نصیبتون😍😇 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄

من دست خالی آمدم، دست من و دامان تو سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو #چهارشنبه_امام_رضایی

پایان گرفت این جنگ... اما چشمانی به راه است هنوز و از او چیزی جز یک #سربند برنگشت... #صبوری #بیقراری #انتظار و زنی که هر روز نوازش میکند حلقه انگشترش را... #همسران_شهدا🌷

#فرازی_از_وصیت_نامہ: ‌‌●امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. ●اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص). 📎فرازی از وصیت شهید حاج قاسم سلیمانی #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷

‼️حاج قاسم زنده تر شد🌷 👈رفتہ ولی... شک نکنید ... جبہہ پر از دلاوره✌️ 👌مالک اشتر علی هنوز کنار رهبره!

#خاطرات_شهید ● سیدجاسم انسانی متواضع و خنده‌رو بود، ایشان خیلی روی اعتقاداتش حساسیت داشت، خیلی هم اجتماعی بود همیشه کارگشای دوستان بود و در عوض از آنها می‌خواست که برای شهادتش دعا کنند، تقریباً همه هم‌دوره‌ای‌هایش در زمان جنگ شهید شده بودند و ایشان از قافله شهدا جا مانده بود بغض دوستان شهیدش را داشت.  ●شجاعت و بی‌باکی‌اش مثال زدنی بود شهرتش ضدگلوله بود، پاک و دوست داشتنی بود، سید جاسم پسرعموی دو شهید بود، شهید ناصر و شهید فرج. هر سه با هم در قرارگاه سری نصرت سمت اطلاعاتی و عملیاتی بالایی داشتند. ● بنیانگذار اطلاعات برون‌مرزی بودند آنها در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وارد پادگان‌ها و مقرهای نظامی عراق می‌شدند و بعد از کسب اطلاعات دقیق و جامع بر می‌گشتند. سید جاسم همه زیرو بم منطقه عملیاتی جنوب را مثل کف دست می‌شناخت شهید ناصر، شهید فرج و شهید جاسم در عملیات فتح فاو نقش کلیدی و اساسی‌ای ایفا کردند. ●سید ناصر در جنگ یک اسطوره بود، هر سه چون برادر بودند که بارها در زمان جنگ تحمیلی برای زیارت به نجف وکربلا رفته بودند و تا عمق خاک عراق پیشروی داشتند، سید ناصر در خیبر و سید فرج در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید. ✍راوی: همرزم شهید 📎پ ن: شهیدی که به پاس مشاوره وی در آزادسازیِ شهر دجیل لقب "سبع الدجیل" شیرمرد دجیل را به خود اختصاص داد . ●ولادت: ۱۳٤٦ حمیدیه، خوزستان ●شهادت: ۱۳۹٤ سامرا، عراق ●رزمنده دیروز مدافع امروز  #شهید_سید_جاسم_نوری #سالروز_شهادت🌷

🍃🌺🍃 ما #سینه زدیم، بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم، آنها #دیدند ما #مدعیان صف اول بودیم از #آخر مجلس #شهدا را چیدند. 💢شهدا_گاهی_نگاهی #شهید_حجت_الله_رحیمی🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹

8⃣5⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا #از‌حجت‌بگو✨ 🍃🌸یک روز کاری کرده بودم که خیلے از آن کار پشیمان بودم و با خود کلنجار می رفتم. آن شب اصلا آرامش نداشتم. احساس بدی تمام وجودم را پر کرده بود. 🍃🌸برای نماز صبح بیدار شدم. یک پیام رو گوشیم دیدم که من را متعجب کرد. پیام از حجت بود با این مطلب: «سلام ... جان! در جوانی پاک بودن خوب است، گناه چرا؟ برادرت حجت ۳ بامداد یا زهرا(س)». 🍃🌸این پیام، من را دیوانه کرد. به خودم می گفتم: «آخه حجت، ۳ شب، چه جوری به فکر من بود؟! چه جوری از احوال من خبر داشت ؟!» بعد از چند ساعت با او تماس گرفتم. التماس کردم که چه جوری این پیام را برای من فرستادی؟! 🍃🌸 با خنده های همیشگی گفت: «داداش نماز شب می خوندم، یاد تو افتادم و برات دعا کردم بعدم اون پیام رو دادم». خدا خودش می داند که من بعد از آن پیام آرامش خودم را به دست آوردم. #شهید_حجت_الله_رحیمی🌷 🍃🌹🍃🌹

کلیپ حماسی کاربران ونزوئلایی در توصیف فصل جدید همکاری‌های ضد استکباری ایران و ونزوئلا

بلند شده بود نماز شب بخواند. از بين بچه ها که رد مي شد، پايش را به پاي يکي کوبيد . بعد همان طور که مي رفت،گفت « آخ! ببخشيد.ريا شد #شهید_مصطفے_ردانے_پور❤️ التماس دعای ویژه

😔به این چشمان اشک آلود بنگرید😔 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄