجاد و قاسم را شنیدم یاد آن شب و آن دسته گلها افتادم. گلهایی که برایمان پیغامی از سوی شهادت داشت. ما در روز قیامت منتظر همسران شهیدمان با همان دسته گلها هستیم. انشاءالله...
✍راوی : همسرشهیدمحمدرضازارعالوانی⚘🍃
#مقدسترین_دفاع_🇮🇷
#حب_الحسین_یجمعنا
#ما_ملت_امام_حسینیم
باشــهداء_تـاســیدالــشــهــداء🇮🇷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin